شماره ۵۵۳ | ۱۳۹۴ پنج شنبه ۱۰ ارديبهشت
صفحه را ببند
نگاهی گذرا بر مسأله اعتیاد بحران‌ها و چشم‌اندازهای مقابله با آن در ایران
هر چه بگویی کم است!

طرح نو- لیلا مهداد| دست و پایش می‌لرزد، عرق سرد بر تنش می‌نشیند و...؛ درد! درد توی استخوان‌هایش می‌دود! به رعشه می‌اندازدش. دست می‌لرزد و پا؛ سرما هم دست از او برنمی‌دارد. راه که می‌رود انگار، سنگینی یک کوه روی زانوهایش فشار می‌آورد. زانو‌ها خمیده و پشتش قوز کرده است. توی خیابان مردم از او روی برمی‌گردانند. می‌گویند: معتاد است. کسی که به خودش رحم نمی‌کند، می‌خواهید به ما رحم کند؟
خودش اما می‌گوید: من هم انسانم! مثل همه. شما هم اگر جای من بودید، همین می‌شدید که من شدم!...
اعتیاد به موادمخدر؛ چیزی شبیه این تصویر، یا بیشتر از آن را به دنبال دارد. از اعتیاد که سخن به میان می‌آید، همه آدم‌ها یک دوجین مثال در جیب دارند از جوان‌هایی به قد سرو که در اندک زمانی پس از اعتیاد مانند سروی سوخته شده‌اند، قدشان خمیده و خانواده‌هایشان متلاشی و از هم گسیخته شده است.
 بیشتر افراد جامعه بر این اعتقادند که اعتیاد بلای هستی‌سوزی است که ویرانگری‌های حاصل از آن عامل سقوط بسیاری از ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی می‌شود و بسیاری از مسائل‌اجتماعی چون طلاق، سرقت، رشوه‌گیری، خودکشی، بزهکاری و... را به بار می‌آورد. عاملی که سلامت جامعه را به خطر می‌اندازد و قربانی‌های بسیاری را به آغوش سرد خاک می‌کشاند. ایران نیز به دلیل همسایگی با افغانستان- بزرگترین تولیدکننده تریاک دنیا- با این بلای خانمانسوز دست به گریبان است و  سالانه میلیاردها تومان صرف مبارزه با موادمخدر و حمایت از خانواده‌های معتادان، ایجاد مکان و جایگاه‌های بازپروری و... می‌شود.
مطلب پیش‌رو از سلسله مطالب «نگاهی از درون به چشم‌اندازها و مشکلات بهزیستی در ایران» است. در این مجال، نگاهی کلی به مسأله اعتیاد در ایران و اقدامات سازمان‌های متولی امر و راه‌های طی نشده برای ریشه‌کنی این بلای خانمانسوز شده است که از نظر خوانندگان می‌گذرد.

