شماره ۵۵۲ | چهارشنبه 9 ارديبهشت 1394
صفحه را ببند
بابام نویسنده است!

|  فرهاد جعفری |

خیلی وقت بود احساس بی فایدگی و بی مصرف بودن می کردم و علاوه بر این؛ یکبار که دختر هفت ساله ام برداشت و ازم پرسید: "بابایی تو چه کاره ای؟!" هیچ پاسخ قانع کننده ای نداشتم که بهش بدم. یعنی راستش را بخواهید به خودم گفتم تا وقتی هنوز زنده ام، چند بار دیگر ممکن است پیش بیاید که این را ازم بپرسد و من چند بار دیگر می توانم ابرویم را بیندازم بالا و بهش بگویم: "خودمم نمی دونم بابایی.» اما اگر می نشستم و داستان بلندی می نوشتم و بعد منتشرش می کردم؛ می توانستم بهش بگویم: اگر کسی یک وقت برگشت و ازت پرسید بابات چه کاره است، حالا توی مدرسه یا هرجای دیگری؛ یک نسخه از کافه پیانو را همیشه توی کیفت داشته باش تا نشانشان بدهی و بهشان بگویی بابام
نویسنده اس. حالا شاید خوب ننویسه، اما نویسنده اس!
برشی از  « کافه پیانو »

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  258