شماره ۵۵۲ | چهارشنبه 9 ارديبهشت 1394
صفحه را ببند
محیط‌زیست؛ لزوم استقلال فعالان از دولت

آرش خیراندیش عضو ستاد مردمی نجات آشوراده

علاقه‌مندان و دلسوزان داوطلب محیط‌زیست کسانی هستند که از سر آگاهی نسبت به معضلات زیست‌محیطی، تصمیم به تلاش برای حفاظت از سلامتی محیط گرفته و در این مهم مصمم و جدی هستند. در بعضی موارد به این افراد، فعال محیط‌زیست می‌گویند که بسیاری از آنان اصولا مشاغلی جدا از چنین فعالیتی دارند. فعالان محیط‌زیست ممکن است انفرادی فعالیت کرده یا این‌که در قالب سازمان‌های مردم‌نهاد به فعالیت بپردازند. فعالیت داوطلبانه محیط‌زیستی، ماهیتی آزاد و مستقل از قالب‌های تحمیلی اداری دارد تا تفکر و تصمیم ‌زیست‌محیطی منطبق با واقعیت بوده و از تخیلات دولتی فارغ باشد. این‌که فعالان واقعی محیط‌زیست چه کسانی هستند موضوعی اساسی است که بررسی آن مجالی دیگر می‌طلبد اما به‌طور اجمال می‌بایست گفت که ترکیبی از دانش بومی و دانش جدید حفاظت از محیط‌زیست (صرف‌نظر از عناوین و مدارک ظاهری) به همراه بینش صحیح و اصیل به‌علاوه فعالیت داوطلبانه مداوم و مبتکرانه می‌بایست در چنین افرادی جمع شود. اصولا بروز معضلات زیست‌محیطی ناشی از فرهنگ عمومی و به تبع آن تصمیمات دولتی بوده و دولت‌ها یکی از مقصران اصلی تخریب محیط‌زیست هستند. یکی از اصلی‌ترین وظایف فعالان محیط‌زیست، آموزش عمومی محیط‌زیست به‌ویژه به جوامع شهری بزرگ و نیز ماموران دولتی است از آن‌جا که آنان مجموعا باعث عمده مشکلات زیست‌محیطی در جهان هستند. دراین‌باره تفاوتی بین سازمان‌های دولتی وجود نداشته و حتی سازمان‌های متولی محیط‌زیست (ازجمله سازمان حفاظت محیط‌زیست) نیز مشمول این حکم هستند. باید گفت که طی حدود نیم‌قرن از تشکیل سازمان حفاظت محیط‌زیست، نه‌تنها تخریب‌های زیست‌محیطی کاهش نیافته بلکه روزبه‌روز ابعاد جدیدی از تصمیمات غلط دولتی در این راستا آشکار می‌شود. این امر نشان‌دهنده این است که سازمان مذکور می‌بایست تحت نظارت جدی و دقیق فعالان محیط‌زیست قرار می‌گرفت تا ساختار فکری غلط، کند و ضعیف آن سلامت فکر، پویایی و شتاب مناسبی گرفته و از اعوجاج موجود دور می‌ماند. مهم‌ترین مشکل آن سازمان از ابتدا تاکنون، بی‌اعتقادی به نقش محوری جوامع محلی مولد در مدیریت زیستگاه‌های کشور است. بیان این موارد به معنای بی‌نیازی از تشکیلات حاکمیتی در امر حفاظت محیط‌زیست نیست. درواقع ماهیتا نقش فعالان واقعی محیط‌زیست نسبت به سازمان حفاظت محیط‌زیست، نقش داوری است. مدیران و ماموران آن سازمان می‌بایست نظارت دقیق و موثر فعالان محیط‌زیست بر عملکرد خود را احساس کرده و خود را به آنان پاسخگو بدانند. بدین ترتیب می‌توان به وضوح دریافت که وابستگی فعالان محیط‌زیست به سازمان‌های دولتی و ازجمله سازمان حفاظت محیط‌زیست، آنان را از وظیفه ذاتی خود دور کرده و از محتوا تهی می‌سازد. متاسفانه در سازمان‌های دولتی متولی حفاظت محیط‌زیست، تمایل زیادی به وابسته‌سازی فعالان این حوزه وجود دارد که در مواردی در این اشتباه اساسی موفق بوده‌اند.
