شماره ۵۵۲ | چهارشنبه 9 ارديبهشت 1394
صفحه را ببند
داستانخوانی در یک گروه تلگرامی

محمدامین چیتگران نویسنده و نمایشنامه‌نویس

من گروه «داستان شب» را در برنامه پیام‌رسان «تلگرام» در اوایل آذرماه ‌سال گذشته راه‌ انداختم و این گروه کم‌کم مورد استقبال قرار گرفت. اوایل تنها خودم داستان‌ها را می‌خواندم، آن هم بیشتر داستان‌های کوتاه را. تا این‌که اعضای گروه هم شروع به خوانش داستان‌ها کردند. بعضی از هنرمندان همچون حسن معجونی، رامبد جوان، آزاده صمدی و سحر دولتشاهی هم از این حرکت استقبال کردند و برایمان داستان خواندند. داستان‌ها را به شکل فایل‌های پادکست در این گروه رأس ساعت 11 شب می‌گذاریم و همه آن را گوش می‌دهند.  رأس این ساعت می‌گذارم چراکه فکر می‌کنم ساعتی است که همه کارهایشان را کرده‌اند و وقت دارند تا داستان گوش بدهند و بعد از آن بخوانند.
برنامه پیام‌رسان «تلگرام» به ما فرصت ایجاد گروه‌های 200 نفره را می‌دهد،‌ برای همین ما هم‌اکنون به 1800 عضو در 9 گروه رسیده‌ایم. اتفاق بامزه‌اش این است که شاید آن کتابی که می‌خوانیم، خودش به این اندازه تیراژ نداشته باشد. بازخورد‌ها واقعا خوب است. درحال حاضر نزدیک به چهل و خرده‌ای داستان صوتی دارم که مردم برایم فرستاده‌اند  و من آنها را نوبت‌بندی کرده‌ام و به ترتیب آنها را می‌گذارم.
ما صد و سی شب هست که این گروه را راه‌اندازی کرده‌ایم. عده زیادی هستند که به مطالعه کتاب علاقه ندارند. من نمی‌گویم علاقه ندارند، درواقع وقتی ندارند. به همین دلیل سرانه مطالعه کشور ما هم پایین است. برای همین دلم می‌سوزد، از این‌که موقعیتی هست و می‌توانیم از آن استفاده کنیم؛ اما نمی‌کنیم. اگر هر کس در هر شب تنها یک ربع از وقتش را بگذارد، می‌تواند داستانی را گوش دهد و این نه سخت است و نه زیاد. حتی او می‌تواند در آنجا، آن داستان را برای دوستانش هم بخواند. به نظرم ایده‌های زیادی هست که می‌شود در این نوع برنامه‌ها آنها را به صورت هدفمند راه‌اندازی کرد؛ اما ما هنوز یاد نگرفته‌ایم از این نوع شبکه‌های اجتماعی یا برنامه‌های پیام‌رسان و گفت‌وگو استفاده بهینه کنیم.  در این گروه‌ها قانون خاصی نداریم، تنها کسی نباید در آن‌جا حرف بزند. همه چیز در سکوت برگزار می‌شود. اگر کسی نسبت به خوانش‌ها یا داستان‌ها نقد یا نظری داشته باشد باید به صفحه اینستاگرام «داستان شب» مراجعه کند و در آن‌جا نظراتش را بگذارد.  در حال حاضر شروع به خواندن دو رمان کرده‌ایم و هر هفته یک قسمت از آن را می‌گذاریم. البته به قانون کپی‌رایت هم توجه داریم. چندی پیش می‌خواستم کتاب «کلیدر» آقای دولت‌آبادی را بخوانم؛ اما او اجازه نداد. به‌زودی سایت «داستان شب» را راه‌اندازی می‌کنیم و قرار است برنامه (اپلیکیشن) جدایی هم مخصوص تلفن‌های همراه طراحی شود تا عده بیشتری بتوانند از این فایل‌ها استفاده کنند و اعضای جدید هم به آرشیو داستان‌های قبلی دسترسی پیدا کنند.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  640