اول از همه خوب است که توضیح کوتاهی درباره فعالیتهای بنیاد کودک آمریکا که در ایران هم شعبه دارد، بدهید.
بنیاد کودک آمریکا در ماه می1994 به ثبت رسمی بهعنوان یک موسسه خیریه در آمریکا رسیده که دارای هیاتمدیره است و مسائل مالی آن هم هرسال رسیدگی میشود. افرادی که در آمریکا و دیگر کشورهایی که ما در آنجا دفتر داریم، به کودکان کمک میکنند، میتوانند آخر سال آن مقدار را از مالیاتشان کم کنند. بعد از 20سال ما امروز شاهدیم که 23 دفتر داخلی در ایران داریم و در کشورهای سوییس، سوئد، آلمان، انگلیس، کانادا، افغانستان و دو دفتر هم در ایالتهای لسآنجلس و پورتلند اورگان آمریکا فعالیت میکنیم. هدف ما برای دفاتر خارج از کشور، جمعآوری کمکهای مردمی و انتقال آن به ایران است و در ایران هم هدف دفاتر ما شناسایی کودکان مستعد برای رفتن به مدرسه و ادامه تحصیل تا زمان ورود به دانشگاه است. ما یک موسسه کاملا غیرسیاسی و غیرمذهبی هستیم و میخواهیم فقط به کودکان نیازمند کمک کنیم. بنیاد کودک پلی انسانی بین مردم خارج و داخل کشور است.
یعنی این کودکان را بورسیه میکنید؟
دقیقا همینطور است. این یک بورسیه است که با حفظ کرامت انسانی، کودک احساس کند که با تحصیلی که میکند، کمک دریافت میکند و به مدرسه میرود. شبکه مددکارانی که بنیاد کودک در سرتاسر دفاتر خود در ایران دارد، نیاز کودکان را برآورد میکنند و بعد ما برای این کودکان در داخل و خارج ایران همیار پیدا میکنیم و بعد با پولی که این همیاران به حساب کودک میریزد، نیازهای او برآورده میشود.
در ایران چه تعداد کودک تحت سرپرستی خیرین و حمایت بنیاد کودک هستند؟
در ایران حدود 7هزار کودک، در افغانستان بالای 100 کودک و در اندونزی حدود 50 کودک تحت کفالت خیرین در آمریکا توسط بنیاد کودک هستند. در برنامههایمان هم است که در نپال، سریلانکا و هائیتی هم برنامه کفالت را اجرا کنیم.
این کودکان را چطور انتخاب میکنید؟
کودکان معمولا از طریق معلمان آموزش و پرورش یا مددکاران اجتماعی ما، یا خیرین محلی معرفی میشوند و در یک پروسه کاملا دقیق این درخواستها بررسی میشوند چون ما باید حتما خیالمان راحت باشد که این کودکان نیازمندند. ما هم به کودکانی کمک میکنیم که از چرخه تحصیل خارجند و هم کودکانی که مشغول به تحصیلاند اما خانوادهشان دچار مشکل مالیاند و اگر نیاز مالیشان برآورده نشود کودک را سر کار میفرستند یا حتی به تنفروشی وامیدارند. هدف ما این است که هزینهای را بهعنوان بورسیه به سرپرست کودک میدهیم و هر کودک یک حساب بانکی دارد که هزینه کمک به او به آن حساب واریز میشود.
یعنی در شما این نگرانی وجود ندارد که پول را در اختیار خانوادههایی که عمدتا دچار آسیبهای مختلفند، قرار میدهید؟ چون ممکن است این پول را برای برآوردن نیازهای خودش یا تهیه مواد مخدر صرف کنند.
این بسیار دغدغه بجایی است. این وظیفه مددکاران ما است. آنها کاملا آن خانواده را تحتنظر دارند. مددکاران در این خانوادهها پول تزریق نمیکنند.