موادمخدر؛ آغاز و انجام

ابوریحان بیرونی، اولین دانشمند اسلامی است که به خاصیت اعتیادآور افیون اشاره کرده و پدیده «تحمل» را تشریح کرده است. در ایران تا قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم کشت خشخاش و تولید تریاک به منظور مصرف داخلی بود اما از نیمه‌دوم قرن نوزدهم کشت تریاک به‌عنوان یک محصول ارزآور مورد توجه قرار گرفت. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، ایران یکی از اعضای بسیار فعال تجارت جهانی تریاک محسوب و اقتصاد کشور به تولید و صدور تریاک وابسته شد. در ‌سال ۱۹۲۰میلادی اولین قانون رسمی ممنوعیت مصرف به نام «قانون تحدید تریاک» به تصویب رسید که طی آن  8سال مصرف شیره ممنوع و استعمال تریاک تنها به‌منظور مصرف طبی مجاز شناخته شد. دولت برای مصرف مواد، مالیات در نظر گرفت و برای معتادان کارت سهمیه صادر کرد اما این اقدام منجر به کاهش مصرف مواد نشد بلکه قاچاق آن را رواج داد. در پی آن در ‌سال ۱۳۰۱ قانون منع واردات موادمخدر تصویب شد تا جایی‌که پس از تشکیل جامعه ملل، مسأله تریاک موردتوجه جهانی قرار گرفت و ایران به‌عنوان یکی از تولیدکنندگان اصلی هدف برنامه کاهش تولید بود. 6سال بعد یعنی‌ سال ۱۳۰۷ قانون جدید «انحصار دولتی تریاک» از تصویب گذشت که بر این اساس دولت ایران باید به تدریج اراضی زیرکشت خشخاش را کاهش می‌داد. به دنبال گسترش ابعاد مسأله اعتیاد و ناچیز بودن عایدات حاصل از صدور تریاک برای دولت «قانون منع کشت خشخاش و استعمال تریاک» در ‌سال ۱۳۳۴ تصویب و به اجرا گذاشته شد. با این اقدام قاچاق هرویین و مرفین به داخل کشور به‌صورت تجارت سودمندی درآمد و با تصویب قانون تشدید مجازات قاچاقچیان، زندان‌های کشور از قاچاقچیان و معتادان پر شد، اما بر تعداد معتادان و میزان قاچاق افزوده شد. به‌طوری‌که طی ۶سال (۱۳۴۴ - ۱۳۳۸) میزان تریاک و هرویین کشف شده تقریبا به 3برابر رسید.
با افزایش درآمد نفت در ‌سال ۱۳۵۵ مسأله درمان و بازپروری معتادان، با استفاده از مواد نگهدارنده و شبه افیونی، مطرح شد اما پس از پیروزی انقلاب مسأله مصرف موادمخدر، به‌عنوان رفتاری ترویج شده از سوی استعمارگران تلقی و مبارزه قهرآمیز با آن شروع و مسأله درمان از دستور کار خارج شد. اردوگاه‌ها و مراکز بازپروری
تحت نظارت کمیته انقلاب اسلامی تشکیل و معتادان به این مراکز هدایت شدند، البته ذکر این نکته ضروری است که باتوجه‌به شرایط و تعداد افراد پذیرش شده، امکان انجام اقدامات علمی برای اصلاح و بازپروری معتادان حتی پس از تحویل به سازمان بهزیستی وجود نداشت. این درحالی بود که به‌رغم روند تشدید مجازات‌ها و مبارزه با عرضه، پرشدن زندان‌ها و اعدام قاچاقچیان مواد مخدر، نه‌تنها تعداد معتادان کاهش نیافت بلکه سیری صعودی به خود گرفت. اولین مراکز فعالیت علمی در زمینه کاهش تقاضا (کاهش مصرف، پیشگیری، درمان و بازتوانی) در‌ سال ۱۳۷۵ تشکیل شد، این مراکز به صورت سرپایی و با نظارت بهزیستی شکل گرفت. در ‌سال ۷۹ مرکز اجتماع درمانمدار و برنامه‌های علمی آن به‌عنوان روش بازتوانی در مراکز بازپروری مورد استفاده قرار گرفت که نتایج اولیه آن مثبت بود.

