صادق زیباکلام مدرس دانشگاه
رسیدن به جامعهای توانمند، مسیری دارد که درباره آن، بحث بسیار است اما اگر قرار باشد، به صورت موجز از آن بحث کنیم، باید گفت: لازمه شکلگیری یک جامعه توانمند، توسعه اجتماعی است که این مفهوم به معنای گذر از جامعه سنتی به صنعتی یا مدرن تعریف میشود.
در ایران این مفهوم با شاخصهای هویت و اعتماد اجتماعی مطرح میشود. توسعه اجتماعی را با تقسیم حوزه اجتماعی به چهار حوزه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، میتوان جزییتر توضیح داد که البته هر چهار حوزه در ارتباط تنگاتنگ با هم بوده و طبیعی است که از هم تأثیر میگیرند. به این مفهوم که هر جامعهای در مسیر توسعه، باید از ساختار و چهارچوب اولیه توسعهیافتگی سیاسی و اقتصادی بهره ببرد.
توسعه سیاسی در ابتداییترین تعریف، وجود رابطه مثبت و موثر بین مردم و حاکمیت (مسئولان) است و در حوزه اقتصادی برخورداری از ثبات نسبی در بنیانهای اقتصاد، کنترل تورم و برخورداری اکثریت جامعه از سطح قابل قبول درآمدی نسبت به تورم و هزینهها. اگر این پارامترها محقق شود، میتوان گفت جامعه در مسیر توسعه گام برمیدارد. در این میان جامعه ایران از پس افتادگی توسعه از نظر ساختاری اجتماعی، در رنج است.
ما از نظر اجتماعی و فرهنگی نیز نیازمند همبستگی، اخلاق عمومی، جامعه مدنی و اعتماد اجتماعی هستیم و اگر در این راه نکوشیم، آسیبهای اجتماعی بیشتر از امروز در راهند.
اگر بخواهیم مصداقهایی از وضع فعلی و موانع توسعهیافتگی و توانمندی اجتماعی جامعه خودمان را بررسی کنیم، باید بگوییم جامعه توانمند، جامعهای است که بتواند بهترین فارغالتحصیلان خود از دانشگاههای شریف، پلیتکنیک یا دانشکده فنی تهران را در کشور نگه دارد؛ آینده آنها را بسازد و آنها را دهها هزار، دهها هزار راهی اروپا و آمریکا و کانادا نکند؛ جامعهای توانمند است که بتواند شرایطی برای ماندن نخبگان و ساختن کشوری توانمند فراهم کند.
جامعه توانمند، جامعهای است که بتواند جوانانش را در داخل کشور نگه دارد، شرایط برنامهریزی برای آینده، اشتغال و برخورداری از یک زندگی متوسط را برای آنها فراهم کند، آنها را به ماندن و ساختن زندگی و آیندهشان در ایران امیدوار کند تا برای ساختن معیشت و زندگی حداقلی با قایقهایی که اغلب به ته اقیانوس میرسند نه مقصد رویایی، راهی استرالیا و نیوزیلند نشوند.
جامعه توانمند، جامعهای است که 2میلیون مهاجر افغانی بیپناه و مصیبتزده که همکیش و همآیین و همزبان و هممذهب ما هستند و به ما پناه آوردهاند را از حداقل امکانات اقامتی برخوردار کند و با آنها مثل مجرم رفتار نکند. جامعه توانمند جامعهای است که آدمها در آن احساس برتری نژادی، قومی و قبیلهای در قرن 21 نسبت به جوامع دیگر نداشته باشند. جامعه توانمند، جامعهای است که ارزشهای ابزاری مثل ثروت و قدرت در آن بر ارزشهای ذاتی و اخلاقی غلبه نکند.
من فکر میکنم این ویژگیها، گوشهای از حداقلهایی است که یک جامعه بتواند داشته باشد تا دستکم بتوان گفت در مسیر توانمندی قرار گرفته است.