محمدرضا رسولی سردبیر کتابماه علوماجتماعی
کار رسانه و مطبوعات مبتنی بر آزادیبیان است. رسانه رکن چهارم دموکراسی است و برای اینکه پایههای دموکراسی تقویت شود، لازم است تا آزادی در گفتن و نوشتن وجود داشته باشد. رسانهها بازتابدهنده حرف مردم هستند. آنها میتوانند عقاید گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی را در جامعه مدنی منعکس کنند. نبود آزادیبیان بهطور شایسته و برابر برای همه گروهها، باعث بهرهمندی گروهی از این امکان میشود و گروهی دیگر را به حاشیه میبرد. این اتفاق باعث میشود تا گروهی در جامعه پررنگتر شود و برخی گروهها مهجور واقع شود. وقتی میگوییم جامعه از افکار مختلف سیاسی و اجتماعی شکل گرفته است یعنی باید امکانی برای ارایه این نظریات مختلف هم در نظر گرفته شود. وقتی رسانه آزاد وجود داشته باشد و رسانههای دیداری و شنیداری به صورت آزادانه بتوانند دیدگاههای مردم را منعکس کنند همین اتفاق باعث میشود تا یک وحدت رویه بین گروهها ایجاد شود. این به این معناست که تمام گروههای فکری تریبونی برای ارایه نظرات خود دارند و رسانهها به صورت گزینشی عمل نمیکنند. زمانیکه امکان بازتاب نگرشها و دیدگاه مختلف در یک فضای آزاد و بدون تنش وجود داشته باشد، این امکان فراهم میشود تا مردم جامعه با نظریات دیگران آشنا شوند و همین باعث همبستگی اجتماعی میشود. آزادیبیان، آزادیقلم و آزادیاندیشه، محورهای اساسی هستند که اگر بهطور مناسب در اختیار گروههای مختلف قرار گیرند بدونشک میتواند گروههای مختلف را به یکدیگر نزدیک کند. اما وقتی یک نابرابری ایجاد شود و شعار «همه انسانها با هم برابرند» تبدیل به یک شعار نمادین شود، بدونشک افراد از هم فاصله میگیرند. همین نابرابریها که خود را در نداشتن فضای لازم برای ابراز عقیده نشان میدهد، باعث میشود تا همبستگی از بین برود و مردم از طریق مرجعهای غیررسمی مثل شبکههای اجتماعی ابراز عقیده کنند. اینکه خیلی از اخبار در این چندسال اخیر از طریق شبکههای اجتماعی به گوش مردم میرسد و گروههای فکری زیرزمینی زیادی از طریق همین شبکهها ایجاد شده، نشان میدهد که ما در بخشی از آزادیبیان در رسانههای رسمی دچار آسیب هستیم و همه اقشار با هرگونه خط فکری اجازه ندارند تا بهراحتی به بیان آن چیزی بپردازند که فکر میکنند. متاسفانه رسانه در اختیار گروهی اقلیت قرار میگیرد و همین میتواند آسیبی باشد که به همبستگی و همگرایی افراد جامعه وارد میکند.