بد و نیک مردم چو میبگذرند همان به که نامت به نیکی برند
خدا ترس را بر رعیت گمار که معمار ملک است پرهیزگار
بد اندیش تست آن و خونخوار خلق که نفع تو جوید در آزار خلق
ریاست به دست کسانی خطاست که از دستشان دستها برخداست
نکوکار پرور نبیند بدی چو بد پروری خصم خون خودی
مکافات موذی به مالش مکن که بیخش برآورد باید ز بن
مکن صبر بر عامل ظلم دوست چه از فربهی بایدش کند پوست
سر گرگ باید هم اول برید نه چون گوسفندان مردم درید