شماره ۵۵۷ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت
صفحه را ببند
داوطلبي، راهي براي معنابخشي به زندگي (بخش دوم)

رضا   بابايي

از همين‌جا مي‌توان دريافت كه نوع‌دوستي و خدمت‌رساني و داوطلبي در كمك به ديگران، تنها فضيلت اخلاقي نيست؛ بلكه نوعي فلسفه زيستن و راهي براي بيرون آوردن گريبان جان از دست ناهنجاري‌هاي روحي است. بسا كساني كه از راه داوطلبي در امور عام‌المنفعه، بيماري‌هاي روحي خويش را درمان كردند و شادي و طراوت را به زندگي خويش بازگرداندند؛ چنانكه شاداب‌ترين مردم جامعه نيز كساني هستند كه چنين شيوه و سيره‌اي در زندگي دارند. حتي مي‌توان «داوطلبي در فعاليت‌هاي انسانی و بشردوستانه» را نشانه حيات و نبض زندگي در ميان مردم كشوري دانست؛ يعني هر قدر كه مردم كشوري، فعاليت‌هاي داوطلبانه و نوع‌دوستانه بيشتري داشته باشند، آن كشور زنده‌تر و به آينده اميدوارتر است و هر قدر كه ميزان داوطلبي براي خدمت‌رساني فردي و گروهي به ديگران، كمتر باشد، آن جامعه به گور افسردگي و ناهنجاري‌هاي اجتماعي نزديك‌تر است. بر اين پايه، خدمات داوطلبانه را بايد دارويي شفابخش براي روح انسان دانست. نگارنده، از يكي از استادن فلسفه در دانشگاه شنيد: سال‌ها پيش، استادي در دانشگاه‌هاي ايران تدريس مي‌كرد كه از كشوري ديگر به ايران آمده بود. پس از مدتي، آن استاد به كشور خود بازگشت و من در سفري به كشور او، توانستم با وي در خانه‌اش ديدار كنم. طي گفت‌وگويي طولاني، آن استاد كهنسال از زندگي خويش نيز سخن گفت؛ ازجمله گفت: من دختري داشتم كه پس از فراغت از تحصيلات دانشگاهي، ناگهان دچار افسردگي شديد شد و تا مرز خودكشي پيش رفت. تحمل زندگي براي او بسيار دشوار شده بود؛ تا اينكه روزي به من گفت: «شنيده‌ام در آفريقا قبيله‌هايي وجود دارند كه بهداشت در ميان آنان نزديك به صفر است. من به ميان آنان مي‌روم و زندگي‌ام را وقف بردن صابون به زندگي روزانه آنان مي‌كنم.» رفت و پس از مدتي نامه‌اي از او به دستم رسيد. در نامه‌اش نوشته بود: «در اينجا قبيله‌اي هست كه به‌شدت نياز به آموزش بهداشت دارد اما آنان هيچ غريبه‌اي را به ميان خود راه نمي‌دهند. تنها راهي كه براي من مانده است تا بتوانم به آنان كمك كنم، ازدواج با يكي از مردان قبيله است. آيا اجازه مي‌دهيد؟» من اجازه دادم و از آن روز تا اكنون، هر ماه نامه‌اي از دخترم مي‌رسد، در آن از پيشرفت بهداشت در قبيله شوهرش مي‌گويد. او الان يكي از شادترين مردم روي زمين است.
اگر «داوطلبي» مي‌تواند انسان‌ها را اميدوار و زندگي‌ها را معنادار كند، از آن رو است كه مهم‌ترين فضيلت اخلاقي و صفت روحي انسان را كه نوعدوستي و خدمت‌رساني به ديگران است، در انسان زنده مي‌كند و به آدمي اجازه مي‌دهد كه كشش‌هاي دروني خود را در مسيري خوشايند بيندازد. آري، داوطلب بيش از آنكه براي ديگران سودمند باشد، به زندگي خويش معنا و روح مي‌بخشد.

 


تعداد بازدید :  88