شهروند| 22هزار کیلومتر راه به همراه
22 پایگاه امداد جادهای به تنهایی کافی است که استان فارس در صدر استانهای مهم در انجام ماموریتهای جمعیت هلالاحمر قرار بگیرد. البته که این فقط بخشی است چرا که این استان با برخورداری از بالاترین میزان حوادث کوهستانی و در اختیار داشتن سومین راه خطرناک کشور از نظر تصادفات جادهای، استانی استراتژیک از نظر حوادث نیز به شمار میآید. بيشک اداره این استان نیازمند توجهی ویژه است که فیضاله جعفری، مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان فارس از چند و چون آن میگوید.
با یک گزارش از وضع جمعیت استان شروع کنیم؟
دراستان فارس 26 شعبه شهرستانی و
22 پایگاه جادهای داریم که البته با توجه به 22هزار کیلومتر راه جادهای اصلی ، این تعداد پاسخگو نیست، یک پایگاه هوایی هم داریم که فاقد آشیانه است و 9 پایگاه کوهستان هم، البته با توجه به در صدر بودن حوادث کوهستانی استان در صدد افزایش این پایگاهها هستیم. برنامه جدی را برای آموزش مردم طراحی و اجرا کردهایم که این برنامه درسال جاری هم ادامه خواهد داشت، ما معتقدیم که این مهمترین مأموریت جمعیت در مواقع غیرامدادی است، چرا که هرچه مردم بیشتر مطلع باشند در هنگام حوادث احتمالی با بینش بیشتر و بهتری عمل میکنند که این به نفع نیروهای امدادی نیز هست. همچنین در سطح کشور یک تفاهمنامه وجود دارد که ما ضمن پایبندی کامل به آن یک تفاهمنامه 16 مادهای داخل استان هم با اورژانس داریم که در راستای همکاریهای دوجانبه است.
این تفاهمنامه به خاطر مشکلات بین اورژانس و جمعیت در مواقع حادثه نبوده است؟
نمیخواهم منکر وجود برخی ناهماهنگیها بشوم اما باید تأکید کنم این اختلافنظرها بیشتر در سطح نیروهای امدادی است و نه مسئولان. به همین دلیل ما با امضای تفاهمنامههایی درصدد رفع این اختلافنظرها که در هر فعالیتی طبیعی است برآمدهایم تا کارآیی هر دو نیرو در تعامل با یکدیگر افزایش پیدا کند.
موضوع نپذیرفتن مصدوم انتقالی توسط نیروهای جمعیت در بعضی از بیمارستانها هم شامل این تفاهمنامه میشود؟
البته ما این موضوع را در سطح استان خیلی کم داشتیم اما بازهم آن را در تفاهمنامه مدنظر داشتیم و قرار شد، یک شکل مشخص انتقال و پذیرش طراحی شود که براساس آن هر دو طرف بدانند مصدوم طبق چه استانداردی جابهجا و مورد حمایت قرار گرفته است. همچنین قرار شد یک همافزایی در سیستم رادیویی داشته باشیم و آموزش دو طرف نیروها چه از نظر تخصصهایی که در جمعیت موجود است و چه تخصصهایی که اورژانس در اختیار دارد. در استفاده مشترک از پایگاهها هم توافقهایی صورت گرفت که قطعا به نفع مردم خواهد بود.
نفع مردم بدون نفع داوطلبان میسر نمیشود، درحالیکه در استان پایگاههایی را دیدم که به صورت کانکسی و با حداقل امکانات مشغول امدادرسانی بودند؟
یکی از دغدغههای اساسی ما ارتقاي همین سه پایگاه است، کلا اعتقاد حاکم بر جمعیت فارس درحال حاضر بر این اساس است که ابتدا زیرساختها مهیا شود و بعد نیروها منتقل شوند. خوشبختانه مراحل ساختمانسازی یکی از این پایگاهها در فاز اول به اتمام رسیده است که محصول مشترک همکاریهای اساسی مرکز و همچنین فرمانداری شهرستان سپیدان بوده است که ادامه هم دارد.