سالانه چه مقدار پول از طریق بنیاد کودک آمریکا به داخل ایران میآید؟
بنیاد کودک آمریکا از وزارت خزانهداری آمریکا مجوز رسمی دارد که سالانه دومیلیون دلار را با توجه به قانون تحریمها وارد ایران کند تا دوستان ما در ایران آن را با توجه به نیازها و برآوردهایی که وجود دارد، بین بچههایی که کفالت آنها گرفته شده، پخش کنند.
در دفاتر خارج از ایران فعالیتها به همین پیدا کردن همیاران برای این کودکان محدود میشود؟
دفاتر خارج از ایران به 2 دلیل تأسیس میشوند؛ یکی به این دلیل که کمکهایی را که مردم در خارج کشور میکنند، شامل معافیتهای مالیاتی شود و دوم اطلاعرسانی به افراد ساکن کشورهای مختلف و جمعآوری کمکهای مردمی است. از طرف دیگر ما با موسسات بینالمللی رایزنی میکنیم؛ بنیاد کودک ازسال 2005، از سازمان ملل متحد مقام مشورتی دارد و ما چندسالی است که با این مقام مشورت میکنیم. مثلا در مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر شرکت میکنیم یا در مجامع بینالمللی که در سازمان ملل است، با هیأت ایرانی ملاقات میکنیم، در 2سال گذشته که آقای روحانی به این مجامع آمدند، ما با هیأت ایرانی ملاقات کردیم. در ماه مارس امسال در کمیسیون حقوق بشر ژنو همراه سمنهای دیگر شرکت کردیم و دو بیانیه رسمی در سازمان ملل ثبت شد که یکی از آنها وضع کودکان در مناطق جنگی بود. از طرف دیگر دو بیانیه دیگر را هم به کمیسیون حقوق بشر ارایه کردیم که یکی از آنها تأثیر تحریمها بر روند کمکرسانیها و یکی دیگر حق بشری کودکان در زمینه فیزیکی و روانی کودکان بود. از طرف دیگر دیگه بنیاد کودک در کمکرسانی به کودکان بازمانده از زلزلهها مانند زلزله پاکستان، هائیتی، تبریز و اخیرا زلزله نپال فعال بوده است؛ مثلا ما در ورزقان یک مدرسه6کلاسه و در کنار آن یک خوابگاه برای ماندن کودکان دیگر روستاها ساختیم.
آنطور که من خبر دارم شما مباحثی را هم درباره تحریمها و تأثیر آن بر وضع کودکان ایرانی در سازمان ملل داشتید.
بله، ما در ملاقاتهایی به شدت نگرانیمان را بهعنوان یک موسسه خیریه در زمینه تحریمها اعلام کردیم. گفتیم که یکی از مسائلی که مانع فرستادن کمکهای بشردوستانه ما به داخل ایران است، مسأله تحریمهاست و طرفهای ملاقات نیز موضوع را تأیید کردند.
آنطور که من خبر دارم چندسال پیش در آمریکا بنیاد شما را برای کمک به کودکان ایرانی و فرستادن پول به ایران به پولشویی و دور زدن تحریمها محکوم و حکم قطعی دراینباره صادر کردند.
بله، حکم قطعی دراینباره صادر شد. ما مبلغی را به ایران فرستادیم و چون آن زمان دقیقا قوانین تحریمها مشخص نبود، ما را به دور زدن تحریمها و حتی حمایت از تروریسم متهم کردند که البته قاضی پورتلند این موضوع را کاملا رد کرد اما به هرحال بنیاد ما به مدت دوسال تحت نظارت دقیق درآمد.
فعالیتهای شما در ایران، همانطور که خودتان هم گفتید فقط به فعالیتهای آموزشی محدود نمیشود؛ به صورت کامل تر، فعالیتهای بنیاد کودک در ایران چیست؟
یکی از اقدامات خاص ما در ایران ایجاد مهدکودک در زندانهای زنان بعضی شهرها بوده است. مثلا درحال حاضر بنیاد کودک در زندان ارومیه، کرج و بعضی دیگر از شهرها، مهدکودک ایجاد کرده یا درحال احداث است. شعبه ارومیه بیمارستان و خوابگاه برای کودکان تأسیس کرده است.
