شماره ۵۶۱ | ۱۳۹۴ دوشنبه ۲۱ ارديبهشت
صفحه را ببند
اجرای کنسرت شجریان بزرگ‌ترین آرزوی‌من است

شهروند| مي‌شود موسيقي را از سياست جدا كرد؟ اين پرسشي است كه شايد نتوان هيچ جواب قطعي‌اي براي آن پيدا كرد؛ به‌خصوص در شرايط فعلي.نمونه‌اش ممنوعيت فعاليت‌هاي محمدرضا شجريان و تاكيد دوباره‌ «حسين نوش‌آبادي»- معاون پارلماني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي- كه مي‌گويد ممنوعيت فعاليت‌هاي او ربطي به وزارت ارشاد ندارد و شجريان بايد مشكلش را با نهادهاي ديگر برطرف كند. به همين خاطر است كه روز گذشته «علیرضا افتخاری» در حاشيه‌ نمايشگاه كتاب به اين مسأله اشاره كرد و اجرای کنسرت توسط محمدرضا شجریان در ایران را بزرگ‌ترین آرزوی موسیقایی خود دانست.
افتخاري در اين‌باره به ايسنا مي‌گويد: «بی‌صبرانه منتظر روزی هستم که استاد محمدرضا شجریان بعد از چند‌ سال دوری از اجرای زنده در ایران، کنسرتی را برگزار کند تا من با افتخار و به‌عنوان هنرمندی در عرصه‌ موسیقی با یک سبد گل بزرگ، یکی از تماشاگران کنسرت این خواننده‌ ارزشمند موسیقی کشور باشم. من همواره در گفت‌وگوهایی که با مطبوعات و رسانه‌ها داشته‌ام، از تلاش‌های استاد شجریان در عرصه‌ اعتلای موسیقی ایرانی سخن گفته‌ام. امیدوارم روزی برسد که این خواننده‌ موسیقی ایرانی بتواند در ایران کنسرت برگزار کند.»
خواننده‌ «نیلوفرانه» همچنين به اين مسأله اشاره دارد كه «در روزهای گذشته، در رسانه‌ها اخباری را دیدم مبنی بر احتمال حضور استاد شجریان در اجرایی زنده. کما این‌که ایشان در همایش «حافظ» اعلام آمادگی کرد که به اجرای کنسرت در ایران علاقه‌مند است. به هر ترتیب حتم دارم حضور این هنرمند بزرگ در اجرای زنده، آن هم بعد از سال‌ها می‌تواند حرکتی تازه در جریان آشتی مخاطب با موسیقی ایرانی در شکلی فراگیر باشد که امیدوارم محقق شود.»
البته چندی است زمزمه‌هایی مبنی بر همکاری محمدرضا شجریان با ارکستر موسیقی ملی ایران شنیده می‌شود، اما این خبر هنوز از سوی منابع رسمی تایید نشده است.  افتخاري همچنين درباره‌ كتاب به اظهارنظر پرداخت: «شما اگر بهترین و بیشترین امکانات را هم به یک نویسنده بدهید، اما هیچ چیزی برای او ارزشمندتر از این نیست که به کتابی که او نوشته، توجه کنیم و به او بگوییم که چه ارزش‌هایی را در یک اثر نوشتاری عنوان کرده است. حال در چنین شرایطی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بهترین فرصت برای تقدیر از پدیدآورندگان کتاب و دیدار و گفت‌وگوی رو در رو با آنها است.»
او مي‌گويد: «روزی نیست که کتاب نخوانم. من این روزها در عوالم تنهایی خودم بعد از خدا به تنها چیزی که پناه می‌برم، کتاب است و همین کتاب می‌تواند هر آنچه را که من می‌خواهم برایم حاضر کند. وقتی که به کتابی مراجعه می‌کنم، بوسه‌ای بر جلد آن می‌زنم که حداقل توانسته من را از تنهایی بیرون بیاورد و باعث شود که با این صفحه‌‌های کاغذی درددل کنم. البته هر کسی می‌تواند به اقتضای شرایط خود به کتابخوانی روی آورد اما مهم این است که خواندن کتاب را تمرین کنیم. همه ما می‌دانیم که در این سال‌ها شرایط زندگی دشوارتر شده و شاید در نگاه اول، خواندن کتاب با وجود همه این مشکلات، کمی موضوع تشریفاتی و خنده‌داری به نظر بیاید، اما باور کنید که کتاب می‌تواند بهترین مونس برای هر شخصیتی در هر مقام و منزلتی باشد. کتاب فرمانده فکر یک انسان است و به نظر من می‌تواند در بسیاری از موارد غم‌ها را تعدیل کند، بزداید و اذیت و آزاری را که در این دنیا با آن مواجه هستیم از بین ببرد. من حتی بر این باورم اگر حضرت یوسف(ع) در آن چاهی که گرفتار شده بود، چند کتاب داشت دیگر نیازی به بیرون آمدن از چاه نداشت. من بر همین اساس به شما پیشنهاد می‌دهم که اگر روزی احساس تنهایی کردید، کتابی را به گوشه تنهایی خود راه دهید و ببینید که این کتاب چه معجزه‌ای را برای شما خلق می‌کند.»

 


تعداد بازدید :  241