شهروند| مرد اخراجی که بهصورت مخفیانه در آپارتمان مرد 70ساله جا خوش کرده بود، یکشبه او را به دنیای جنایتکاران کشاند. کشروی مواد غذایی از خانه پیرمرد به زندگی مخفیانه جوان ۲۸ساله پایان داد.
ساعت 22 اول اردیبهشتماه يک درگيري در خيابان وليعصر - کوچه فرشيد، به کلانتري 105 سنايي اعلام شد. با حضور مأموران کلانتري در محل جوانی 28 ساله را دیدند که لباسش خونی بود و یک چاقوی آغشته به خون در دست داشت. وقتی این پسر دستگیر شد مأموران کلانتری به طبقه چهارم مجتمع مسکونی رفتند و با جسد پیرمردی 70ساله به نام ابراهیم روبهرو شدند که با ضربههای چاقو به ناحیه گردن و پهلو، به قتل رسیده بود . تحقیق از خانواده قربانی کلید خورد و خواهر مقتول که در طبقه سوم ساختمان محل وقوع جنایت زندگی میکند، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «با شنیدن صدای درگیری از طبقه چهارم بلافاصله با پسرم تماس گرفتم و از او خواستم تا خودش را به خانه برساند و پس از آن بيدرنگ با پلیس تماس گرفتم.» خواهرزاده مقتول نیز که با «محمد» درگیر و مانع از فرار وی شده بود نیز در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «زمانیکه مادرم با من تماس گرفت و موضوع درگیری در داخل ساختمان را اطلاع داد، به سرعت خود را به آنجا رساندم؛ داخل ساختمان تنها من و مادرم در طبقه سوم و داییام در طبقه چهارم زندگی میکنيم و طبقه اول و دوم خالی از سکنه است. وقتی نزدیک مجتمع شدم، ناگهان جوانی با لباس آغشته به خون قصد فرار از داخل ساختمان را داشت که با او درگیر شدم؛ او چاقویی را از زیر لباس خود خارج و حتی چند ضربه به سمت من پرتاب کرد و در ادامه قصد فرار به سمت بلوار کشاورز را داشت که مأموران او را دستگیر کردند.»
محمد 28ساله پیش روی تیم تحقیق نشست و خود را بیگناه دانست. او ادعا میکرد که یکی از دوستانش به نام اشکان پیرمرد را به قتل رسانده است. «محمد» به کارآگاهان گفت: «به همراه یکی از دوستانم به نام اشکان به محل حادثه آمدیم؛ اشکان برای مقتول موادمخدر از نوع تریاک آورده بود که ناگهان با مقتول درگیر شد و او را با چاقو زد؛ من نیز از ترس قصد فرار داشتم که در پایین ساختمان دستگیر شدم اما اشکان موفق به فرار از محل شد.»
با آغاز تحقیقات از خواهر و خواهرزاده مقتول، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که وی هیچگونه اعتیادی به هیچکدام از انواع موادمخدر نداشته است؛ بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته خارج ساختمان و چند مرکز خرید در محدوده وقوع جنایت نیز نشان داد که بر خلاف ادعای متهم هیچگونه تصویری از اشکان در دوربینهای مداربسته ضبط نشده است . کارآگاهان محل زندگی اشکان را هم در منطقه سعادتآباد شناسایی کردند اما او در بازجوییها منکر هرگونه اطلاع از وقوع جنایت شد. اشکان در اظهارات خود عنوان داشت: «محمد یکی از دوستان قدیمیام است اما بیش از 10سال است که از وی هیچگونه اطلاعی ندارم.» محمد وقتی با دوست قدیمیاش در مقر پلیس روبهرو شد به کذب بودن تمامی اظهارات خود اعتراف و ادعا کرد که قتل را به تنهایی انجام داده است. «محمد» که دارای دو سابقه دستگیری به اتهام سرقت است، در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «5 سال پيش از همسرم جدا شدم. در این مدت هیچ اطلاعی از سرنوشت وی و فرزندم ندارم؛ از حدود سه ماه پیش، شبها در خوابگاه روبهروی محل وقوع جنایت زندگی میکردم تا اینکه مدیر خوابگاه متوجه سرقت وسایل شخصی سایر افراد داخل خوابگاه توسط من شد و به همین دلیل مرا از خوابگاه اخراج کرد؛ در این مدت که به خوابگاه رفتوآمد داشتم، اطلاع پیدا کرده بودم که چند واحد مسکونی در مجتمع روبهروی خوابگاه خالی از سکنه است و در سایر واحدها نیز تنها یک پیرمرد در طبقه چهارم و یک پیرزن با پسرش در طبقه سوم زندگی میکنند و طبقه پنجم ساختمان نیز خالی از سکنه است . پس از اخراج از خوابگاه، به بهانه مأمور اداره گاز وارد ساختمان شدم و مخفیانه خود را به طبقه پنجم ساختمان رساندم و آنجا را برای استراحت و زندگی انتخاب کردم.دو شب در طبقه پنجم ساختمان بهصورت مخفیانه زندگی کردم و در این مدت برخی از وسایل استراحت خود را از طبقه چهارم، محل زندگی مقتول تهیه ميكردم.»
متهم درباره زمان وقوع جنایت نیز به کارآگاهان گفت: «شب حادثه، برای برداشتن مواد غذایی داخل خانه مقتول شدم که در زمان خروج، مقابل در آپارتمان با مقتول چهرهبهچهره شدم؛ مقتول شروع به سر و صدا کرد و با چسبیدن به من، مانع از فرارم از داخل ساختمان شد؛ من نیز با چاقویی که داشتم، چندین ضربه به ناحیه گردن و پهلوی پیرمرد زدم و زمانیکه پیرمرد روی زمین افتاد، به پایین ساختمان آمدم و هنگام خروج از ساختمان دوباره با یک جوان درگیر شدم.