بهمن کشاورز حقوقدان
در اصل 24 قانوناساسی، آزادیبیان و آزادیمطبوعات بیان شده است و در انتهای اصل مقرر شده جزییات این موضوع در قانون عادی تعیین شود. این قوانین عادی عبارتند از قانونمطبوعات و قوانین مربوط به نشر کتب و همینطور تولیدات سمعی و بصری. آنچه مسلم است اگر رسانههای دیداری و شنیداری و نوشتاری در بیان مطالب آزاد باشند ناچار نوشتهها و گفتهها و آثار سمعی و بصری مردم را در معرض قضاوت آحاد اجتماع قرار خواهند داد و این حالت نوعی تبادلافکار و ارتباط ذهنی و معنوی را در پی خواهد داشت که خواه و ناخواه در تحلیل نهایی میتواند به وحدت و یکپارچگی منجر شود زیرا به این ترتیب تفاوتهای دیدگاهها بهطور واضح و آشکار مطرح میشود و مورد بحث قرار میگیرد و بالاخره مردم یک اجتماع میفهمند که با یکدیگر در چه مسائلی تفاهم و در چه اموری تفاوت دارند. خاصیت این حالت این است که این تفاوتها و مغایرها به شکل معارضه و با پیشداوری و تکیه بر شایعات و شاید توهمها مورد بررسی قرار نمیگیرد بلکه در همه امور البته بهطور نسبی منطق و عقلانیت حاکم میشود. داستان مشهور مولانا را به یاد بیاوریم درمورد افرادی که همه متقاضی خرید انگور بودند اما به لحاظ داشتن زبانهای مختلف گمان میبردند که هریک چیز متفاوتی میخواهند و همچنین داستان دیگر آن بزرگوار را درخصوص آنها که در تاریکی فیل را لمس میکردند و هریک از آن تصویری دیگرگونه در ذهن میپروردند. آنچه که هم در این داستانها و هم در نتیجه این بحث مشخص است، نقشی است که آزادیبیان میتواند در نزدیکی مردم داشته باشد. همزبانی و عرضه فکر بهطور آزاد ناچار به نزدیکی و همگرایی منتهی میشود و این فرآیند صرفا به آزادی رسانهای میتواند تحقق یابد.