شماره ۳۵۶ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۲۷ مرداد
صفحه را ببند
رسانه‌های مکمل و همبستگی اجتماعی

|  امیرعبدالرضا سپنجی  |   استاد دانشگاه  |

بحث آزادی بیان بحثی است که از اعلامیه جهانی حقوق بشر و شهروند در انقلاب فرانسه مطرح و مورد توجه و بحث قرار گرفته است، سپس با گسترش سازمان‌های بین‌المللی در قرن بیستم و به‌ویژه با توسعه رسانه‌ها بیشتر توسعه پیدا کرد. اما این‌که این موضوع، چقدر می‌تواند به همبستگی اجتماعی بینجامد باید در این زمینه به نقش رسانه‌ها اشاره کنیم. آزادی بیان با ویژگی‌های امروزین جهان و پدیده جهانی شدن در عمل در قالب رسانه‌ها می‌تواند اتفاق بیفتد.
ما برای رسانه‌ها کارکرد‌های اطلاع رسانی، آموزشی و سرگرمی قایلیم، که موضوع ارتقا و توسعه همبستگی اجتماعی در قالب کارکرد آموزشی قابل طرح است. وقتی بحث توسعه همبستگی اجتماعی را مطرح می‌کنیم، در عمل هرچقدر افراد قدرت نقد و تحلیل بیشتر داشته باشند احساس امنیت و دلبستگی بیشتری نسبت به جامعه پیدا می‌کنند.
وقتی همبستگی اجتماعی تقویت می‌شود که آزادی بیان هم بتواند ارتقا پیدا کند.

قدرت نقد و تحلیل رسانه‌هاست که می‌تواند همبستگی اجتماعی را بین مخاطبان و شهروندان ارتقا دهد و ما را به سمت و سویی ببرد که مخاطبانی داشته باشیم که به مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و شهروندی‌شان توجه دارند و چنین مخاطبانی می‌توانند جامعه را به سمت توسعه همه‌جانبه ببرند.
نکته بسیار دقیق این است که بحث همبستگی اجتماعی وقتی می‌تواند توسعه پیدا کند که رسانه‌های ما به همه گروه‌های مخاطبان اهمیت بدهند. صرف این‌که بگوییم رسانه‌ای ملی است و به‌طورکلی به دنبال این است که هویت ملی را ترویج کند باعث می‌شود اقلیت‌های قومی، زبانی و مذهبی احساس کنند که چنین رسانه‌ای فقط شعار می‌دهد و به تدریج ممکن است اقلیت‌های مستقر در شهرها و استان‌های مختلف که ممکن است خارج از مرکز باشند دیده نشوند. از این‌جا می‌توان به مولفه‌های نظریه مرکز و پیرامون نیز توجه کرد. هنگامی که صرفا رسانه‌ای مسائل ملی را پوشش دهد، مسائل پیرامونی یک کشور مغفول واقع می‌شود و به مرور مخاطبانی با رویکردها و سلایق متفاوت حذف و دلسرد می‌شوند. رسانه‌ها باید در پیگیری مطالبات، همه مخاطبان خاص فارغ از جنسیت و قومیت و سن را پوشش دهند. البته اگر این اتفاق بیفتد معجزه‌ای اتفاق افتاده است، زیرا در عمل چنین کاری، از دست هیچ رسانه‌ای و ارتباط‌گری برنمی‌آید. چاره کار این است که رسانه‌ها را برای مخاطبان خاص توسعه بدهیم و رسانه‌هایی داشته باشیم که نیازهای قومیتی، محلی، استانی و منطقه‌ای و همین‌طور مسائل خاص گروه‌های مختلف اجتماعی، نظیر زنان و دانشجویان را پوشش دهد. رسانه‌های توسعه یافته لازم است که به این سمت و سو بروند و نیازهای مختلف مخاطبان با رسانه‌های خاص پوشش داده شود. اما در یک رسانه عمومی، شاید فقط بتوانیم مسائل همه افراد جامعه را در حد خبری و اطلاع‌رسانی پاسخگو باشیم.  
اگر بخواهیم آزادی بیان در رسانه‌ها منجر به همبستگی اجتماعی شود لازم است از همه مدل‌ها و فرمت‌های رسانه‌ای استفاده کنیم.  یعنی رسانه‌های مختلف باید مکمل هم باشند و هر رسانه‌ای در جایگاه خودش می‌تواند باعث افزایش همبستگی اجتماعی شود.  رسانه مکتوب به یک شکل می‌تواند چنین کاری را انجام دهد، رسانه‌های صوتی و تصویری نیز به نحوی دیگر، همچنین رسانه‌های اجتماعی که در قالب اینترنت فعالیت می‌کنند و حتی رسانه‌های همراه، نظیر تلفن‌های همراه نیز می‌توانند در همبستگی اجتماعی نقش داشته باشند. همه اینها می‌توانند به نحوی کارکرد خودشان را در همبستگی اجتماعی ایفا کنند و یک مجموعه رسانه‌ای در خدمت توسعه همبستگی اجتماعی داشته باشیم. نمونه بارز رسانه‌های مکمل که باعث همبستگی اجتماعی می‌شوند در انتخابات ‌سال 1392 و پیروزی گفتمان اعتدال، تبلور یافت که در این رخداد اجتماعی هم مطبوعات، هم رسانه‌های اجتماعی و هم رسانه‌های همراه، در کنار ارتباط چهره به چهره مردم ظرف 3روز توانست فضای جامعه را تغییر دهد و به سمت انتخاباتی پرشور و مدبرانه سوق دهد.
در مورد نقش شبکه‌های اجتماعی و اینترنت نیز باید گفت در بیشتر جوامع امروزین، چنین رسانه‌هایی نقش تاثیرگذاری دارند، در ایران نیز که جامعه‌ای جوان است نقش شبکه‌های اجتماعی و اینترنت را نمی‌شود کتمان کرد. زیرا این جمعیت جوان قلمرو اصلی فعالیت و بهره‌مندی رسانه‌ای‌شان همین شبکه‌های اجتماعی است. از مشاهدات میدانی چنین برمی‌آید که به‌نظر می‌رسد این رسانه‌ها توانسته‌اند تاثیرات زیادی را در همبستگی در سطوح ملی و بین‌المللی ایجاد کنند. نمونه‌اش همین انقلاب‌هایی است که با عنوان بهار عربی می‌شناسیم و مهم‌ترین ابزار برای ایجاد همبستگی بین مردم در این رخدادها فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بود.


تعداد بازدید :  307