مسائل اجتماعی ایران و آسیبشناسی خانواده
مسائل اجتماعی ایران و آسیبشناسی خانواده نوشته دکتر حبیبالله آقابخشی است. نویسنده این کتاب، ميگويد: در دهه اخیر با علم به اینکه بسیاری از آسیبهایاجتماعی جامعه میتواند در درون خانواده ریشه داشته باشد، بخش زیادی از کژرفتاریها، آسیبهای اجتماعی و پیامدهای آنها، با تحلیلهای فردی مورد بررسی قرار گرفته و بر همین اساس، در مطالعه و بررسی مواردی مانند خفاش شب، محمد بیجه و امثال آنها، مسئولان و مدیران اجرایی جامعه و خانوادهها را زیر سوال بردند و آنها را به عدمتربیت صحیح فرزندانشان محکوم کردند. درواقع، میتوان گفت که در چنین مواردی و در جوامعی مانند جامعه ما، هیچگاه دیواری کوتاهتر از دیوار خانوادهها پیدا نمیشود؛ چنانکه کسی اگر نهادهای دیگر را اینگونه تحقیر و توهین کند، حتما از او شکایت خواهد شد. چنین تحلیلهایی نقش ساختار اجتماعی را در پیدایش برخی رفتارهای نامناسب مربوط به خانوادهها تاحد زیادی نادیده میگیرد و متاسفانه همچنان در جامعه ما رواج دارند. پیشفرض ذهنی من برای نگارش این کتاب، آن بود که مسائل و مشکلات خانوادههای ایرانی را بدون درک ساختار اجتماعی آسیبرسان نمیتوان تحلیل کرد. از اینرو، این کتاب دو بخش اصلی را شامل میشود؛ در بخش نخست، مسائل اجتماعی و آسیبهای جامعه مورد بررسی قرار گرفته و مرزهای آنها با هم مشخص شده است. از نظر من تفاوتهای مشخصی میان «مسائل اجتماعی ایران» و «آسیبهای اجتماعی ایران» وجود دارد و در این کتاب تلاش کردهام این تفاوتها را مورد توجه قرار دهم. در این زمینه، با بررسی ویژگیها و مشخصات مسائلاجتماعی، به این نتیجه رسیدهام که این دو همدیگر را باز تولید کرده و سپس در حوزههای مختلف تأثیرات متفاوتی بر خانوادهها میگذارند. بهعنوان مثال، در قلمرو اقتصادی شاهدیم که مشکلات ناشی از آن در سطح کلان، چگونه در سطوح میانه مثل مدرسه و خانواده تأثیر گذاشته و چه رفتارهایی را متناسب با ساخت اجتماعی موجود، شکل میبخشد. از سوی دیگر، در حوزه فرهنگی نیز میبینیم که مسائلی مانند توهینها، تحقیرها و خشونتها چه تأثیرات عمیقی را در خانوادهها به جای میگذارند. در این زمینه میتوان گفت که قطعا خشونتی که در جامعه شاهد آن هستیم، بر فضای مهر و دوستی موجود در خانواده نیز تأثیر گذاشته و حتی شیوههای گفت وگو در درون خانواده را نیز تا حد زیادی تغییر میدهد.
باتوجه به سالنامه آماری سال ۱۳۶۱ و ۱۳۸۰، طی دو دهه اخیر، شاهد کاهش ۲/۵ درصدمصرف گوشت در کشور هستیم. در عین حال، مصرف میوه نیز ۲/۶درصد کاهش یافته است؛ این درحالی است که مصرف نان حدود ۶درصد افزایش پیدا کرده است. درواقع، کاهش مصرف مواد خوراکی، به نوعی نشانگر کاهش رفاه نسبی اقتصادی خانوادهها در سطح جامعه است. از سوی دیگر، بسیاری از هزینههای خانوادههای ایرانی صرف تحصیل، بهداشت و درمان اعضایشان شده است. این بدان معنی است که آموزش و بهداشت که به نوعی، برخورداری از آن بهصورت رایگان حق مردم محسوب میشود، بیشترین هزینههای خانوادهها در جامعه ما را به خود اختصاص داده و در نتیجه، قدرت خرید آنها را کم کرده است. این امر، در سطحی دیگر باعث تضرر تولیدکنندگان، افزایش بیکاری و افزایش مسائلاجتماعی میشود. معمولا وقتی خانوادهها از هم گسسته میشوند، بهعنوان یک مسأله اجتماعی مورد مطالعه قرار میگیرند. این درحالی است که بسیاری از خانوادههایی که زیر یک سقف زندگی میکنند، به مراتب آسیبگذارتر از خانوادههای تکوالد هستند. درواقع، متاسفانه خانواده امروزین در جامعه ما، در مقایسه با نهادهای دیگر، بهشدت درحال آسیب دیدن است. در عین حال، اگر اعضای اصلی خانواده نقش خود را به خوبی ایفا نکنند، هیچ نهاد دیگری در جامعه نمیتواند به آنها کمک کند و در چنین شرایطی، نخستین ضربه به نقش و کارکرد حمایتی خانواده بهعنوان عنصر اصلی در آن، وارد میشود و بر این اساس، کارکردهای دیگر نیز تحتتأثیر قرار میگیرند. بنابراین باید خانواده را در متن جامعه دید و مشکلات درونی آن را با دقت زیادی مورد بررسی قرار داد.
