شماره ۵۵۷ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت
صفحه را ببند
پام کو؟!

رضا   اصلاحی طراح و سازنده مین‌کوب اتوماتیک واتر کات

اخیرا وقتی تصاویر کودکان ایرانی، افغانی، عراقی و ... را می‌دیدم که پاهایشان را مظلومانه و بی‌هیچ تقصیری در محل بازی‌شان جا گذاشته و تا آخر عمر باید طعم تلخ معلولیت را بچشند، نگاه و نظرم را از بازدارندگی در جنگ به بازدارندگی در معلولیت افراد بی‌گناه سوق داد.
سال‌ها قبل وقتی به نزدیک کانال پرورش ماهی و میدان مینی که آن را احاطه کرده بود، رسیدم، یک لحظه جا خوردم و با خودم گفتم، مگر می‌شود این همه مین را یکجا جمع کرد!؟ گویی تمام محصولات کارخانجات مین‌سازی ایتالیایی و انگلیسی و اسراییلی دست‌به‌دست هم داده بودند تا قدرت نابودی را به چشم ما نمایان کنند!؟ سال‌ها از آن روزهای سخت و خاکستری می‌گذرد. بسیاری از فرزندان این مرزوبوم در راه اعتلای وطن و دفاع از دین و ناموس خود، جان و سلامتی و عضوی از بدن‌شان را در میادین مین جا گذاشتند اما مین، همچنان تلفات می‌گیرد؟!
در حاشیه مرزی کشورمان، هر از گاهی با صدایی مهیب، همه به خود می‌آیند و سراسیمه به دنبال گمشده خود می‌گردند. کودکان، خردسالان، چوپانان یا کشاورزانی که با نوری سفید، بیهوش نقش زمین شدند، وقتی به هوش می‌آیند، درحالی‌که هنوز اعصاب پاهای‌شان فرمان می‌دهد و فرمان می‌گیرد، عضوی ندارند که به این فرمان‌ها عمل نماید. آنها برای همیشه معلول شده‌اند.  براساس گزارش‌های منتشره از حدود 2/ 4‌میلیون هکتار اراضی آلوده به مین و مواد منفجره زمان جنگ تحمیلی نزدیک به ۲۸‌هزار هکتار هنوز آلوده است. این یعنی؛ هر آن، امکان، معلولی جدید!!
متاسفانه بشر به دلیل زیاده‌خواهی‌های خود در طول تاریخ همواره به فکر دست‌اندازی به منابع محدود موجود در دنیا بوده و دایما قدرت برتر و سلطه بیشتر را مدنظر داشته و بر همین اساس به دنبال تجهیز خود به منظور مقابله با خطرات ناشی از طبیعت و خطرات ایجاد شده از سوی هم‌نوعان خود رفته است. امروز بشر ادعای توسعه‌‌یافتگی در همه عرصه‌ها را دارد اما دچار کاستی‌ها در برخی امور می‌شود. در این مسیر تصمیم‌گیرندگان بر تجاوز، عموم مردم جامعه یا یک کشور مورد تهاجم نیستند، لیکن اینها، بیشترین خسارات و زیان‌ها را متحمل می‌شوند.
مردم بی‌گناه افغانستان، عراق، سوریه، پاکستان، بوسنی، کشورهای آمریکای جنوبی و دهها کشور دیگر همانند ما، کماکان از مین، تله‌های انفجاری و عوارض آن رنج می‌برند. هنوز هم خبرهایی از گوشه و کنار اروپای جنگ اول و دوم جهانی به گوش می‌رسد که در اثر گودبرداری در فلان منطقه شهری یا روستایی، به نواری از مهمات و میادین مین خنثی نشده و آماده انفجار برخورد کرده‌اند.
اما توقع ما و دیگر جوامع بین‌المللی از سازمان‌های حقوق بشری، صلیب‌سرخ، هلال‌احمر و... چیست و چه باید باشد!؟ همه مبتلایان به ویروس کشنده مین، متفق‌القول به دنبال یافتن راهی برای برون‌رفت از خطرات آن هستند. پس از جنگ تحمیلی، خیلی انتظار کشیدیم تا سازمان‌های داهیه‌دار حقوق بشری به کمک‌مان بیایند اما نه‌تنها چنین اتفاقی رخ نداد، حتی ما را از بسیاری از امکانات پاکسازی موجود در دنیا نیز محروم کردند. ما همت کردیم و با دست خالی و بومی‌سازی تجهیزات پاک‌سازی میادین مین و تله‌های انفجاری، با دادن دهها شهید پاکسازی، از حدود 4‌میلیون هکتار اراضی آلوده به مین و تله‌های انفجاری، امروز این آمار را به کمتر از 28‌هزار هکتار از اراضی آلوده به مین برسانیم. بقیه آلودگی‌های موجود نیز بسیار عمومی و پراکنده (غیرخطرآفرین) هستند.
متاسفانه هنوز آلودگی سرزمین‌مان کاملا رفع نشده و امیدواریم پاکسازی آن به‌طور کامل صورت پذیرد. ما کشوری هستیم که ثابت کرده‌ایم می‌توانیم در شرایط بحرانی گلیم خودمان را از آب بیرون بکشیم. میادین مین یکی از همین بحران‌های اقلیمی بود که به لطف خدا و خون‌های پاک عزیزان‌مان از آن عبور کردیم اما دنیای کودکان چشم ‌به ‌راه افغانستان، عراق، سوریه و .... منتظر کمک انسانی و بشردوستانه سازمان‌های مدعی بشردوستی هستند. آنها نیاز به آموزش دارند. نیاز به تأمین تجهیزات انهدام و خنثی‌سازی مین و تله‌های انفجاری دارند تا شاید بتوانند در محدوده کوچک زندگی‌شان کاری بکنند.  
نمی‌دانم، شاید امیدی بیهوده داریم تا سازمان‌های بین‌الملل با توجه به پیامدهای ناشی از جنگ‌هایی که رخ می‌دهد، این حس را داشته باشند که وجود امنیت و ثبات و پیشگیری از تجاوز هزینه‌ای بس کمتر از جبران خسارت‌ها دارد. بشر می‌تواند با تغییر نگاه خود یک آینده بهتر و روشن‌تری را برای خود ترسیم کند. آرزو داریم تا شاهد جهانی عاری از خشونت، تهدید، تجاوز و عاری از هرگونه اقدام علیه بشر باشیم تا کودکی در یک نقطه از جهان پهناور ما بزرگترها، نگوید پام کو؟ !


تعداد بازدید :  218