محمود معتقدی شاعر و منتقد ادبی
در اینکه نمایشگاهی چون نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بهعنوان محملی فرهنگی زمینه را برای فروش و نمایش کتابهای زیادی فراهم کرده است، شکی نیست، اما بهنظر میرسد باید این رویداد بزرگ فرهنگی را از چند جهت مورد بررسی قرار داد. مهمترین وجهی که میتوان درباره نمایشگاه در نظر گرفت این است که چنین رویداد سالیانهای چقدر میتواند در تقویت زیربنای فرهنگی ما نقش داشته باشد و اصولا کتابهایی که در این نمایشگاه به معرض نمایش گذاشته میشوند از چه میزان بار تاثیرگذاری برخوردار هستند. با توجه به اینکه در سالهای اخیر، رویکرد جامعه نسبت به کتاب و کتابخوانی کاهش یافته است به نظر میرسد برگزاری نمایشگاه کتاب و آسیبشناسی آن از منظر کیفی میتواند نقش زیادی در این زمینه داشته باشد. با این حال مهمترین آسیبی که درحال حاضر در حوزه نشر به چشم میخورد، بیرونقی در بخش اقتصادی نشر است. همین مسأله باعث شده تا ناشران برای بازگشت سرمایه خود به سمت انتشار کتابهای بازاری بروند و به تبع این موضوع، بازارهای کتابفروشی سرشار از برخی از آثاری شود که شاید یکبار هم نزد مخاطب، ارزش خواندن ندارند. حالا بماند که سیاستهای وزارت ارشاد نیز در این سالها نسبت به کتاب و نشر کمرنگ بوده و به انزوای کتاب کمک کرده است. درحالیکه وزارت ارشاد میتواند با حمایت جدیتری از کتاب در پررنگ کردن این وادی موثر باشد. بهعنوان مثال، مسأله خرید کتاب از ناشران خود موضوعی است که سالها از سوی اهالی فرهنگ و نشر به آن اشاره میشود ولی متاسفانه تا امروز کمتر نسبت به چنین مسألهای توجه شده است و اگر هم این امر صورت گرفته براساس تقسیمبندی وزارت ارشاد از ناشران خودی و ناخودی بوده که عملا این تقسیمبندی و خرید کتاب به این شکل، دردی را درمان نخواهد کرد. به بیان سادهتر، حال کتاب در شرایط کنونی خوب نیست، بهویژه در حوزه ادبیات داستانی و شعر میبینیم که اغلب ناشران برای شانه خالیکردن از دادن حقالتالیفی که شایسته شاعر و نویسنده است، به انتشار آثار جوانانی دست میزنند که در سطح نازل و بیکیفیتی قرار دارد، تنها به این خاطر که این جوانان به حق التالیف کمی در ازای چاپ کتابشان راضی میشوند یا اینکه با هزینه شخصی کتاب را چاپ میکنند. همه این مسائل دست به دست هم داده و حوزه فرهنگی را در یکجور غربت و انزوا قرار داده است. درنهایت تیراژ اندک و غیرقابل باور کتابها، جایگزینشدن فضاهای مجازی بهجای کتابخواندن و خلوتبودن کتابخانهها تبعات این مسأله بهشمار میرود. ایکاش در جریان برگزاری نمایشگاه کتاب، آسیبشناسی و پژوهش میدانی نیز صورت میگرفت تا معضلاتی که درحال حاضر، گریبان کتاب و اصولا نشر را گرفته بیش از پیش شناخته شود. درواقع نکاتی که به اجمال به آنها اشاره کردم مباحثی است که ضرورت دارد هر سال در آستانه برگزاری نمایشگاه کتاب به آنها پرداخته و مورد واکاوی قرار بگیرد. زیرا در چنین شرایطی که اوضاع نشر بحرانی است و کتابفروشیها یکی از پس دیگری روبه تعطیلی میروند نمیتوان شاهد برآیند اقتصادی و معنوی از آن بود و انتظار داشت که مخاطبان به سمت کتابخوانی گرایش پیدا کنند. تصور میکنم نمایشگاه کتاب فرصت خوبی است تا به تمام صداهای جامعه فرصت داده شود تا زمینه برای انتقاد مهیا شده و اهل نظر بتوانند با نگاه دقیقتری به آسیبشناسی بپردازند تا از نزول فرهنگی جلوگیری شود.