اعتیاد؛ چیستی و چرایی

اعتیاد را عادت‌کردن، خوگرفتن، خوگرشدن و خود را وقف عادتی نکوهیده کردن معنی کرده‌اند، به عبارت دیگر ابتلای اسارت‌آمیز به ماده مخدر که از نظر جسمی یا اجتماعی زیان‌آور شمرده شود، اعتیاد نام دارد. اصطلاح اعتیاد به سهولت قابل تعریف نیست اما عواقب آن به ‌صورت‌های مختلف نظیر کم شدن تحمل و وابستگی بدنی هویدا می‌شود. در طب جدید به جای کلمه اعتیاد، وابستگی به دارو یا سوءمصرف مواد به‌کار می‌رود، مفهوم این کلمه آن است که انسان بر اثر کاربرد نوعی ماده شیمیایی از نظر جسمی و روانی به آن وابستگی پیدا می‌کند. به‌طوری که بر اثر دستیابی و مصرف دارو احساس آرامش و لذت به او دست می‌دهد و زمان نرسیدن دارو به خماری، دردهای جسمانی و احساس ناراحتی و عدم‌تأمین دچار می‌شود. سازمان بهداشت جهانی ماده‌مخدر را این‌گونه تعریف می‌کند:   «هر ماده‌ای که پس از وارد شدن به درون ارگانیسم بتواند بر یک یا چند عملکرد از عملکردها تأثیر بگذارد، ماده‌مخدر است. این طریق مصرف‌کنندگان را افرادی منحرف می‌دانند و براساس آن مخدرهایی نظیر توتون و مشروبات الکلی، هرویین و ال.اس.دی را دربرمی‌گیرد.» (جامعه‌شناسی انحراف و مسائل جامعه تالیف دکتر داور شیخاوندی)
در ‌سال 1950 سازمان‌ملل متحد تعریف زیر را برای اعتیاد به موادمخدر ارایه کرد: «اعتیاد به موادمخدر عبارت است از:   مسمومیت تدریجی یا حادی که به علت استعمال مداوم یک دارو اعم از طبیعی یا ترکیبی ایجاد می‌شود و به حال شخص و اجتماع زیان‌آور باشد.»

معتاد کیست؟

معتاد کسی است که در اثر مصرف مکرر و مداوم متکی به موادمخدر یا دارو شده باشد یا به عبارت دیگر قربانی هر نوع وابستگی دارویی یا روانی به موادمخدر، معتاد شناخته می‌شود.
 از نظر آسیب‌شناسی، هر دارویی که پس از مصرف چنین تغییراتی را در انسان به‌وجود آورد که از نظر اجتماعی قابل قبول و پذیرش نباشد و اجتماع نسبت به آن حساسیت یا واکنش نشان دهد آن دارو مخدر است و کسی که چنین موادی را مصرف می‌کند، معتاد شناخته می‌شود. بنابراین معتاد به کسی می‌گویند که در نتیجه استعمال متمادی دارو در بدن وی حالت مقاومت اکتسابی ایجاد شده به شیوه‌ای که استعمال مکرر آن موجب کاسته‌شدن تدریجی اثرات آن می‌شود.
از این‌رو پس از مدتی شخص مقادیر بیشتری از دارو را می‌تواند بدون بروز ناراحتی تحمل کند و درصورتی‌که دارو به وی نرسد اختلالات روانی و فیزیکی موسوم به سندرم محرومیت (عوارض و تظاهرات جسمانی و روانی در موقع نرسیدن موادمخدر به بدن) در او ایجاد می‌شود. (آسیب‌شناسی اجتماعی تالیف هدایت‌الله ستوده)
اعتیاد را می‌توان به 2 نوع کلی تقسیم کرد؛ اعتیاد به موادمخدر و اعتیادهای رفتار. اعتیاد به مواد مانند اعتیاد به تریاک، شیشه، هرویین، الکل، مورفین، حشیش، متادون، ترامادول، کراک، کوکایین و ... اعتیادهای رفتاری، مانند، اعتیاد به غذاخوردن، کار، قمار، هم‌وابستگی و خودآزاری و...