مهدکودک زندان ارومیه دقیقا چه زمانی افتتاح شده است؟
از 6سال پیش این مهدکودک شروع به کار کرده است.
چند وقتی است که از تأسیس مهدکودک در زندان زنان قرچک هم خبرهایی به گوش میرسد. بنیاد کودک در ساخت این مهدکودک هم همکاری داشته است؟
بله 6 ماه قبل بنیاد کودک مهدکودکی را در زندان زنان قرچک شهرری افتتاح کرده است. درحال حاضر مسئولان زندان درحال ساخت فضای فیزیکی یک مهدکودک دیگر است، ما درحال حاضر یک اتاق را از داخل زندان گرفتهایم و حدود 40 کودک در این اتاق که مهدکودک فعلی آنهاست با مربیان ما کار میکنند.
مربیان این کودکان را شما مستقیما انتخاب میکنید یا زندان؟
به دلیل امنیتی بودن این موضوع ما قراردادی را با انجمن حمایت از زندانیان امضا کردیم؛ براساس این قرارداد برای طی شدن مراحل امنیتی، این انجمن مربیان را انتخاب میکند و هزینههایش را ما میدهیم. هزینه تجهیز مهدکودک هم با ما است. من دراینباره باید به موضوعی اشاره کنم؛ فکر میکنم که همکاری دولت و انجمنها و یا بهرهبرداری از قدرت سمنها بسیار مهم است. همه چیز را نمیتوان از دولت انتظار داشت، ان جی اوها هم میتوانند دست بالا بزنند و دراینباره کار کنند. مثلا زندان برای امنیت و اصلاح جامعه ایجاد شده است و این کاملا به جامعه و مردم ما برمیگردد؛ مشارکت سازمانهای مردم نهاد در این امور کاملا میتواند نظر مردم را نسبت به زندان و زندانیان عوض کند. مسأله مواد مخدر و قاچاق را شما نگاه کنید؛ مثلا آذربایجانغربی به دلیل نزدیک بودن به مرز، دچار مسائل زیادی دراینباره است و خب وقتی افراد زیادی در این شهر به زندان میروند، سمنها میتوانند وارد شوند و فعالیت کنند. قرار نیست حکومت همه کارهای زندانها را بکند. من فکر میکنم سازمان زندانها در چند وقت گذشته همکاری خوبی با ان جی اوها داشته و اگر این همکاریها ادامه پیدا کند، بسیار موثر است.
یکی دیگر از مسائلی که کودکان ایرانی در بعضی خانوادهها دچار آن هستند، تنبیههای بدنی و روانی است. حالا سالهاست که فعالان حقوق کودک از لزوم تدوین قانونی جدید برای ممنوعیت این موضوع و فعالیتهای مدنی صحبت میکنند اما ما هنوز شاهد این تنبیهها هستیم و هنوز هم اقدام قابل توجهی دراینباره انجام نشده است. شما سالهاست در حوزه کودکان کار میکنید، فکر میکنید آیا راهحل جدیدی برای این موضوع میتوان پیدا کرد؟
من دراینباره زیاد فکر کردهام و از این خشونتها علیه هر کودکی ناراحتم. فکر میکنم دراینباره میتوان از مراجع دینی کمک خواست. مثلا چند وقت پیش مقام معظم رهبری درباره مسأله هستهای فتوایی دادند، این میتواند سرلوحه کار باشد. من معتقدم اگر مراجع هم نسبت به تنبیه بدنی کودک بیشتر رهنمود بدهند، چارهساز است.
بافت جامعه ما، مذهبی است و اگر مراجع کمک کنند و به حقوق کودک رنگ و لعاب دینی بدهند، بسیار میتوان از این موضوع استفاده کرد؛ یعنی یک انسان یا یک پدر بداند که منع تنبیه بدنی کودک مناسب نیست.
