آرمین منتظری
دو روز پیش سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا اعلام کرد که عربستان پیشنهاد برقراری آتشبسی 5 روزه در یمن را با هدف امدادرسانی به آسیبدیدگان مطرح کرده است. دیروز نیز حوثیها اعلام کردند که در صورت پایبند بودن عربستان به آتشبس، نظر آنها مساعد است. شاید این سوال ایجاد شود عربستانی که تا به امروز همه راههای امدادرسانی به یمن را مسدود کرده و حتی برای ممانعت از فرود هواپیمای هلالاحمر ایران اقدام به بمباران فرودگاه صنعا کرده بود، چرا به ناگاه با آتشبس 5 روزه آن هم برای امدادرسانی موافقت کرده است؟! پس باید دلیل ماجرا را در جایی دیگر جستوجو کرد.
در هر جنگی شرایط به گونهای پیش میرود که طرفین باید در یک بازه زمانی مشخص و معین دست به ارزیابی عملکرد خود در طول جنگ بزنند و نتیجه این ارزیابی و اتخاذ تاکتیک جدید براساس آن است که سرنوشت و آینده جنگ را مشخص خواهد کرد. اما سوال این است که این زمان معین و مشخص چگونه ایجاد میشود؟ این زمان معین معمولا نتیجه رخ دادن یک تحول خاص در روند جنگ است. معمولا روال این است که این زمان معین و مشخص را یکی از طرفین جنگ با اقدام خود ایجاد میکند. درواقع یکی از طرفین جنگ، بسته به قدرت و موقعیت خود، دست به اقدامی میزند که زمان ارزیابی ایجاد شود. درخصوص یمن، تقریبا اغلب تحلیلگران بر این باور هستند که عربستان نمیتواند تنها با حملات هوایی حوثیها را از میان بردارد. علاوه بر این استراتژیستهای نظامی نیز بر این عقیدهاند که تا زمانی که زمین به اشغال درنیاید، پیروزی در جنگ حاصل نخواهد شد و عربستانیها هم تا امروز اقدام به اعزام نیروی زمینی نکردهاند. در چنین شرایطی که عربستان تنها به حملات هوایی اکتفا میکند، این حوثیها هستند که ابتکار عمل را در دست میگیرند و «زمان ارزیابی» را تعیین میکنند.
طی روزهای گذشته، حوثیهای یمن، حملات مکرری را علیه برخی شهرهای مرزی عربستان صورت دادهاند. این حملات برای عربستانسعودی مفهومی بسیار بیشتر از یک تهدید ساده دارد. نخستین معنیاش این است عربستانی که برای سرکوب شورشیان سوری دست به تشکیل یک ائتلاف از کشورهای عربی زده است، حالا حتی نمیتواند از خود در برابر حوثیها محافظت کند. از سوی دیگر چنین حملاتی از سوی حوثیها مفهوم موفقیت ائتلاف علیه یمن را در نظر افکار عمومی به شدت تیره و تار میکند. این درحالی است که عربستان به موفقیت در یمن نیازی حیاتی دارد. چراکه سرمایه عظیم سیاسی و نظامی را در این امر صرف کرده است.
حوثیها هم باهوش عمل میکنند. آنها طی روزهای گذشته ضربات سنگینی را متحمل شدهاند. نیروهای ائتلاف با حملات هوایی خود زیر ساختهای آنها را منهدم کردهاند. در چنین شرایطی حوثیها استراتژی در اختیار گرفتن سرزمین را کنار گذاشتهاند. حرکت حوثیها به سمت مرز عربستان و حمله به شهرهای نجران و جیزان نشان میدهد که حوثیها دیگر نمیتوانند یا نمیخواهند در صنعا بجنگند. اما چرا حوثیها به دو شهر نجران و جیزان در عربستان حمله کردهاند؟ حوثیها بهخوبی میدانند که حملات عربستانسعودی به یمن نه با هدف از میان بردن کامل حوثیها که تنها برای اعمال فشار بر حوثیها و وادار کردنشان به پذیرفتن خواستههای عربستان صورت گرفته است. انهدام زیرساختهای حوثیها و ادامه حملات سنگین هوایی علیه آنها تنها با این هدف انجام میشود که آنها خلع سلاح شده و درنهایت مجبور شوند به مذاکره تن بدهند. البته مذاکرهای که نتیجه آن پذیرش خواستههای عربستان باشد.
در واقع پیشنهاد آتشبس از سوی عربستان نه بهدلیل امدادرسانی که بهدلیل حملات راکتی بوده است که حوثیها طی روزهای اخیر در شهرهای نجران و جیزان صورت دادهاند. حوثیها میدانستند که این اقدام میتوانست دو واکنش از سوی عربستان را به دنبال داشته باشد. نخست اینکه عربستان با آتشبس موافقت کند و دوم اینکه عربستان حمله زمینی به یمن را آغاز کند. حوثیها اما میدانند که حمله زمینی عربستان به یمن باعث تلفات نیروهای عربستانی خواهد شد. علاوه بر این بعید است که دیگر کشورهای عضو ائتلاف با حمله زمینی عربستان به یمن موافقت کنند و در این حمله مشارکت کنند. بنابراین تنها راه پیش پای عربستان در شرایط حاضر آتشبس است. در میانه این آتشبس حوثیها میتوانند
تجدید قوا کرده و اگر قرار به آغاز مذاکرهای متصل به این آتشبس باشد، از موضع قدرت وارد مذاکرات شده و تا آنجا که میتوانند کمتر امتیاز دهند. البته عربستان یک راه دیگر هم دارد و آن اینکه همچنان به حملات هوایی خود علیه حوثیها ادامه دهد و حوثیها هم در پاسخ شهرهای مرزی عربستان یعنی نجران و جیزان را هدف بگیرند که در این صورت شاید در آینده شاهد حمله زمینی محدود عربستان در امتداد مرزهایش با یمن باشیم که مسلما این حمله از سر اضطرار انجام خواهد شد و عربستان در این حمله تنها
خواهد بود.