تاثیر اعتیاد بر خانواده و جامعه

اعتیاد را چه بیماری در نظر آوریم و چه جرم، اثراتی بر جامعه پیرامونی خود دارد. فرد معتاد صرف‌نظر از بیمار نامیده ‌شدن یا مجرم دانستن او، در گام اول خانواده و در گام بعد جامعه پیرامون خود را با تاثیرات و تاثراتی مواجه می‌سازد. کارشناسان اولین تاثیرات را به صورت زیر دسته‌بندی کرده‌اند:  اعتیاد به‌عنوان  مهم‌ترین عامل طلاق؛ طلاق در شرایط اعتیاد یکی از زوجین درواقع راه برون‌رفت از زندگی‌ای است که منافع ادامه دادنش بسيار در مقابل مضراتش ناچيز است.اعتیاد و کودک آزاری؛ وابستگی به موادمخدر یا الکل یکی از بزرگترین زمینه‌ها و مولفه‌های وقوع کودک‌آزاری در جامعه محسوب می‌شود.
در ارتباط با نحوه تاثیرگذاری اعتیاد به موادمخدر بر وقوع فرآیند کودک آزاری می‌توان این امر را طی دو سطح اعتیاد در خانواده کودک و اعتیاد خود کودک تحت بررسی قرار داد.اعتیاد و بزهکاری؛ رابطه موادمخدر و بزهکاری یک رابطه علی و معلولی است.
 اعتیاد بلای خانمانسوزی است که در تمام کشورهای دنیا و ازجمله ایران هر روز قربانیان بیشتری را به دام خود می‌کشد. بالا رفتن آمار وحشتناک جرایم، طلاق، قتل و  سایر بزهکاری‌ها خبر از بالا رفتن تعداد معتادان و رخنه آنها در گروه‌های جوان و نوجوان جامعه می‌دهد. اعتیاد مقصر اصلی ایدز و شیوع هپاتیت؛ در همه کشورهای دنیا استفاده‌کنندگان از سرنگ مشترک و معتادان تزریقی الگوی انتقال ایدز و هپاتیت محسوب می‌شوند.

