| آرمین منتظری| خبرنگار|
در نوشتار قبلی مطرح شده بود که عربستان طی هفتههای اخیر تحولات موازی بسیاری را کلید زد و به احتمال زیاد طی ماههای آینده نیز بر روند برخی از اقداماتش در منطقه سرعت خواهد بخشید. اقداماتی نظیر حمله به یمن و ایجاد تغییرات گسترده در کادر رهبری کشور، ازجمله این تحولات عنوان شده بود. درخصوص دلیل این اقدامات عربستان نیز عنوان شد که این کشور به شدت از ورود قدرتمندانه ایران به تحولات منطقهای، پس از توافق هستهای، بیمناک است. عربستانسعودی بر این باور است که ایران پس از توافق هستهای با غرب و به تبع آن با رسیدن به نوعی درک مشترک با ایالات متحده آمریکا بر مبنای منافع مشترک منطقهای، با قدرتی دوچندان در تحولات منطقهای حضور خواهد یافت. از این رو ریاض میکوشد تا طی چند ماه باقی مانده تمامی کارهای ناتمام خود در منطقه را به سرانجام برساند و به جبهه خود برای رویارویی با ایران پس از توافق هستهای سروسامانی بدهد. برای مثال یمن یکی از موارد اختلافی میان ایران و عربستان طی ماهها و سالهای گذشته بوده است. و امروز شاهدیم که عربستان با استفاده از زور و قدرت نظامی به دنبال فیصله دادن ماجرای یمن به نفع خود و بستن جبهه یمن به روی ایران است. روز گذشته مرضیه افخم، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در واکنش به سخنان وزیر خارجه جدید عربستان درخصوص ایران، نکتهای را مطرح کرد که حایز اهمیت است. افخم گفت: «عربستان یمن را به گروگان گرفته است.» افخم البته نگفت که عربستان یمن را در مقابل چه چیزی به گروگان گرفته است اما با توجه به اظهارات مقامات عربستانی درخصوص ایران طی روزهای اخیر میتوان به وضوح دریافت که عربستان در قبال یمن از ایران یا آمریکا چه میخواهد! در سوی دیگر تغییرات گسترده در کادر رهبری عربستان همزمان با حمله به یمن نشاندهنده آماده شدن عربستان برای دورانی جدید در تعاملاتش با ایران است.
اما روز گذشته خبرگزاری آسوشیتدپرس، گزارشی را منتشر کرد که بیش از گذشته زوایای طرح جدید عربستان را آشکار کرد. آسوشیتدپرس، از توافق عربستان با ترکیه برای تقویت بیشتر شورشیان سوری خبر داد که علیه بشار اسد میجنگند. معنای این گزارش این است که عربستانسعودی بهزعم خود میخواهد طی ماههای آینده قضیه سوریه و بشار اسد را نیز، به مانند یمن، به نفع خود فیصله داده و این جبهه را نیز به روی ایران ببندد. اگرچه عربستان تا بدینجای کار هم در یمن و هم در سوریه در پیشبرد طرح خود و دستیابی به اهدافش ناتوان بوده است اما در تحلیل رفتار عربستان نباید تنها به اظهاراتی نظیر «عربستان درحال فروپاشی است» بسنده کرد. واقعیت این است که عربستانسعودی بازی جدیدی را آغاز کرده است و به نظر میرسد که در ادامه دادن آن جدی است.
جدی بودن عربستان زمانی بیشتر آشکار میشود که بدانیم این کشور حاضر شده درخصوص سوریه با ترکیه به توافق برسد. ترکیهای که از لحاظ دیدگاههای سیاسی و مذهبی سنی، با عربستانسعودی اختلافات اساسی دارد. درواقع ترکیه درخصوص سوریه، رقیب جدی عربستانسعودی محسوب میشود. چراکه این دو کشور درخصوص دوران پسا اسد اختلافاتی اساسی دارند. ترکیه به روی کار آمدن دولت اخوانی در سوریه پسا اسد اعتقاد دارد اما عربستانسعودی به مانند مصر، کویت و امارات متحده عربی به شدت با دیدگاههای اخوانی و اسلام سیاسی اخوانی در منطقه و شیوع آن مخالف است. از سوی دیگر ترکیه و عربستان از لحاظ استراتژیک درخصوص رهبری منطقه با یکدیگر تضادهای جدی دارند.
اما بههرحال صورت مسأله این است که عربستانسعودی درخصوص سوریه به ترکیه نیاز جدی و مبرم دارد. چرا؟ چون ترکیه از لحاظ جغرافیایی در خصوص سوریه دارای مزیت ژئوپولتیکی است. از سوی دیگر ترکیه نیز درخصوص سوریه به عربستان نیاز دارد. چرا که عربستان قدرتمندترین،
متمکن ترین و با نفوذترین کشور عربی است که خواهان سرنگونی بشار اسد است. اتفاقا آنکارا هم بدش نمیآید تا پیش از اینکه ایران بتواند از مزایای توافق هستهای استفاده کرده و تجدید قوا کند، تا حدودی سرنوشت بشار اسد مشخص شود. در هر حال ماههای آینده، ماههای سختی برای بشار اسد خواهند بود.
در آن سو البته آمریکا اگرچه با سرنگونی بشار اسد مشکلی ندارد اما به هیچوجه نمیخواهد اسد به هر قیمتی از قدرت خلع شود. درواقع آمریکا نمیخواهد با رفتن بشار اسد خلأ قدرتی در سوریه ایجاد شود و سوریه به خانه امن گروههای تندرو تبدیل شود. در این خصوص بیشتر خواهم نوشت.