محمدرضا یزدانی خرم کارشناس ورزشی
اگر بخواهیم درباره جزییات اساسنامه جدید فدراسیونها بحث کنیم، نهتنها نمیتوانیم آن را در یک مطلب بگنجانیم، بلکه باید حداقل روزها مطالعه داشته باشیم اما بحث اصلی اینجاست که چرا در گذشته روسای سازمان تربیت بدنی و هماکنون وزرای ورزش اینقدر علاقه به تغییر در اساسنامه فدراسیونها دارند؟ جواب این پرسش تقریبا مشخص است چون هدف اصلی آنها تغییر در شرایط انتخاب و برکناری روسای فدراسیونها است. نظر حقیر که بارها هم قبلا آن را اعلام کردهام این است که اصلا نباید در اساسنامه شرایطی برای انتخاب روسای فدراسیونها تعیین شود، بلکه باید شایستهسالاری را در فدراسیونها حاکم کنیم.
این اتفاق در دوران غفوریفرد رخ داده بود که در دوره هاشمیطبا یک جدول و چارچوب برای انتخاباتها تعیین شد و همین شایستهسالاری را به مرور کمرنگ کرد. البته مهرعلیزاده بعد از هاشمیطبا، بندی را به اساسنامه افزود تا اختیار برکناری روسا در اختیار رئیس سازمان تربیتبدنی باشد چون کار به جایی رسیده بود حتی در جلساتی که مهرعلیزاده از روسای فدراسیونها دعوت میکرد، اکثر روسا حاضر نمیشدند چون اعتقاد داشتند طبق اساسنامه رئیس سازمان نمیتواند آنها را برکنار کند. مشکل اصلی اما اینجاست که ما هنوز ضعف فرهنگی را در ورزش میبینیم و همیشه باید یک زور بالای سرمان باشد. مسئولان ورزش که دائما به فکر تغییر اساسنامه به سود خودشان هستند، باید برای تغییرات مداوم که باعث سرگیجه فدراسیونها شده، توضیح بدهند. آنها به جای این کارها باید دنبال افرادی برای اداره فدراسیونها باشند که بدون کمک دولت بتوانند فدراسیون را اداره کنند و مدیریت و قدرت مالی داشته باشند. واقعیت این است که هنوز نمیدانیم شخص اول هر رشته باید چه خصوصیاتی داشته باشد. حالا برای جلوگیری از حاشیه و اختلاف باید کمیتهای از پیشکسوتان رشتههای مختلف تعیین شود تا اساسنامه را کاملا کارشناسی اصلاح کنند. الان وزارت ورزش به دلخواه خودش اساسنامه را تنظیم کرده و کمیته ملی المپیک نیز با آن مخالف است. باید ابتدا هدف را تعیین کنیم چون با همین روند که پیش رویم، ورزشمان شکوفا نخواهد شد و دوباره در خطر تعلیق و تهدید نهادهای بینالمللی قرار میگیریم. به عبارت بهتر، اساسنامهای که هماکنون ارایه شده، شاید برای خیلیها گنگ باشد و نیاز به زمان دارد تا تغییرات دیگری روی آن انجام شود.