نهادهای متولی معتادان

سازمان بهزیستی کل کشور به‌عنوان متولی مبارزه با بحران اعتیاد، فعالیت درمانی خود در قبال معتادان را از‌ سال ۷۰ آغاز کرده است. گفته شده یکی از سیاست‌های سازمان بهزیستی توانمندسازی جامعه هدف است که در زمینه اعتیاد، گام‌های موثری برداشته شده است. یکی از اقدامات سازمان بهزیستی در این زمینه، خانه‌های میان‌راهی یا «مرکز توانمندسازی و جامعه‌پذیری بهبودیافتگان از اعتیاد» است. درواقع این خانه‌ها  محلی هستند حدفاصل مرکز ترک اعتیاد و جامعه و به افرادی اختصاص دارند که از اعتیاد بهبود یافته‌اند اما به دلیل نداشتن شغل و سرپناه یا عدم‌پذیرش از سوی خانواده مدتی را باید در این مراکز بگذرانند. این مراکز به مدت 3ماه از افرادی که کاملا از اعتیاد پاک شده‌اند حمایت می‌کند تا شغل مناسب پیدا کرده یا خانواده آنها از طریق تلاش‌های مددکاران سازمان بهزیستی از بهبود آنها اطمینان حاصل کرده و برای پذیرش این افراد توجیه شوند. این مراکز به صورت شبانه‌روزی هستند و به‌طور رایگان خدمات ارایه می‌کنند، شایان ذکر است این مراکز برای زنان و مردان به صورت جداگانه ارایه خدمات دارند. سازمان بهزیستی کشور با برنامه‌ریزی مدون و مستمر و تأمین اعتبارات لازم، شرایطی را برای حمایت از معتادان بهبودیافته فراهم کرده که از آن جمله می‌توان به تأمین اشتغال و مسکن آنها اشاره کرد. واگذاری مسکن به معتادانی که از مدت پاکی آنها 5‌سال گذشته باشد و همچنین حمایت‌های معیشتی و تأمین اشتغال از برنامه‌های این مجموعه محسوب می‌شود. تیم‌های سیاری جهت شناسایی افراد معتاد، البته افرادی که تمایل به پاک‌شدن از اعتیاد دارند در سطح شهرها حضور فعالی دارند. ضمن این‌که افرادی که دچار اعتیاد شده‌اند، می‌توانند با مراجعه به مراکز سازمان بهزیستی فرآیند درمان خود را پیگیری کنند، البته تعداد قابل توجهی از مراکز MMT و همچنین DIC در سطح شهرها فعال هستند و این مراکز خدمات مختلفی را به معتادانی که تمایل به پاک‌شدن از دام اعتیاد را دارند، ارایه می‌کنند. وزارت کشور در یک اقدام مثبت صندوقی را برای ایجاد اشتغال برای معتادان بهبودیافته در نظر گرفته، البته بهتر است نهادهای دیگر نیز در این مورد وزارت کشور را یاری کنند چون اشتغال یکی از دغدغه‌های اصلی معتادان بهبودیافته است؛ متاسفانه این افراد در بیشتر موارد از طرف جامعه پذیرفته نمی‌شوند و این خود عاملی می‌شود برای بازگشت آنها به این بلای خانمانسوز. ستاد مبارزه با موادمخدر در زمینه درمان معتادان به موادمخدر و حمایت از افراد در معرض خطر، آیین‌نامه پیشگیری از اعتیاد را در 14ماده دارد. این ستاد راهبرد متوازنی دارد و موضوع مقابله، پیشگیری، درمان، کاهش آسیب و توانمندسازی از راهبردهای اصلی آن است. نخستین استراتژی ستاد مبارزه با موادمخدر در حوزه پیشگیری چند محیط ازجمله محیط‌های آموزشی، اداری، محلات و خانواده‌هاست. شهرداری جهت کاهش این آسیب‌اجتماعی امکاناتی را با همکاری موسسات و سازمان‌های مردم‌نهاد برای ترک اعتیاد معتادان همچنين مددسرا و سامان‌سراها ایجاد کرده و افرادی که در این حوزه دچار آسیب شده‌اند یا بی‌خانمان و درمانده یا به اصطلاح کارتن‌خواب باشند در آن‌جا نگهداری می‌شوند، قابل‌ذکر است که شهرداری با در اختیار گذاشتن فضاهایی برای بازپروری معتادان بسیار به موسسات مردم‌نهاد مرتبط با کاهش آسیب اجتماعی اعتیاد کمک می‌کند.
قانون مبارزه با موادمخدر مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام، وظیفه بیمه معتادان را برعهده وزارت تعاون قرار داده تا خدمات درمان اعتیاد مشمول خدمات بیمه‌ای پایه و بستری شود. از‌ سال 89 تاکنون به‌رغم انجام مذاکرات این موضوع اجرایی نشده و ‌سال 93، 22‌میلیارد تومان از معاونت راهبردی به منظور اختصاص به سازمان‌های بیمه‌گر دریافت شد. امیدواریم از ‌سال‌جاری معتادان اولویت‌دار پس از تعیین تعرفه‌ها در شورایعالی بیمه، تحت‌پوشش بیمه قرار گیرند. تغییر مدیریت باعث شد اجرای این طرح به تأخیر بیفتد ولی امسال با پیگیری‌های وزیر کشور و وزیر رفاه مقرر شد شورایعالی بیمه با تشکیل جلسه تعرفه‌ها را مصوب کند.

