شماره ۳۵۶ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۲۷ مرداد
صفحه را ببند
بچه‌ای، تمام ذهنم را مشغول کرده است

نگار استخر هنرپیشه

گاهی‌اوقات وقتی سوالی پرسیده می‌شود، در لحظه اول پاسخ مبهم به فکر می‌رسد و آدم می‌ماند که چه بگوید؟ احتمالا دلیلش این است که در طول زندگی روزمره، موضوعات مختلفی به ذهن آدمی می‌آید و افکار مختلفی ذهن را مشغول می‌کند. مشغولیاتی که گاهی از نظر عده‌ای جدی و از نظر برخی دیگر نیز موضوعات ساده به دید می‌آید. با همه این اوصاف «به چه فکر کردن» بیشتر به اولویت‌های آدمی برمی‌گردد. به‌طور طبیعی وقتی این سوال شود و پس از اندکی، پاسخی بدهیم، بیشتر با اولویت لحظه‌ای پاسخ خواهیم داد نه دغدغه‌های عمیق که بر سراسر زندگی سایه می‌افکند.   
با این اوصاف، دو روزی است درصدد این موضوع هستم که به دیدار یکی از دوستانم بروم و به دلیل اتفاقات جدیدی که افتاده و از رویی این مسأله برای من بسیار جذاب و قابل اهمیت است، تمایل به دیدار او برایم شدیدتر شده است. اتفاق جدیدی که برای این دوست افتاده، تولد نوزادش است، به همین دلیل مایلم هرچه زودتر به دیدار او بروم. هیچ فکری یا موضوعی نمی‌تواند به این حد مرا خوشحال کند چون من عاشق بچه‌ها هستم، اما باید اعتراف کنم که تفاوت‌های اساسی در این ماجرا وجود دارد و این کودک با تمام کودکانی که سراغ دارم فرق دارد؛ حداقل برای من فرق دارد و برای دیدنش ذوق به‌خصوصی دارم. تمام فکرم امروز این موضوع بود که زودتر از همه به خانه دوستم بروم و زمان بیشتری نسبت به بقیه را با آنها بگذرانم و وقتم را به آنها اختصاص دهم تا لذت بیشتری از ورود این نوزاد به دنیای خاکی ببرم. تمام فکر و ذهنم مشغول چنین موضوعی است و هرچه به ذهنم رجوع می‌کنم، باز هم می‌بینم تمام فضای ذهنی‌ام امروز، به برنامه‌ریزی و شوق و ذوق دیدن این کودک خلاصه شده است.  این نکته را نمی‌توان از یاد برد یا نمی‌توانم آن را از دید دور نگه دارم که ممکن است این موضوع، به زمینه کاری و شغل من ارتباط داشته باشد چون بچه‌ها و موضوعات مربوط به آنها، برای من اهمیت دارند و فضایی که آنها باشند، بسیار زیاد به من نزدیک است و علاقه من نسبت به بچه‌ها هم به این موضوع برمی‌گردد. شاید این نکته هم قابل ذکر باشد که یکی از دغدغه‌های من در رابطه با این موضوع، این است که طی این مدت، به فکر این موضوع هم بودم که چه کادویی تهیه کنم که بیشتر از بقیه برای او خوشایند باشد، البته این افکار یکی، دو روزی هست که همین‌گونه است و در تلاطم خاصی هستم، شاید برای شما عجیب باشد فکر یک کودک به این حد زندگی یک نفر را تحت‌شعاع قرار دهد و درگیر آن باشد، اما خب به‌هرحال این موضوع برایم کاملا منحصربه‌فرد است و به همین دلیل تمام افکار مرا در خود جای داده است و تمام روز من در این دو روز، همین‌گونه طی شده و تا به دیدار آنها نروم همین‌طور طی خواهد شد. حتی این امکان وجود دارد که پس از دیدار آنها باز هم روزهایی، فکر مرا به خود مشغول کند. 

 


تعداد بازدید :  107