شماره ۵۵۱ | ۱۳۹۴ سه شنبه ۸ ارديبهشت
صفحه را ببند
تحليل يك خبر تبعيض‌آميز

|  مصطفی عابدی  |  

واليبال ايران، اولين ورزش گروهي كشور است كه پله‌هاي ترقي را پيموده و به يكي از قدرت‌هاي جهاني تبديل شده است. همين پيشرفت كافي بود تا استقبال مردم از مسابقات ليگ جهاني چه در تلويزيون و چه در ورزشگاه افزايش يابد، و نهاد ورزش و نيز صداوسيما را به تكاپو بيندازد تا از اين موقعيت پيش آمده به نحو مطلوبي بهره‌برداري كنند. ولي در ایران به دلايلی که در ادامه گفته خواهد شد، بهره‌برداري نهادهای دولتی از ورزش با ساير زمينه‌ها تا حدي متفاوت است، زيرا هر ورزشي تحت مديريت فدراسيون‌هاي جهاني است، و در داخل كشور نيز فرض بر اين است فدراسيون‌ها بايد مستقل از دخالت دولت باشند. حال ببينيم كه در اين ميان چه اتفاقي افتاده است. دو موضوع حق پخش تلويزيوني و حضور بانوان در ورزشگاه را مرور مي‌كنيم.
سال گذشته گفته شد كه شرط انجام مسابقات ليگ جهاني واليبال در ايران ضبط تلويزيوني پيشرفته و نيز امكان انجام ويديوچك است كه بلافاصله هر دو مورد انجام شد. هم‌چنين پرداخت حق فدراسيون جهاني واليبال از پخش مستقيم مسابقات بايد انجام مي‌شد تا امسال نيز اجازه   پخش مجدد تلویزیونی این مسابقات داده شود. صداوسیما در پرداخت این پول تعلل کرد و به همین دلیل تهدید شد که از پخش مسابقات محروم خواهد شد. از این رو اين كار هم چندي پيش انجام، و در موعد مقرر حق پخش فدراسيون جهاني واليبال تمام و كمال پرداخت شد. حتي اگر صداوسيما مشكلاتي در پرداخت پول داشته باشد، به دليل اهميت پخش تلويزيوني مسابقات آن را حل كرد. درباره حضور بانوان در ورزشگاه نيز گفته شد که در صورت ادامه ممنوعیت حضور آنان احتمال این‌که ایران از بازی‌های لیگ جهانی حذف شود زیاد خواهد بود به همین دلیل هم ظاهراً این مسأله نیز حل شده و در بالاترين سطوح اجرايي موضوع به سرانجام رسيده است.
ولی از سوي ديگر، پرداخت حق پخش تلويزيوني فوتبال سال‌هاست که همچنان حل نشده باقی مانده است و این درحالي است كه بينندگان فوتبال داخلي، به احتمال فراوان بيشتر از واليبال هستند و به طبع منافع پخش آن براي صداوسيما نيز بيشتر است. ولي چرا مشکل پرداخت حق پخش مسابقات فوتبال حل نشده است؟ چون در این زمینه نهادي در برابر صداوسيما قرار دارد كه از يك سو داخلي است و از سوي ديگر به معناي واقعي كلمه مستقل و قدرتمند نيست. هم‌چنين مسأله حضور زنان در ورزشگاه‌هاي فوتبال نيز هنوز در ‌هاله‌اي از ابهام قرار دارد زیرا دراین‌باره هنوز تهدیدی جدی به تحریم فوتبال نشده‌ایم. اين تبعيض آشكار نشان مي‌دهد كه پرداخت يا عدم پرداخت حق پخش و نيز حضور يا عدم حضور بانوان در ورزشگاه‌ها از منطق دروني و قابل دفاعي برخوردار نيست، بلكه ناشي از قدرت طرف مقابل است. به قول معروف وقتي سنبه طرف پر زور است، حرف آن را گوش مي‌دهند، در غير اين صورت نه. اين نوع رفتار موجب بدبيني مردم مي‌شود. واقعيت اين است كه اگر جامعه ما در مسير درستي قرار داشت هر دو موضوع پرداخت حق پخش تلويزيوني و حضور بانوان در ورزشگاه‌ها را بايد در چارچوب يك گفت‌وگوي آزاد و حقوقي رسيدگي و به سرانجام مي‌رسانديم. در اين صورت نيازي به پذيرش دستورات یا توصيه‌هاي فدراسيون‌هاي جهاني نبود. اگر به هر دليلي حق پخش و يا حضور بانوان را درست و مطابق عقل مي‌دانيم، آن را بپذيريم و اگر آنها را نادرست مي‌دانيم، نپذيريم، نه براي فوتبال و نه براي واليبال. اين نحوه رفتار ما پيام نامناسبي مي‌دهد، و به مخاطبان القا مي‌كند كه اگر مي‌خواهيد اهداف و ايده‌هاي خود را پيش ببريد، نگاه‌تان را به خارج معطوف كنيد و اين خسارت بزرگي است كه به جامعه ايران زده مي‌شود. حضور بانوان در ورزشگاه‌ها را در چارچوب حقوق موضوعه موجود مي‌توان بررسي و از آن دفاع كرد و اگر ملاحظاتي هم وجود دارد آن را حل كرد و اصولاً دستور منع اين حضور موجب سوال و ايراد است و نه اصل حضور آنان. پرداخت حق پخش نيز موضوعي روشن است، براي رسيدن به ورزش حرفه‌اي و نيز تبديل فوتبال يا هر ورزش ديگر به صنعت ورزشي، بايد حق پخش را محترم شمرد و از خلال رقابت به تعيين قيمت و ارزش آن پرداخت. البته اصلاح ورزش فقط با حق پخش حل نمي‌شود ولي اين مورد نيز يكي از مشكلات ورزش كشور است. اتفاقاً اين موضوع به نفع صداوسيما نيز هست. همچنان كه تلويزيون‌هايي كه در دنيا حق پخش را مي‌دهند، ضرر نمي‌كنند. وجود اين نوع تبعيض‌ها منشاء بسیاري از نابساماني‌هاي موجود در كشور است.

دیدگاه‌های دیگران

ف
فارس |
مخالف 0 - 1 موافق
"همين پيشرفت كافي بود تا استقبال مردم از مسابقات ليگ جهاني .....افزايش يابد" عزیزان نویسنده و ویراستار بعضی از صفحات روزنامه شهروند به کررات از ساختار جمله ی " همین ... کافی بود تا...." استفاده می کنند. خواهشمندم در نظر داشته باشید که این ترکیب گذشته از تکراری و نامفید بودن، در بسیاری از مواقع اشتباه به کار می رود. استفاده از این ساختار جمله زمانی درست است که بخواهییم بگوییم اتفاق کوچکی باعث چیزی شد. در جمله بالا چون احتمالا " تبدیل شدن تیم ملی به يكي از قدرت‌هاي جهاني" از نظر نویسنده اتفاق کوچک و بی اهمیتی نیست، کافی و درست این بود که نوشته شود : "این پيشرفت باعث شد تا استقبال مردم از مسابقات ليگ جهاني .....افزايش يابد"

تعداد بازدید :  157