شناخت انواع خانواده در جهان امروز
دومین کتاب، کتابی با عنوان «شناخت انواع خانواده در جهان امروز» است که توسط دکتر افسر افشارنادری ترجمه شده و از سوی انتشارات دانشگاه علومبهزیستی و توانبخشی، منتشر شده است.
دکتر افشارنادری مترجم این کتاب، در معرفی آن ميگويد: کتاب شناخت خانواده در جهان امروز، با به تصویر کشیدن شرایط فعلی نهاد خانواده در دنیای غرب، نشان میدهد که دیگر خانوادههای سنتی یا حتی خانوادههای هستهای بهصورت پیشین وجود ندارند. درواقع، در شرایط جدید، دو نفر تصمیم به زندگی با هم میگیرند، بدون اینکه آن محدودیتهای سابق حاکم بر خانوادهها را تحمل کنند. بچهها در این خانوادهها، عموما از روحیه بسیار سالمی برخوردارند و درحالیکه در قدیم، نداشتن بچه مشکل بسیار بزرگی محسوب میشد اما به کمک تکنولوژیهای فعلی خانوادهها خیلی زود به آرزوی بچهدار شدن خود دست یافته و کمتر از این مسأله آزار میبینند.
باید دید که واقعا بچههایی که در این خانوادههای اضطراری زندگی میکنند، چه وضعیتی دارند و در شرایطی که ما به شدت به خود میبالیم که زندگیهای خانوادگی ثبتشدهای داریم، تا چه حد بچههای ما بهعنوان سرمایههای آینده جامعه، همانهایی هستند که آرزویشان را داریم.
در بخش دیگری از این کتاب، خانوادههایی که از پدران و مادرانی با ملیتها و نژادهای متفاوت و در کشوری خارجی برای هر دو شکل میگیرند، مورد بررسی قرار گرفته و مشکلات عمومی فرزندان چنین خانوادههایی در شرایط دور از هنجارهای اجتماعی حاکم بر جامعه مطالعه شده است. او گفت: درواقع این کتاب، به صورتی بیطرفانه زندگیهای فعلی و انواع ازدواجهای جهان غرب را مورد بررسی قرار داده و مشکلات و فواید این خانوادهها را نشان داده است. در عین حال، خانواده در این کتاب در یک سطح کلان مورد بررسی قرار گرفته و حتی در جامعه ایران نیز مطالعه شده است. به تعبیری، کتاب انواع خانواده در جهان امروز بیان میکند که خانواده ایرانی نیز جدا از جامعه جهانی قرار نداشته و عضوی از آن به شمار میرود. به همین دلیل، عناصری از تحولات جهانی در خانواده ایرانی نیز انعکاس مییابد.
بنابر تحلیل این کتاب، نباید خانواده را از بیرون مورد مطالعه و قضاوت قرار داد؛ بلکه باید وارد محتوای آن شد و آن را شناخت. بنابراین با ورود به درون خانوادهها، میتوان گفت که در مواردی، تنها اسکلتی از این نهاد اجتماعی باقی مانده و در چنین شرایطی، واقعا حیف است که انسانها وقت و زندگیشان را در جایی بگذرانند که مطلوبیتی برای آنها نداشته باشد.
انسانشناسی خانواده و خویشاوندی
دکتر منیژه مقصودی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و نویسنده انسانشناسی خانواده و خویشاوندی در مورد آن ميگويد: این کتاب به نوعی، الفبای مطالعات خانواده و خویشاوندی را در حوزه انسانشناسی بررسی میکند. انسانشناسی خانواده و خویشاوندی که در سال ۸۶ منتشر شده، شامل شش فصل است. در فصل اول آن، تاریخچه مطالعات خانوادگی و خویشاوندی در جهان غرب بر پایه دانش انسانشناسی مورد بررسی قرار میگیرد و فصل آخر این کتاب نیز به مطالعات خانواده و خویشاوندی در ایران و اروپا میپردازد. یکی دیگر از فصلها به توتم و تابو میپردازد. در فصلی دیگر، تنوع الگوهای خانواده مورد بررسی قرار میگیرد و بالاخره فصل دیگری به تنوع الگوهای خویشاوندی و ازدواج اختصاص یافته است. در فصل اول کتاب، از نظرات هنری مورگان استفاده شده است. درواقع، او یکی از قبایل بومی آمریکای شمالی را مطالعه کرده و در بررسی ساخت سیاسی قبیله، متوجه شده که به همه مردان، پدر و به همه زنان، مادر میگویند. درواقع، او به واسطه دانستن واژگان فرهنگ مورد مطالعه خود، به این نکته پی میبرد و در ادامه تصمیم میگیرد ابتدا پایههای اصلی جامعه را مورد بررسی قرار دهد و برای این منظور، روی ساخت خانواده و خویشاوندی متمرکز شده و بررسی ساخت سیاسی را کنار میگذارد.