شما سالهاست در زمینه تحصیل کودکان خارج از چرخه تحصیل فعالیت میکنید. میدانید که آمارهای مختلفی درباره کودکان بازمانده از تحصیل در ایران اعلام میشود؛ از آمار چندسال پیش مرکز پژوهشهای مجلس که رقم سهمیلیون نفری را نشان میدهد تا آمارهای وزارت آموزش و پرورش که میگوید تعداد این کودکان 500هزار نفر است. البته با روی کار آمدن دولت یازدهم، برنامههایی در دولت و وزارت آموزش و پرورش برای این موضوع در نظر گرفتهاند. شما موضوع کودکان بازمانده از تحصیل در ایران را چقدر جدی میدانید؟
کودکان از نظر تحصیل میتوانند در خطرترین قشر جامعه محسوب شوند. اگر به تحصیل آنها توجه نشود، آنها به سمت بزهکاری میروند. از نظر ما این دغدغه حس شده است.
میخواهم نظر شخصی شما را دراینباره بدانم. شما این مشکل را در ایران جدی و نگرانکننده میبینید؟
بله صد در صد. حدود 20سال پیش زمانی که بنیاد کودک تأسیس شد این موضوع را بهعنوان یک مشکل در ایران میدید و الان هم همینطور است.
شما آماری در دست ندارید که چه تعداد کودک نیازمند از نظر تحصیلی درحال حاضر در ایران وجود دارد؟
خیر من آمار دقیقی ندارم. همانطور که شما گفتید آمارها دراینباره متفاوت است؛ از 500هزار نفر تا 5میلیون نفر. در 20سال گذشته جمعیت ایران بیشتر شده و به همین میزان نیاز دراینباره هم بیشتر شده است.
تعداد زیادی از کودکانی که در ایران از چرخه تحصیل بیرونند، مهاجر افغانند. آیا دراینباره هم برنامهای دارید؟
بله ما کودکانی را داریم که کفیل دارند و در سکونتگاههای مختلف اسکان داده شدهاند. تحصیل کودکان افغان مهاجر در ایران مسأله بغرنجی است که بنیاد کودک خودش را مسئول میداند که به آنها هم کمک کند.
در این مدت که شما و بنیاد کودک برای کودکان ایرانی فعالیت میکنید حتما برآوردی هم درباره آسیبهایی که کودکان نیازمند ایرانی با آنها دست و پنجه نرم میکنند داشتهاید. این آسیبها بیشتر کدامند؟
نداشتن پدر یا مادر بالای سر این بچهها و نبودن خانوادهای منسجم برای این کودکان یکی از آسیبهای اجتماعی آنهاست. این کودکان با همین مشکل وارد جامعه میشوند و اگر به آنها رسیدگی نشود یک نسل دیگر درگیر این مشکلات خواهد شد.
درباره نوجوانان ایرانی هم آیا مطالعهای داشتهاید؟
بله مسأله مواد مخدر در تعداد زیادی از نوجوانان ایرانی نگرانکننده است. این البته در همه جای دنیا هم است. مسأله نوجوانان و نیازهای روانی آنها دغدغه همه دنیا باید باشد. ما اگر بتوانیم فضای امنی را برای کودک و نوجوان ایجاد کنیم که دغدغهاش درس خواندن باشد. در ایران میبینیم که نوجوانان شیشه و بیشتر ماده مخدر گل را مصرف میکنند. ما باید ریشهیابی کنیم که نوجوان و جوان چرا به سمت مواد مخدر میرود. باید دید این درد از کجا آمده که نوجوان به دنبال التیام موضعی آن است.
آقای دکتر حالا حدود 7سال میشود که لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان به مجلس رفته و هنوز تصویب نشده است. در این لایحه بعضی مواد جدید برای حقوق کودکان مطرح شده است. شما فکر میکنید اگر قرار باشد برای حقوق کودکان ایرانی کاری انجام شود، آن چیست؟
ما سالهاست که به پیماننامه حقوق کودک پیوستهایم. فکر میکنم که اگر به مفاد آن مراجعه و آن را درست اجرا کنیم، نقطه شروع خوبی است. مسائل حقوقی، مذهبی، تربیتی و روانشناسی این پیماننامه را میتوانیم بررسی کنیم و واقعا در عمل با همکاری نهادهای دولت و مردمنهاد و با کمک علما و متخصصان دینی خودمان آن را اجرا کنیم.