اسما روانخواه پژوهشگر ا جتماعی
زمانهايي پيش ميآيد كه خطكش به دست ميگيريم و آدمها را دستهبندي ميكنيم و خودمان را مجاز ميدانيم كه براساس آن دستهبندي افرد را مورد قضاوت قرار دهيم يا به خودمان حق ميدهيم كه درباره حد و مرز فعاليتشان اظهارنظر كنيم. فرض كنيد يك كارگر ساختمان با همان لباس كار، وارد يك كتابفروشي معتبر شود و لابهلاي قفسهها به دنبال يك كتاب بگردد. ممكن است با تعجب نگاهش كنيم و ممكن است با خودمان بگوييم اينجا كه جاي او نيست! (و البته اين تنها يكي از فرضيههايي است كه ميتوان به آن پرداخت، شايد هم برخي ديگر از اينكه فردي با اين شمايل وارد يك كتابفروشي شود؛ بر سر ذوق بيايند)
حالا شده حكايت واكنش ما و مسئولان از شنيدن خبر تشكيل تيم راگبي دختران زير 14سال بدسرپرست و بيسرپرست در كرج! داستان از آنجا شروع ميشود كه سازمان مردمنهاد «جمعیت امام علی» در کرج چند ماهی است که برای دختران زیر 14سال محله ملکآباد- از محلات کرج یک تیم راگبی به راه انداخته است. این تیم نیز مانند تمامی فعالیتهای این سازمان مردمنهاد با همکاری داوطلبانه اعضای جوان آن و کمکهای مردمی به راه افتاده است. مربی این تیم یکی از زنان بازیکن مطرح راگبی ایران است. اکثر بچههای تیم، مشکلات خانوادگی یا اجتماعی دارند. برخی دختران کار هستند، بیشتر آنها در خانوادههایی بزرگ میشوند که با معضلاتی مانند فقر، اعتیاد یا بدسرپرستی مواجهند. تمامی آنها از محلاتی هستند که میزان فقر، اعتیاد و کار کودکان بسیار بالاست و نکته مشترک تمامی این بچهها این است که آنها هیچکدام نتوانستهاند به مدرسه بروند و تمامشان در کلاسهای درس جمعیت امام علی (ع) مشغول به تحصیل هستند.
تا به اينجا مشكلي نيست؛ جمعيت امام علي به عنوان يك نهاد غيردولتي كه در زمينه فعاليتهاي داوطلبانه شناخته شده است، به مسئولان يادآوري ميكند كه چگونه ميتوان به كودكان درگير با آسيبهاي اجتماعي كمك كرد. چگونه ميتوان آنها را جزیي از جامعه محسوب كرد تا احساس نكنند از جامعه به دور هستند، چگونه ميتوان اعتماد به نفس اين كودكان را بالا برد اما در اين رابطه يكي از مسئولان دولتي اظهار نظر كرده است كه كمي عجيب به نظر ميرسد و آنوقت است كه فكر ميكني نكند براي مسئولان و حتي خود ما مهم نيست كودكي كه فقدان خانواده را تجربه كرده است، چگونه ميخواهد ادامه زندگي دهد و يادمان برود كه اگر كمكشان نكنيم، متهم اصلي بروز آسيبهاي بعدي ما خواهيم بود نه آنها.
حسن میرزا آقا بیک، رئیس کمیته راگبی فدراسیون انجمنهای ورزشی در رابطه با تشكيل تيم راگبي دختران زير 14سال كرج آن هم توسط جمعيت امام علي گفته است كه این انجمن تا آنجایی که من اطلاع دارم با استفاده از دختران بیسرپرست و بدسرپرست اقدام به تشکیل تیم راگبی دختران در شهر کرج کرده است که به گفته مسئولان با هیأت راگبی استان البرز هماهنگ شده و آنها از این موضوع اطلاع دارند. در خبرها گفته شده که آنها 5 ماه است فعالیت میکنند که اصلا اینگونه نبوده و تا زمانی که این انجمن خیریه مکاتبات رسمی با انجمن راگبی نداشته باشد و مجوز دریافت نکند، فعالیتش غیرقانونی است.
وی همچنين ميافزايد: چون هویت سنی و نسبی این ورزشکاران معلوم نیست، اگر در مسابقات شرکت کنند امتیازشان منظور نمیشود و فقط بهعنوان سرگرمی برای آنها محسوب خواهد شد. شنيدن اين اظهارنظر از آنجايي باعث تعجب است كه به جاي تشويق يك نهاد غيردولتي كه فعاليتهاي گستردهاي را در سطح كشور، به منظور ارتقای رفاه افراد آسيبپذير انجام ميدهد، بياييم و با زير سوالبردن كارشان، شرايط را سختتر كنيم. حتي اگر اين جمعيت اقدامات لازم را براي صدور مجوز از فدراسيون انجام نداده باشد، آيا مسئولان دولتي نبايد خودشان براي اين امر پيشقدم شوند؟ آيا اين نوع برخورد با يك نهاد دولتي و با كودكاني كه بهتازگي دارد باورشان ميشود حضورشان داراي اهميت است، برخورد مناسبي است؟ آيا اين كودكان به خاطر فقدان هويت سني و نسبي (بهگفته حسين ميرزا آقا) از انجام هرگونه فعاليت اجتماعي محروماند؟ اصلا چه كسي متولي هويتبخشي به اين افراد است، وقتی خودمان آنان را به رسمیت نمیشناسیم؟ چه كسي قرار است براي تغيير وضعيت اين كودكان تلاش كند؟ نكند بهخاطر نداشتن خانواده يا داشتن خانوادهاي آسيبپذير قرار است برايشان تعيين تكليف كنيم كه چه كاري را انجام دهند و چه كاري را انجام ندهند! درست مثل زماني كه از آن كارگري كه با لباس كار وارد كتابفروشي شده است، بخواهيم آنجا را ترك كند چون ظاهر
مناسبي ندارد.