شاید زودتر از اینها باید میگفتیم که برای بهبود مناسبات اقتصادی باید هدف از زندگی را بهخوبی برای خود و افراد خانواده ترسیم کنید. روشن است که هدف اصلی زندگی، معیارهای ارزشی ویژه خود را پدید میآورد و این معیارها بر رفتار فرد و خانواده، رفتار جمعی و اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تأثیر میگذارد. مدیریت اقتصادی آگاهانه و مبتنیبر دانش و خرد، نقش عواملی را که باعث رشد معنوی خانواده میشوند، به بیشترین حد خود میرساند، در جهت شکوفایی استعدادها و خلاقیتهای خانواده تاثیرگذار است و قناعت و میانهروی در مصرف و دوری از اسراف را شعار و الگوی زندگی خانواده قرار میدهد. روشن است که اگر اعضای خانواده از نظر روحی و علمی رشد یابند و مورد پذیرش دیگران قرار گیرند، از گرایشهای مادی پرهیز میکنند. مصرفگرایی در زندگی انسان، خسارتهای مادی و معنوی فراوان بهبار آورده است. این نکته باید شعار زندگی انسان شود که زندگیکردن برای داشتن و مصرف کالا، پایینآمدن مقام و شأن انسان است. در این مسیر به این پرسش باید پاسخ داد که آیا انسان برای مصرف زندگی میکند یا مصرف برای زندگی است؟ آیا زندگی انسان دارای اهداف والاتری نیست؟
شما باید بهنوعی رفاه روانی و ذهنی در تفکرتان دست پیدا کنید تا بتوانید الگوی مناسب اقتصادی و سبک زندگی خود را بیابید. بدیهی است در این صورت در جهت تحقق ایدههایتان و رسیدن به الگوهایتان موفق خواهید شد.