آنگونه که اسناد و مدارک تاریخی روایت میکنند، در نیمه نخست دوره قاجار، با وجود همهگیر نبودن بهرهگیری از عینک، در تهران دواخانههایی وجود داشت که در کنار تهیه داروهای گوناگون، عینک نیز میساختند. آنها که تمایل داشتند عینک داشته باشند، میتوانستند برگه ثبت سفارش عینک را پر کرده، پس از آزمایش روی چشم و به دست آوردن نمره آن، در انتظار عینکی بنشینند که دواساز برایشان میساخت. یکی از این دواخانهها به فردی به نام میرزا محمدخان متعلق بود که جنب بلدیه تهران بود. نمیدانیم چه تعداد از مردمان دارالخلافه در آن روزگار مشتریهای دواخانه او برای سفارش عینک بودند. او اما با سلیقه، برگهای طراحی و آماده کرده بود که سفارشهای عینک مورد نظر مشتری را در آن ثبت میکرد. البته یکی از نکتههای جالب درباره بهرهگیری از عینک در دوره قاجار بهویژه در نیمه نخست آن، دستبهدست شدن عینک میان افراد بود. عینک در آن روزگار با دستبهدست شدن در اختیار خواهان عینک قرار میگرفت. گیرنده اگر خوشاقبال بود، عینک، موافق چشماش درمیآمد.
در پارهای از کتابهای خاطرات نوشته شده مربوط به دوره قاجار، از جلسههایی سخن رفته است که حاضران باید چیزی میخواندند. اگر بینایی چشم یکی از آنها یاری نمیکرد و شخصی عینکی در جمع حضور داشت، عینک را دستبهدست میکردند تا دیگران نیز بتوانند از آن حظ ببرند! سندی اما در دست نیست که اینگونه افراد با وجود آگاهی از تأثیر عینک بر دید بهتر، در پی آن افتاده باشند که برای خود عینکی بگیرند. این مسأله را میتوان البته به این ربط داد که کاهش بینایی را نقص جسمانی تلقی میکردند و چندان راضی نبودند با زدن عینک، خود بر آن کاستی صحه بگذارند. شاید وجود بخشی با نام عینکسازی در دواخانهها، مانند دواخانه میرزا محمدخان، شاهدی بر رواج بهرهگیری از عینک در میان بخشهایی از جامعه در آن زمان باشد.