تنبیهات قانونی

تمامی کشورهای دنیا مجازات‌هایی برای قاچاق موادمخدر وضع کرده‌اند و افرادی که اقدام به تولید، ترانزیت، فروش یا توزیع مواد کنند، شامل این قوانین تنبیهی می‌شوند.
 قاچاق مواد جرمی وابسته به وزن و اندازه مواد قاچاق شده دارد و اگر فردی با مقداری بیش از حد معین مواد دستگیر شود، متهم به قاچاق می‌شود. حتی اگر کسی اقدام به تولید، خرید، فروش، ترانزیت و توزیع مواد نکرده باشد و تنها قدری ماده‌مخدر غیرقانونی (بیش از حد مجاز) در تملک او یافت شود نیز گناهکار شناخته خواهد شد. مجازات‌های قاچاق موادمخدر در بین کشورهای جهان تا حد زیادی متفاوت است و شامل اعدام، زندان، جریمه مالی و آزادی به قید التزام و کار اجباری است. در برخی کشورها واردات، صادرات، ترانزیت و تملک موادمخدر غیرقانونی، مجازات‌های سنگینی چون اعدام در پی دارد.
بنا بر دو تحقیقی که در سال‌های 2011 و 2012 به ترتیب توسط سازمان مردم‌نهاد «وکلای به هم پیوسته» در هند و بنیاد «کاهش آسیب بین‌المللی» انجام شده، 32 کشور مجازات اعدام را برای جرایم مربوط به موادمخدر و روانگردان درنظر گرفته‌اند که در 13 کشور این مجازات لازم الاجرا و حتمی است.

شکست؛ یک واژه و چند دلیل

سال‌های زیادی است که قوانین مبارزه با مواد مخدر، در دنیا نوبه‌نو تغییر می‌کنند. امکانات بیشتری در اختیار مراکز مبارزه با موادمخدر کشورهای مختلف قرار می‌گیرد و اعتبارات و بودجه مورد نیاز آنها، افزایش می‌یابد. اما سوال این است، چرا با وجود تمام ابراز علاقه‌ها و اختصاص هزینه‌های هنگفت از سوی دولت‌ها (در سراسر دنیا) برای مبارزه با موادمخدر، این مبارزه تا به حال ناموفق بوده است؟ مهم‌ترین دلیلی که کارشناسان برای این امر بیان می‌کنند، همسو نبودن مبارزات و ناهمزبانی دولت‌هاست. ناهمزبانی، یعنی این‌که همه دولت‌ها، در ادعای خود مبنی‌بر ریشه‌کنی موادمخدر، صادق نیستند.
مگر می‌توان مساعدت‌های پنهان و نیمه‌پنهان دولت‌ها و سازمان‌های مختلف را در این زمینه انکار کرد؟ آیا می‌شود سازمان‌های مافیایی، بدون مساعدت دولت‌ها، اینچنین تاخت و تاز کنند و ضمن غارت ملت‌ها، آنان را به ورطه نیستی بکشانند. دلیل این وضعیت را باید در تأمین منافع غیرمجاز آنان جست‌وجو کرد. ناهمزبانی دولت‌ها، چهره دیگری نیز به خود می‌گیرد؛ یعنی این‌که با وجود تشکیل کنفرانس‌های متعدد بین‌المللی، هر دولتی به اختیار خود عمل می‌کند زیرا می‌پندارد که مبارزه او صحیح‌تر است و به این ترتیب، از مشارکت سرباز می‌زنند.
بی‌تردید، برای عدم موفقیت در امر مبارزه با موادمخدر، دلایل فراوانی وجود دارد که ازجمله آن می‌توان به وجود تناقض در برنامه‌های گوناگون بین‌المللی، فقر جهانی، فقدان برنامه‌های همسطح و هماهنگ اقتصادی در جهان، نبودن سازمان اجرایی قدرتمند در امر مبارزه، عدم‌ضمانت اجرای تصمیم‌گیری‌های سازمان‌های بین‌المللی مربوط، بی‌تفاوتی آگاهانه یا ناآگاهانه مسئولان برخی کشورهای تولیدکننده موادمخدر و سوءاستفاده‌های سیاسی مستقیم و غیرمستقیم برخی دولت‌ها از قاچاقچیان موادمخدر اشاره کرد. این دلایل موجب شده که مبارزه با موادمخدر و قاچاقچیان به شکست بینجامد و سازمان‌های مافیایی، به شکل وحشتناک در جوامع مختلف تاخت و تاز کنند.


تعداد بازدید :  238