در این پایگاه که در یکی از پرترددترین جادههای فارس هم قرار دارد بحث اسکان اضطراری را هم دیدهایم که بهزودی به بهرهبرداری میرسد، پایگاه دوم هم در محور ارسنجان است که ما به شدت به دنبال حل مشکلات مرتبط با آن هستیم و البته یک فضای استیجاری هم داریم که شاید کانکسی نباشد اما چندان از نظر ما امکانات قابل قبولی ندارد. کلا درباره این سه پایگاه ما انتظار داریم جزو پروژههای جدید دستهبندی نشود و بهعنوان کارهای معوق دیده شود که سرعت اجرا هم بالا رود.
به نظر میرسد ساختمانهای جمعیت استان از هیچ الگوی مشخصی پیروی نمیکند، یعنی هیچ شباهت فیزیکی و نرمافزاری به هم ندارند؟
باید بدانید که بیشتر این ساختمانها در گذشته ساخته شدهاند اما به صورت کلی ایراد شما وارد است و ساختمانهای جمعیت بعضا سازگاری با اقلیم هم ندارند. البته میدانم که مسئولان بالادستی در مرکز به دنبال رفع این مشکل هستند تا براساس آن هر اقلیمی متناسب با شرایط آب و هوایی و نیازهای خود ساختمانسازی کند و تمام این ساختمانها هم از یک نمای مشابه بهره ببرند.
وضعیت همکاریهای استانداری چطور است؟
خوشبختانه ما در این زمینه مشکلی نداریم و شاهد تلاش استانداری برای همکاری هستیم اما بالطبع این موضوع به دلیل وسعت استان فارس گاهی به دلیل محدودیت منابع کافی نیست. میخواهم بگویم تلاش برای همکاری وجود دارد اما منابع کافی نیست و این به نظرم ناشی از یک مسأله است، ما باید یک نکته را در هنگام تصمیمگیریها لحاظ کنیم و آن نگاه
عدالت محورثابت است.
منظورتان چیست؟
ما گاهی میخواهیم عادلانه رفتار کنیم اما با لحاظ نکردن ریز نکات غیرمستقیم بيعدالتی رخ میدهد، مثال میزنم، واگذاری اعتبارات یا تجهیزات مساوی به یک شهرستان کوچک و بزرگ عین عدالت است اما دقت که کنید میبینید در این پروسه علیه شهرستان بزرگتر بيعدالتی شده، چرا که آنجا به دلیل وسعت بزرگتر یا جمعیت بیشتر نیازهای بیشتری هم دارد. این متاسفانه مشکلی است که گاهی ما با آن مواجهایم، یعنی میشنویم که تجهیزات یا امکانات ما دو برابر فلان استان است اما کسی نمیگوید که نیازهای ما هشت برابر همان استان است. درنهایت حرف من این است که چه در سطح اعتبارات و چه امکانات مرکز یا استانداری باید امکانات متناسب با نیاز توزیع شود.
الان وضع تجهیزات چطور است؟
ما آمادگی داریم و این مهمترین نکته است، بهخصوص که با توجه به استان معین داشتن به هنگام حادثه احتمالی استانها با کمبود تجهیزات مواجه نخواهند بود، نکته من بحث کلان تری را مدنظر داشت.
ولی در غیر این صورت هم نیازهایی وجود دارد؟
بله، منظور من هم این نیست که کامل هستیم، فقط به شما بگویم که با توجه به پایگاهها ما
8 خودرو سِت کم داریم که امیدواریم با کمکهای مرکز برطرف شود.
فکر نمیکنید بخشی از این مسأله به دلیل اختیارات محدود مدیران عامل استانی است؟
میتواند ناشی از این هم باشد اما کلا حرف من این است که مرکز باید به ما اعتماد کند و متقابلا ما هم امین مرکز باشیم. یعنی یک رابطه دو طرفهای وجود داشته باشد که همگی از آن منتفع شوند. خوشوقتی این است که خبرهای بسیار خوبی در این زمینه از مرکز میرسد و مشخص است که همگی به شدت درحال پیگیری اجرای تمرکززدایی هستند.