هوشنگ ماهرویان نویسنده و پژوهشگر
جامعه ما هنوز نیازمند ابتداییترین فرهنگسازیها در بسیاری از حوزههاست اما آیا بهراستی میتوانیم، فرهنگسازی را در بسترهای ناهموار اجتماعی انجام دهیم؟
در شرایط ناهماهنگیها و تهییج اجتماع نمیتوان بسیاری از فرهنگها و مفاهیم را
جا انداخت، اما در شرایط آرامش میتوان بسیاری از نهادها و المانهای دموکراتیک را نهادینه کرد. در شرایط آرامش میشود گفت، انسانها حق دارند عقیده خودشان را انتخاب کنند. در شرایط آرامش میتوان تفکیک قوا را توضیح داد. در شرایط آرامش میتوان جامعه را قانع کرد که قوهقضائیه باید بهطور روشن و صریح از قوای دیگر مستقل عمل کند. همه اینها را در شرایط آرامشاجتماعی میتوان جا انداخت. مثلا اینکه مطبوعات باید آزاد باشد و اساسا اندیشه و قلم. همه مفاهیم دموکراتیک را میتوان در شرایط آرامش در جامعه نهادینه کرد. درواقع در شرایط تشویش و تهییج هیچ کاری نمیتوان انجام داد. ما در شرایط آرام میتوانیم زشت و کثیفبودن رشوهخواری و رشوهگرفتن را توضیح دهیم. در شرایط بیثباتی و تهییج تمام برنامههای دولت به هم میریزد. تمام پارامترهایی که قانونگذار برای مباحث اجتماعی گذاشته است به هم میخورد. اگر آرامش اجتماعی وجود نداشته باشد هیچ برنامه توسعه و پیشرفتی انجام نخواهد شد. در شرایط کنونی بهنظر میرسد رئیسجمهوری بهطور جدی به دنبال رسیدن به این آرامش اجتماعی است و تمام سخنرانیهایش، موید این مدعاست.
حال درمورد اینکه این آرامش اجتماعی با چه فاکتورهایی سنجیده میشود و آرامش روانی جامعه بیشتر به اقتصاد مرتبط است یا فرهنگ یا سیاست، باید گفت ما در شرایطی هستیم که تحریمهای اقتصادی داشتهایم و میدانیم که تحریم از جنگ بدتر است. تحریم تمام شیرازههای اقتصادی یک جامعه را به هم میزند و امروز ما در شرایط رکود وحشتناکی زندگی میکنیم که رکود تورمی است و همین شرایط بر تکتک مردم فشار وارد کرده و آرامش اجتماعی را تهدید کرده است. وضع همان چیزی است که امروز در جامعه شاهد هستیم؛ مشکلات اقتصادی در شرایط رکود تورمی باعث بروز معضلات اجتماعی مثل بیکاری، فقر، فساد و اعتیاد میشود.
بهنظر من بزرگترین اشتباه دولتها این است که روی تورم بیش از حد تکیه میکنند. برای مبارزه با تورم باید سیاستهای انقباضی بهکار گرفته شود. سیاستهای انقباضی نهتنها ضدرکود نیست بلکه رکود را تشدید میکند. برای مبارزه با رکود باید سیاستهای انبساطی در پیش گرفت. درحالیکه سیاستهای اقتصادی دولت یازدهم تاکنون انقباضی بوده و رکود را تشدید کرده است. در شرایط سیاست اقتصادی انبساطی است که میتوان امیدوار بود رکود رفع شود، کارخانهها و کارگاهها تعطیل نشوند و بیکاری افزایش پیدا نکند. البته نباید از اقدامات سازندهای که تاکنون انجام شده بهسادگی گذشت. برای مثال بیمههای همگانی و طرح تحول نظام سلامت با دفترچههای سلامت که وزارت بهداشت به همه ایرانیها ارایه داده را میتوان از نمونه فعالیتهای خوبی عنوان کرد که به نوعی آرامش و آسودهخاطری را در بخش درمان به جامعه بخشیده است. این اقدام نشان میدهد که جامعه به شکلی درونزا قادر نیست در خود ایجاد آرامش کند و نیاز به اهرمهایی هست که تنها از سوی ارکان قدرت، آرامش را به جامعه اعطا میکنند. ما هرگز نمیتوانیم از چیزهایی حرف بزنیم که پا روی زمین ندارند؛ مثلا نمیشود در بحبوحه فقر و بیکاری، از آرامش حرف زد. بدیهی است که اگر قرار باشد آرامش اجتماعی که به خودی خود منجر به بروز و گسترش شمار زیادی از فاکتورهای اخلاقی در جامعه میشود، محقق شود، نهادها و ارکان دارای قدرت اجرایی باید دست از سیاستهای خطا بشویند و آرامش از دسترفته را با انجام کارهای عملی و ملموس، به جامعه بازگردانند.