یکی از مهم‌ترین انواع وابستگی‌های موجود یا محتمل فعالان محیط‌زیست نسبت به دولت، وابستگی‌های مالی است. تاکنون بعضی از فعالان محیط‌زیست اعم از مستقل یا سازمان‌های مردم‌نهاد، دریافت‌کننده کمک‌های مالی دولتی در قالب پروژه‌ها یا مشوق‌های مالی بوده‌اند. اگرچه نمی‌توان به نفس این امر ایرادی گرفت اما اگر این باعث وابستگی مالی شود، در این صورت آزاداندیشی و آزادی عمل از آن فعالان گرفته شده و سازمان‌های دولتی به تحمیل خواسته‌های خود به آنان می‌پردازند که این با فلسفه وجودی فعالیت‌های زیست‌محیطی در تعارضی آشکار است. اگر یک فعال محیط‌زیست نتواند از سیاست‌گذاری و عملکرد سازمان حفاظت محیط‌زیست انتقاد کند - از آن رو که نگران دریافت پروژه یا جایزه‌ای باشد - در آن صورت بر ضد آرمان‌های زیست‌محیطی خود قدم برداشته است. بنا بر آنچه که پیشتر بیان شد، فعالان محیط ‌زیست ذاتا تعیین ‌کننده سیاست‌گذاری‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست بوده و داور عملکرد آن سازمان هستند. تنها وابستگی مالی به آن سازمان کافی است که این نسبت را به هم ریخته و نتیجتا تخریب‌های زیست‌محیطی را تشدید کند. چشم‌پوشی از نقاط ضعف دولتیان در حفاظت از محیط‌زیست و توجیه عملکرد آنان چیزی است که- در نتیجه چنین وابستگی‌هایی- از بعضی از به ظاهر فعالان محیط‌زیست دیده می‌شود. بدون نجات از وابستگی به سازمان‌های متولی حفاظت از محیط‌زیست، فعالیت زیست‌محیطی داوطلبانه بی‌معنا و درواقع بسیار پرخطر و مضر به حال محیط‌زیست است.
چندی پیش برای نخستین‌بار در تاریخ تلاش‌های زیست محیطی کشورمان، گروهی بزرگ از فعالان محیط‌زیست- متشکل از بیش از 190 سازمان مردم‌نهاد به‌علاوه شمار زیادی از فعالان مستقل و استادان تراز اول کشور- توانستند در قالب ستادی مردمی و کاملا مستقل گردهم جمع شده و در برابر یک تصمیم مخرب محیط‌زیست- که متاسفانه از طرف سازمان حفاظت محیط‌زیست گرفته شده - به مخالفت و مقاومت بپردازند. این تصمیم مخرب سازمان مذکور، واگذاری مدیریت مناطق حفاظت شده کشور به سرمایه‌گذاران بزرگ در قالب طرح‌های گردشگری است که بی‌شک اجرای چنین تصمیمی به نابودی آن مناطق منتهی می‌شود. صرف‌نظر از انگیزه‌های جناحی این تصمیم- که در فرصتی دیگر بدان خواهم پرداخت- قرار دادن مدیریت مناطق
 حفاظت شده کشور در دستان کسانی‌که جز به منافع مالی خود نمی‌اندیشند، مایه سر‌شکستگی و شرمساری ملت در برابر تاریخ و آیندگان خواهد بود. بدین سبب بود که «ستاد مردمی نجات آشوراده» شکل گرفت تا به تاریخ و آیندگان این ملت نشان دهد که بودند کسانی- از فرزندان این ملت - که در برابر حرص و طمع زراندوزانی که خود را پشت نقاب محیط‌زیست پنهان کرده‌اند، ایستادند و در مقابل زحمات خود هیچ دستمزدی طلب نکردند و این امر محقق نشد مگر با قطع هرگونه وابستگی مالی به سازمان حفاظت محیط‌زیست. این تلاش شجاعانه و پرشور تاکنون مانع دست‌اندازی حریصان و نوکیسه‌گان به تنها جزیره ایرانی دریای خزر (جزیره آشوراده) شده است. قرآن مجید می‌فرماید: «چه‌بسا گروهى اندك كه به خواست خدا بر گروهى بسيار پيروز شده‏اند و خدا با شكيبايان است.»

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  277