شهروند| دو مادر جوانی که هفته گذشته در بیمارستان میلاد تهران، سه قلو به دنیا آوردند، به دلیل مشکل مالی، توانایی تامین هزینههای نگهداری و مراقبت از نوزدانشان را ندارند.
یکی از این مادران، «مریم» است. او پنجشنبه هفته گذشته در بیمارستان میلاد، سه قلویش را به دنیا آورد. یک پسر و دو دختر. این دومین زایمان مریم است. او که پسر 5 سالهای دارد، به «شهروند» میگوید: « هزینه نگهداری از این سه نوزاد، با توجه به اینکه پسر دیگری هم دارم، خیلی بالاست، تهیه شیرخشک و پوشکشان، حداقل ماهی یکمیلیون تومان هزینه میبرد که از توانایی من و همسرم خارج است.» او میگوید: «همسرم در شرکتی خصوصی، کار خدماتی میکند و حدود یکمیلیون تومان درآمد دارد، با به دنیا آمدن این سه قلوها، نمیدانیم چگونه باید زندگی کنیم.» مریم، همراه همسرش در خانهای اجارهای در نزدیکی جاده ملارد زندگی میکنند. خانوادهاش در شهرستان زندگی میکنند و هیچکسی را حتی برای نگهداری از سه نوزاد و پسر 5 سالهاش ندارد. او میگوید: « این سه قلوها، هر روز یک بسته پوشک و یک قوطی شیرخشک میخواهند، هیچکس هم به ما کمک نمیکند. وقتی متوجه شدم سه قلو باردارم، قصد سقط جنین داشتم اما نتوانستم این کار را انجام دهم، وضع مالیمان به هیچ وجه تامینکننده، نیازهای این سه نوزاد نیست.»به گفته او این بیمارستان متعلق به تامین اجتماعی است به همین خاطر، زایمان هزینهای برایشان نداشته اما وقتی از بیمارستان مرخص شود، نمیداند با چه پولی باید برای این نوزادان پوشک و شیر خشک بخرد. حالا با همه این مسائل، نوزاد پسر، دچار مشکل قلبی است و درمانش هم هزینهبر است. مادر دومی که در همان روز سه قلو به دنیا آورد، «محبوبه» است. این اولین زایمان محبوبه است. دو دختر و یک پسر. این سه قلوها به دلیل زایمان زودرس، مشکل تنفسی دارند. شدت این بیماری به اندازهای بود که قل پسر، نتوانست زنده بماند و
یک روز پس از زایمان جانش را از دست داد. او به «شهروند» میگوید: « نوزادان باید در 40 هفته به دنیا میآمدند که به خاطر زایمان زودرس، در هفته سیام به دنیا آمدند. به همین خاطر دچار مشکل تنفسی شدید هستند و حالا هم با فوت یکی از آنها، دو نوزاد دیگر در دستگاه نگهداری میشوند.» محبوبه 28 ساله، هم مشکل مالی فراوان دارد.« همسرم شاغل است اما درآمدش به اندازهای نیست که بتوانیم تمام هزینههای این دوقلوها را تامین کنیم. من هم شاغل بودم که با زایمانم، تا مدتها نمیتوانم مشغول به کار شوم، چرا که کسی را ندارم از فرزندانم مراقبت کند.