استاد فقید محمد بهمنبیگی، بنیانگذار آموزش عشایری ایران از شخصیتهای شناختهشدهای است که نیاز به معرفی ندارد، زیرا خدمات و آثار وی بیش از هر توصیفی معرف شخصیت والای اوست.
با این حال در سال 1299 در مسیر کوچ از لار به فیروزآباد و در خانوادهای از تیره بهمنبیگلو، طایفه عمله قشقایی چشم به جهان گشود، پدرش محمودخان بهمنبیگی از متنفذین و بزرگان قشقاییها بود. دوران کودکی را تا 10سالگی به عرف و عادت در مسیر قشلاق و ییلاق بین فیروزآباد تا سمیرم سپری میکند تا اینکه در سالهای 1309 تا 1310 آن هم زمانی که رضاخان، ایلخان بزرگ قشقایی یعنی اسماعیلخان صولتالدوله و برخی دیگر از سران و کلانتران ایل قشقایی ازجمله پدر وی را از فارس به تهران تبعید میکند، او نیز مجبور میشود که همراه خانوادهاش در تهران سکونت اجباری کند.
دوران یازدهساله تبعید در تهران فرصتی برایش فراهم میکند تا در آنجا بهرغم سختی و مشکلات فراوان تحصیل کند، به طوری که در دبیرستان دارالفنون مشغول به تحصیل میشود و پس از چندی نیز به دانشگاه تهران راه پیدا میکند و موفق به دریافت لیسانس حقوق از این دانشگاه میشود. مرحوم بهمنبیگی دراینباره مینویسد: «زمانی که پدر و مادرم را به تهران تبعید کردند، تنها فرد خانواده که خوشحال و شادمان بود، من بودم. نمیدانستم که فشنگ مشقی و تفنگم را میگیرند و قلم به دستم میدهند».
مرحوم بهمنبیگی با آنکه در برخی نهادهای دولتی آن زمان نظیر دادگستری و بانک ملی شرایط شغلی برایش فراهم میشود، ولی به همه آنها پشت پا میزند، یکسال هم رهسپار آمریکا میشود اما به یکباره احساسی نوستالژیک نسبت به ایل در دلش ایجاد میشود که از آمریکا به دامان بخارا که همان ایلش بود، بازمیگردد.
بعد از فراغت تحصیل و اینکه به منصبهای دولتی و همه زمینههای ترقی پشت پا میزند، دغدغه باسواد کردن بچههای ایل قشقایی و دیگر ایلات عشایری فکر و ذکرش را بیش از هر چیزی به خود مشغول میکند، به خوبی به این واقعیت پی میبرد که راهحل اساسی و تاثیرگذار برای نجات عشایر از همه بيمهریها، سختیها و مشقتها، باسواد کردن و افزایش آگاهی مردان و زنان ایل است و همین انگیزه سبب میشود تا وی بهرغم تمامی مشکلات و سختیهای پیش رو، این کار مهم را تحقق ببخشد.
نخستین مدرسه سیار عشایری را در سال 1330 آن هم در یک سیاه چادر عشایری برپا میکند و بهرغم مشکلات و سختیهای فراوان، در راهاندازی دیگر مکتبها و آموزش عشایر و تربیت معلمان و شاگردان توفیق مییابد و دیری نمیگذرد که کمیت و کیفیت کار وی مورد توجه و عنایت زمامداران و تصمیمگیرندگان در استان فارس و کشور قرار میگیرد و همین سبب میشود تا به وی فرصت بیشتری داده شود تا نهتنها کودکان قشقایی، بلکه سایر کودکان عشایر ایران را نیز به پای درس و مشق بکشاند. در همین سالهاست که بهمنبیگی با راهاندازی مکتبهای سیار و دبیرستانهای عشایری و تثبیت نظام آموزش عشایری، مورد تقدیر برخی سازمانهای بینالمللی نظیر یونسکو نیز قرار میگیرد. ثمره تلاش چندین و چند ساله استاد بهمنبیگی، تربیت شاگردان و دانشآموزانی بود که اکنون به گفته خود استاد، بسیاری از آنها پزشکانی حاذق و استادانی توانا هستند که از افتخارات عشایرند. استاد بهمنبیگی تنها به عشایر ایل قشقایی الفبای سوادآموزی نیاموخت، بلکه به آنها الفبای زندگی نیز یاد داد.