شماره ۵۵۲ | چهارشنبه 9 ارديبهشت 1394
صفحه را ببند
براساس يافته‌هاي سازمان ملل
خشونت روانی اغلب توسط مادران و معلمان مرد اعمال می‌شود

بیشتر افراد و به‌ویژه ایرانی‌ها وقتی صحبت از خشونت می‌شود، ذهن‌شان معطوف به آسیب‌های فیزیکی می‌شود. درحالی‌که هر رفتاری که به وارد آمدن آزار یا آسیب جسمی، روحی و روانی به دیگری منجر شود، خشونت تلقی می‌شود. بر این اساس هر نوع خشونت کلامی و روانی مانند توهین و تحقیر نیز از اشکال خشونت میان همسران، والدین و فرزندان و نیز نسبت به سالمندان تلقی می‌شود. حتی اگر یکی از زوجین، دیگری را از رفت‌وآمد با خانواده‌اش منع کند یا محدودیت‌هایی برای اشتغال یا ادامه تحصیل همسرش ایجاد کند، نسبت به او مرتکب خشونت شده است. به بیان دیگر، هر نوع رفتار یا مقرراتی در چارچوب خانواده که تبعیض‌آمیز باشد و افراد خانواده را از حقوق نابرابری برخوردار کند، خشونت تلقی می‌شود. البته باید در مبحث خشونت، به‌ویژه خشونت خانگی در ایران به این نکته توجه داشت که ایرانی‌ها اصولا مهارت کنترل خشم را نیاموخته‌اند.
منظور از خشونت روانی psychological یا
mental abuse چیست؟ خشونت روانی قدرت کنترل ذهن قربانی است؛ قدرتی که قربانی را همیشه در حالت ثابتی از ترس، نگرانی و اضطراب، عدم‌اعتماد به‌نفس، ناتوانی و ضعف نگه می‌دارد، چه عامل خشونت در آن لحظه حضور داشته باشد، چه نباشد. به بیان دیگر، عامل، با خشونت روانی حضور خشونت را در ذهن قربانی دایمی می‌کند. قربانی همیشه وحشت‌زده است، مضطرب است، مرتب احساس گناه دارد و درحال محاکمه کردن خودش است، فکر می‌کند هیچ‌کاری را نمی‌تواند درست انجام بدهد، مورد نفرت و تمسخر همه است، لیاقت زندگی‌کردن ندارد و... و با این افکار تنها پناهش می‌شود عامل خشونت؛ کسی که می‌داند قربانی چه موجود نفرت‌انگیزی است ولی تحملش می‌کند!
خشونت روانی از ابتدای تاریخ یکی از ابزارهای سیاسی بوده است. شست‌وشوی مغزی یکی از مثال‌های متداول آن است. در مقیاس خانگی، خشونت روانی متداول‌ترین نوع خشونت است، شاید یکی از دلایل این باشد که از نظر عرفی، فرهنگی و قانونی، دراغلب جوامع خشونت روانی پذیرفته‌ترین شکل خشونت است و به نظر، بی‌اهمیت‌ترین می‌آيد درحالی‌که قدرت مخرب وحشتناکی دارد. درعین حال، خیلی به ندرت پیش می‌آید که خشونت در یک رابطه فقط جسمی باشد. اکثریت عاملین خشونت جسمی، خشونتگرهای روانی هم هستند چون به خشونت روانی برای توجیه و ادامه خشونت‌های دیگر نیاز دارند.
بنا بر گزارش سازمان ملل‌متحد، بالغ بر نیمی از کودکان در کشور کامبوج، حداقل یکی از اشکال خشونت را قبل از 18سالگی تجربه کرده‌اند.
سازمان ملل‌متحد در سال‌های اخیر، تحقیقات گسترده‌ای را درخصوص ارتکاب خشونت علیه کودکان در منطقه شرق آسیا و اقیانوسیه ترتیب داده است. به‌طور نمونه می‌توان به تحقیقات انجام‌شده پیرامون بررسی وضع ارتکاب خشونت علیه کودکان در کشور کامبوج اشاره کرد.
در این تحقیق، بیش از 2‌میلیون و 376‌هزار نفر از کودکان و نوجوانان میان 13 تا 24‌سال از سراسر کشور کامبوج- درخصوص اشکال مختلف خشونت اعم از جسمی، روانی و خشونت جنسی که قبل از 18 سالگی تجربه کرده‌اند- مورد بررسی قرار گرفتند. در گزارش اخیری که با همکاری دولت کامبوج، سازمان ملل‌متحد و صندوق کودکان ملل‌متحد ارایه شده است، سطح وسیعی از ارتکاب خشونت علیه کودکان و نوجوانان در کشور کامبوج، آشکار شده است. عمدتا ارتکاب خشونت جسمی و جنسی توسط افراد بزرگسالی صورت می‌پذیرد که کودکان را می‌شناسند و کودکان به آنها اطمینان دارند. به‌طور نمونه اشاره شده است به ارتکاب خشونت توسط دوستان و همسایگان. همچنین از دیگر نکات جالب توجه این گزارش، این است که ارتکاب خشونت‌روانی عمدتا توسط مادران و معلمان مرد صورت می‌پذیرد.
نماینده ویژه دبیرکل خاطرنشان کرده است که باید امحا و ریشه‌کن‌کردن تمامی اشکال خشونت علیه کودکان به‌عنوان یکی از ملاک‌های توسعه و پیشرفت ملی مورد توجه قرار گیرد و تمامی بخش‌های دولتی اقدامات لازم ازجمله تخصیص بودجه و وضع قوانین و مقررات مقتضی و کارآمد در این رابطه را در دستورکاری خود قرار دهند.
طبق یافته‌ها و نتایج حاصل از تحقیقات جدید، ارتکاب خشونت علیه کودکان، در درازمدت آثار بسیار مخربی بر سلامت روانی و جسمانی کودکان خواهد داشت. به‌طور نمونه اشاره شده است به انتقال بسیاری از امراض و بیماری‌ها در ارتکاب خشونت‌های جنسی، تشویش و اضطراب‌های روحی و روانی، خودآزاری، خودکشی و بسیاری دیگر از معضلات جسمانی و روانی.
بنا به اذعان نماینده ویژه دبیرکل درمورد خشونت علیه کودکان، برخی از مهم‌ترین اقداماتی که دولت‌ها باید در این زمینه صورت دهند، عبارتند از:  
1- وضع قوانین و مقرراتی که صراحتا ارتکاب اشکال مختلف خشونت علیه کودکان را ممنوع می‌کند و درنظر گرفتن ضمانت‌ اجراهای موثر و کارآمد در قبال ناقضان و متخلفان؛
2- ارتقای تلاش‌ها جهت فرهنگ‌سازی اجتماعی برای مقابله با ارتکاب خشونت علیه کودکان در سطح اجتماع؛
3- حمایت از دختران و پسران آسیب‌پذیری که در معرض قربانی خشونت‌شدن قرار دارند؛
4- انجام تحقیقات پیرامون معضل ارتکاب خشونت علیه کودکان و ارایه آمارها و یافته‌های دقیق جهت مقابله موثر و کارآمد با این معضل؛
5- همکاری با سایر دولت‌ها جهت مقابله با ارتکاب خشونت علیه کودکان تا ‌سال 2015، به‌عنوان یکی از اهداف و برنامه‌های اهداف توسعه هزاره.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  206