شماره ۵۶۱ | ۱۳۹۴ دوشنبه ۲۱ ارديبهشت
صفحه را ببند
حاشیه‌ای بر اظهارات یک مدیرارشد بهزیستی

مجید   انتظاری خبرنگار توان‌یاب

مدیرکل توانمندسازی سازمان بهزیستی کشور گفته است، «اگر می‌بینیم معلولی مجوز خودروهای وارداتی را به‌ازای دریافت 2‌میلیون تومان به یک دلال می‌فروشد، تقصیر سازمان بهزیستی نیست و معلول با انجام این کار شأن خود را پایین می‌آورد!»
این جمله را کیوان دواتگران در نشست خبری که روز دوشنبه 14‌اردیبهشت‌ماه در سازمان بهزیستی برگزار شده اظهار کرده است. این‌که چنین جمله‌ای منفی درخصوص معلولان از زبان یک مدیرکل سازمان متولی امور آنها با چه منظوری بیان شده یا قبل و بعد از این جمله توضیحات دیگری ارایه شده یا خیر، مشخص نیست اما اگر دقیقا منظور آقای دواتگران همان چیزی باشد که در خبرگزاری‌های رسمی منتشر شده باید گفت ایشان تفسیری سطحی از شأن معلولان ارایه کرده‌اند که می‌تواند به نگاه سطحی‌تر ایشان به مقوله‌ مدیریت آسیب‌های اجتماعی مربوط شود. اگر چنین عبارتی از زبان یک فرد عامی بیان می‌شد جای تعجب نداشت، اما بکارگیری آن توسط یک مدیرکل آن هم درخصوص جامعه هدف که باید بیشترین قرابت را با آن داشته باشد، شگفت‌آور است.
به قدری می‌توان چنین سخنی را تفسیر کرد که از ظرف یک یادداشت و حتی گزارش تفصیلی فراتر رود اما جهت تنویر افکار مدیران بهزیستی چند سطری مختصر درخصوص مجموعه عواملی که باعث می‌شود تا یک معلول، مجوز 60‌میلیون تومانی خودروهای وارداتی را تنها به قیمت 2‌میلیون تومان بفروشد به نوشته‌ تحریر درمی‌آورم.
جناب آقای دواتگران! جنابعالی باید بیش از هر فرد دیگری با ویژگی‌های جسمی، روحی، عاطفی، شغلی و معیشتی افراد دارای معلولیت آشنایی داشته باشید. در بسیاری موارد، شرایط اقتصادی معلولان آنچنان عرصه را برایشان تنگ کرده که چاره‌ای جز فروش مجوز بدون‌کاربرد 60‌میلیون تومانی شما ندارند. حضرتعالی به خوبی می‌دانید غالب آن 4700 نفری که مجوز خودروهای وارداتی را دریافت کرده‌اند از استطاعت مالی کافی برای خرید خودروهای خارجی برخوردار نیستند. این مسأله به عوامل مختلفی برمی‌گردد که شرایط مالی ایشان را به این مرحله رسانده است. سوال این است که شما در جهت افزایش توان مالی معلولان چه اقدامات موثری صورت داده‌اید؟
زندگی افراد دارای معلولیت از دو جنبه شاخص‌های عمومی رفاهی و شاخص‌های اختصاصی مربوط به آنها بررسی می‌شود. هزینه‌هایی از قبیل توانبخشی، دارو و مخارج جانبی، هزینه‌های اضافی هستند که به افراد معلول تحمیل می‌شوند، لذا افت شاخص‌های رفاهی معلولان در مقایسه با سایر افراد جامعه شدیدتر است. عامل دیگر این تشدید افت، محدودیت کسب درآمد معلولان در مقایسه با عموم جامعه است. اگرچه آمار دقیقی درخصوص بیکاری معلولان وجود ندارد اما برخی کارشناسان، آمار بیکاری معلولان را حدود ۶۰‌درصد تخمین می‌زنند. هزینه‌های توانبخشی و محدودیت جسمی هم به مشکلات افزوده؛ این یعنی درآمدهای کمتر و هزینه‌های بیشتر.
آقای مدیرکل! اگر شما و همکارانتان در جهت توانمندسازی افراد دارای معلولیت تمهیدات لازم را اندیشیده‌اید که قطعا چنین است، چرا بازتاب چنین تدابیری محسوس نیست؟ آیا از مشکلات دسترسی معلولان باخبرید؟ آیا چالش‌های شغلی معلولان را می‌بینید؟ آیا وضع نیمه‌کاره مسکن مهر معلولان که درحال تبدیل به آثار باستانی است را از نزدیک دیده‌اید؟ آیا معضلات تحصیلی معلولان را می‌شناسید؟ آیا از نبود وسایل کمک توانبخشی مطلع‌اید؟ آیا از سطح پایین سلامت این قشر آگاه‌اید؟ آیا از وضع طاهره و سه پسر عقب‌افتاده، یک برادر معلول، یک مادر نابینا و همسری که سال‌هاست نیست در شهرک مرتضی‌گرد باخبراید؟ آیا می‌دانید معلولان روستایی چگونه زندگی را سپری می‌کنند؟ آیا مطلع‌اید که عمده برخورد مددکاران با مددجویان در سازمان بهزیستی تحقیرآمیز است؟ آیا می‌دانید که هدف ماده یک کنوانسيون بين‌المللی حقوق معلولان پيشبرد، ‌حمايت و ‌حصول اطمينان‌ از برخورداری مساوی همه معلولان از حقوق انسانی، آزادی‌های پايه و افزايش احترام به حرمت ذاتی آنها است؟ راستی از وعده‌ چند ماه قبل مسئولان سازمان بهزیستی درخصوص توافق برای جایگزینی خودروهای وارداتی با خودروهای داخلی چه خبر؟
اگر به پاسخ این سوال‌ها رسیدید شاید بتوانید قدمی موثرتر از گذشته برای رفع چالش‌های جامعه هدف سازمان متبوع خود بردارید و در افزایش کرامت معلولان اقدامی شایسته صورت دهید تا مجبور نشوید درخصوص شأن برخی افراد کم‌توان آن هم در یک کنفرانس خبری، تفسیری کاذب ارایه کنید. از شما که باید مأمن و پناهگاه معلولان باشید نداشتن آگاهی از تنگناهایی که معلولان را بدین مرحله کشانده عجیب بود اما عجیب‌تر آن بود که قرار گرفتن معلولان در این تنگناها را به شأن آنها گره زدید.


تعداد بازدید :  280