| مجید سلیمیبروجنی |
در همهجای دنیا، دولتمردان روی درآمدهای مالیاتی حساب ویژهای باز میکنند. اما در ایران اوضاع بهگونه دیگریست.
اقتصاد ایران به شدت به دلارهای نفتی وابسته است و به دلیل نوسانات همیشگی بازار نفت که تحتتاثیر شرایط بازار بینالملل است، همیشه دستخوش نگرانی بوده است. امسال نیز کاهش بیرویه قیمت نفت، نگرانی کسری بودجه در سالجاری را رقم زده است. اما دولت برای رفع این نگرانی در بودجه امسال بر درآمدهای مالیاتی تکیه دارد و در تلاش است تا با افزایش درآمدهای مالیاتی مانع کسری بودجه شود. سیاستی که عملیاتیشدن آن کار چندان راحتی نخواهد بود. در کشورمان ظرفیتهای مالیاتی بالایی وجود دارد؛ ظرفیتهایی که در مقولاتی چون فرار مالیاتی و معافیتهای خاص از بین رفته است. در بحث نظام مالیاتی باید بازنگری انجام شود. اصلاحات در قوانین مالیاتی یکی از عواملی است که تسهیلکننده روند انعطافپذیری ایران خواهد بود. از سوی دیگر برخلاف بسیاری از کشورهای حاشیهخلیجفارس که مجبورند بر درآمدهای نفتی خود تکیه کنند، زمینههای کسب درآمد و سرمایهگذاری متعددی دارد که درصورت ارتقای این زمینهها و زیرساختها، اجباری برای تکیه بر درآمدهای نفتی نخواهد داشت. این برتری نسبی در بین کشورهای منطقه، همان فرصتی است که متاسفانه چندان مورد توجه نبوده است. با این وجود امیدهای پس از توافق لوزان برای سرمایهگذاریهای بیشتر و بهبود روابط بینالملل باعث میشود به آینده ایران در بخش اقتصاد چندان بدبینانه نگاه نشود. هنگامیکه ریاستجمهوری ایران در ماه دسامبر گذشته، لایحه بودجه را به مجلس شورای اسلامی برد، بسیاری از مفصران این لایحه را خوشبینانه و با امید به لغو تحریمها ارزیابی کردند. کاهش ارزش ریال، تحریمها و کاهش قیمت نفت در ماههای گذشته باعث شده بود اقتصاد ایران تحتفشار شدیدی قرار گیرد. اما آنچه کارشناسان بر آن تاکید دارند بخش درآمدهای مالیاتی در لایحه بودجه94 و تدابیر دکتر روحانی برای تغییر و اصلاح درآمدها بهویژه در بخش درآمدهای مالیاتی است. بنابر نظر کارشناسان اقتصادی، تنظیم لایحه بودجه با خوشبینی و امید به لغو تحریمها، مقدمهای برای اصلاحات مالیاتی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی است. بر این اساس امید به افزایش 22درصدی درآمدهای مالیاتی یکی از ارکان اصلی این لایحه بودجه است. گرچه رشد ناگهانی 22درصدی در درآمدهای مالیاتی ایران همانقدر شوکآور و حتی نامطلوب خواهد بود که کاهش آن. تاکنون دیده نشده اعلام شود که یک فقره پولشویی با یک فرار مالیاتی شناسایی شده است.
بنابراین ارادهای نیست وگرنه هم سازوکارهای دریافت مالیات تعریف شده است و هم در دنیا نمونههای بسیاری برای الگوبرداری وجود دارد تا بتوان از آنها الگو گرفت و نظام مالیاتی موجود را قوت بخشید. اغلب گفته میشود که تنها افراد حقوقبگیر هستند که مالیات واقعی خود را میپردازند و افرادی که ثروت بالایی دارند پرداخت مالیاتی انجام نمیدهند. این طبیعی است، ثروتمندان هم ابزار فرار مالیاتی دارند و هم انگیزه بیشتری برای عدم پرداخت مالیات در صورتیکه دولت برای دریافت مالیات جدی باشد این بحث فرار مالیاتی مشاغل پردرآمد نیز حل میشود و با یک فرهنگسازی مناسب کسی به دنبال فرار مالیاتی نمیرود و عایدی دولت رقمهای قابل توجهی خواهد بود. دولت تنها با جدیت و قدرت اجرایی مناسب میتواند به درآمدهای مالیاتیاش دست پیدا کند و تا حد زیادی حجم درآمدش را بالا ببرد.