شهروند| یارانههای نقدی این روزها برای دولت حسن روحانی به موضوعی چالشبرانگیز بدل شده است. از سویی پرداخت نقدی ماهانه 45 هزارو 500 تومان به هر ایرانی توان مالی دولت را کاهش و نقدینگی بازار را افزایش داده است و از سوی دیگر به برخی منتقدان این فرصت را داده تا هرگونه تصمیم دولت درخصوص یارانهها را به دستمایهای برای نقدهای غیرمنصفانه بدل کنند. احمد شیرزاد نماینده سابق مجلس میگوید: دولت مجبور شده میان بد و بدتر، بد را انتخاب کرده و به پرداخت یارانهها تن بدهد.
به نظر شما چرا منتقدان دولت پرداخت یارانهها را به سلاحی علیه خود دولت تبدیل کردهاند؟
یارانه موضوعی است که میتواند به شدت قضاوت عامه مردم را برانگیزد و بههرحال مردم هم نفع زودگذر و شخصی خود را در اولویت قرار میدهند به همین دلیل رسانههای مخالف دولت و نمایندگان منتقد دولت از این موضوع حداکثر استفاده را میبرند و قانونی را که خود مصوب کردهاند به سلاحی علیه دولت تبدیل کردهاند.
این انتقادات را تاکنون چگونه ارزیابی کردهايد؟
تاکنون اینگونه بوده که وقتی دولت شیوه پرداخت یارانهها را تغییر نمیدهد فریاد برمیآورند که یارانه مستضعفان به ثروتمندان میرسد و دولت پول مردم را به ثروتمندان میدهد. درعینحال همه ما میدانیم که تفکیک مردم به فقیر و غنی کار بسیار دشواری است و مستلزم فرآیندهایی است که آثار و تبعات آن میتواند بسیار بیش از منافعش باشد. به همین دلیل است که دولت ترجیح میدهد خیلی در این زمینه ورود نکند. ضمن اینکه متاسفانه اخبار و حاشیههایی که رسانه ملی در این موضوع درست میکند بهحدی است که به نظر من، کار را برای دولت سختتر میکند. اگر دولت یارانهها را قطع نکند کارشناسان رسانه ملی در برنامهها به موضوع اعتراض میکنند و اگر آغاز به قطع این یارانهها کند، گزارشگران رسانه ملی به کوچه و خیابان میروند و از آنها میپرسند زندگیشان پس از اینکه یارانه آنها قطع شده چگونه میگذرد.
تبعات اقتصادی آن را چه میکند؟
به نظر من بین بد و بدتر همیشه باید بد را انتخاب کرد. دولت درحال حاضر در مواردی شهروندانی را که قطع یارانه آنها حساسیتهای بالایی ایجاد نمیکند در دستورکار قرار داده است. ازجمله شهروندانی که در خارج از کشور زندگی میکنند یا افرادی را که وامهای کلان بانکی دریافت میکنند هم میتوان از صف یارانهبگیران حذف کرد. هرچند باید گفت اینها تعداد بالایی نیستند و تأثیر چندانی هم ندارند.
اگر جای دولت بودید چه راهکاری پیشنهاد میکردید تا این موضوع و دردسر یارانهها به بهترین وجه ممکن حلوفصل شود؟
فکر میکنم نقش این 45هزار و 500 تومان در زندگی مردم سال به سال پایینتر میآید. به همین دلیل اگر دولت سالهای بعد هم از مردم بخواهد برای یارانهها ثبتنام کنند تعداد انصرافیها بیشتر میشود اما بههرحال باید بپذیریم که تا دو یا سهسال دیگر منابع مالی دولت در این قضیه تحلیل خواهد رفت اما این موضوع را باید مقایسه کنیم با اینکه دولت بیاید در زندگی مردم کنکاش کند تا پولدارها را شناسایی کند. به جای این کار اگر همین انرژی را در شناسایی پایههای مالیاتی میگذاشتیم قطعا برای دولتها بهتر هم بود.