خانوادهها در دنیای امروز
دکتر محمدمهدی لبیبی، مترجم کتاب «خانوادهها در دنیای امروز» نوشته دیوید چیل درباره این کتاب ميگويد: کتاب خانوادهها در دنیای امروز که در سال ۲۰۰۸ منتشر شده، آخرین اطلاعاتی که در مورد خانواده در دنیا جمعآوری شده را همراه با آمارهای جهانی گردهم آورده است. ترجمه فارسی آن نیز بهزودی توسط انتشارات صورت منتشر و توزیع خواهد شد.آمارهای این کتاب از آمریکا، آفریقا، آسیا و سایر نقاط جهان گرفته شده و بهنظر میرسد که در آن، با نگاهی واقعبینانه، بررسی مسائل عینی خانوادهها بسیار خوب صورت گرفته است.
تجددگرایی سرمایهاجتماعی و خانواده ایرانی
دکتر عالیه شکربیگی، مولف کتاب تجددگرایی سرمایه اجتماعی و خانواده ایرانی، در مورد این اثر خود ميگويد: در این کتاب، تجدد یا گرایش به مدرنیسم و تأثیرات آن در خانوادههای ایرانی مورد بررسی قرار گرفته و پرسش اصلی این است که بعد از ورود این موج به خانواده ایرانی، تا چه حد سرمایهاجتماعی آن دگرگون میشود. به بیان دیگر، بعد از واردشدن مدرنیته به خانواده، تا چه حد فردیت در درون آن تقویت شده و اعتماد اجتماعی کاهش مییابد. درواقع، در آمارها دیده میشود که خانواده ایرانی دچار بحران و فروپاشی شده و من میخواستم ببینم که خانواده ایرانی درحال گذار است یا شکلهای متعددی از آن درحال شکلگیری و ظهور هستند.
به عقیده من، اگر تجدد و مدرنیته بر جامعه تاثیرگذار باشند، به تعبیری مهمترین تأثیر آن در زندگی شخصی، روابط جنسی، حیات عاطفی، ازدواج و خانواده قابل مشاهده است. درباره چگونگی برداشت ما نسبت به خود و نوع برقراری ارتباط با دیگران، انقلابی در جریان است. براساس مطالعات من در این رابطه، خانوادههای تهرانی و بالطبع ایرانی نیز در این روند، دچار تغییر در نگرشهای خود شدهاند. این مسأله را میتوان از سه جنبه مورد بررسی قرار داد؛ نخست تجددگرایی که در این کتاب پیشینه تجددگرایی بهطور عام و در سطح جهان، ایران و نهاد خانواده مورد بررسی قرار داده شده است.
در بررسي مشکلات اقتصادی و تأثیر آن بر نهاد خانواده باید سه چارچوب نظری را در قالب رویکرد تکامل دیالکتیکی پدیدههای اجتماعی، رویکرد بازاندیشی و بازنگری گیدنز و رویکرد مرکز پیرامون را مورد توجه قرار داد. او در مورد نظریه نخست توضیح داد که براساس دیدگاه بوردیو، هر پدیده اجتماعی در یک رابطه دیالکتیکی و در یک ارتباط ذهنیتگرایی و عینیتگرایی شکل میگیرد. بحث بعدی نظریه بازنگری گیدنز است که هدف این بود که ببینیم خانوادهها چقدر دچار بازنگری شدهاند. موضوع سوم نیز این بود که احساس کردم فقط تجددگرایی نیست که باعث تغییر و تحول در خانوادهها شده بلکه دخالت نهادهایی در جامعه هم خانواده را دچار بحران کرده است.
همیشه این تصور وجود دارد که تجددگرایی باعث بحران و نابسامانی در خانواده شده است. این درحالی است که مطالعات من نشان میدهند که اگر تجددگرایی با حفظ سنتهای خانواده ایرانی باشد، با حفظ سرمایهاجتماعی خانواده ایرانی نیز همراه است. از سوی دیگر، 60 درصد خانوادههای ایرانی معتقدند که دخالت دولت باعث کاهش سرمایهاجتماعی این نهاد و کاهش میزان تجددگرایی شده است. من شاخصهایی مانند نگرشهای جنسیتی، باورهای دینی، اندیشه مدرن، تأثیر رسانهها و عدالتطلبی در خانوادهها و بحث جهتگیری جهانی در خانوادهها را بهعنوان شاخصهای تجددگرایی در نظر گرفتم و به این نتیجه رسیدم که متغیر نگرشهای جنسیتی، بیشترین تأثیر را در خانوادههای ایرانی دارد. این درحالی است که تجددگرایی نهتنها باعث خدشهدار شدن باورهای دینی نشده بلکه موجبات حفظ بیشتر آنها را نیز فراهم کرده است. در عین حال، مهمترین عامل بحران در خانوادههای جامعه ما، عامل اقتصادی
شناخته میشود.