شماره ۵۵۱ | ۱۳۹۴ سه شنبه ۸ ارديبهشت
صفحه را ببند
پرسشی درباره مقایسه تجربه کشورهای پیشرفته با ایران در رابطه با کارهای مدنی داوطلبانه
از فقدان ساختار دموکراتیک تا حمایت‌های ناکافی
طرح نو| کارخیر و داوطلبانه در ایران خیلی جدی گرفته نمی‌شود. شاید به این دلیل که تعریف درستی از ساختارهای آن ارایه‌ نشده و مردم همیشه براساس یک حس خوشایند درونی و برای به دست آوردن رضای خدا تصمیم می‌گیرند که وارد کارهای داوطلبانه شوند. این در حالی است که در کشورهای دیگر ساختار و قوانین جالبی وجود دارد که انگیزه مردم را برای انجام کار خیر بیشتر می‌کند. مثل شبکه‌ای کارکردن نهادهای مدنی یا امتیازاتی که دولت و ارگان‌های خصوصی برای افراد خیر قایل می‌شوند. «طرح نو» برای آگاهی از تجربه کشورهای پیشرفته در رابطه با کار مدنی، سراغ برخی از فعالان حوزه‌های مختلف رفته و از آنها پرسیده چه فاصله‌ای بین ایران و کشورهای توسعه‌یافته در رابطه با کار خیر وجود دارد و آنها به‌عنوان فعالان مدنی دوست دارند از کدام تجربه کشورهای پیشرفته در ایران بهره مند باشند؟

شما برای رفتن به دانشگاه به کار خیر نیاز دارید

شفیقه فیروزنیا مدیر انجمن فیروزنیا

در کشور ما معمولا مردم کار خیر را برای دل خودشان انجام می‌دهند و تنها به رضای خدا فکر می‌کنند. در واقع برای عمل خیر افراد پاداش یا امتیاز خاصی در نظر گرفته نمی‌شود. برای همین هم خیلی‌ها وقتی پا به سن گذاشتند، تصمیم می‌گیرند که یک کار خیر را شروع کنند اما برایم جالب است که در کشورهای پیشرفته امتیازات زیادی برای افرادی که کار خیر انجام می‌دهند در نظر گرفته می‌شود. مثلا نوه خود من در کانادا زندگی می‌کند. او برای این‌که بتواند در یک دانشگاه خوب ثبت‌نام کند، باید حدی از امتیاز را به دست آورد و اتفاقا یکی از گزینه‌هایی که همیشه در امتیاز گرفتن نقش دارد، فعالیت در کارهای خیرخواهانه و داوطلبانه است. یعنی از افرادی که متقاضی ثبت‌نام در دانشگاه هستند، می‌خواهند که همه تجربه‌های کار خیر خود را از کودکی و با ارایه مدرک ذکر کنند تا بتوانند امتیاز بیشتری به دست بیاورند. البته این به این معنا نیست که همه افراد از کودکی مجبورند که وارد کار خیر شوند اما به ‌هرحال امتیازاتی به دست می‌آورند که ممکن است افراد دیگر نداشته باشند. همین انگیزه تشویقی باعث می‌شود تا همه خود را موظف به انجام کار خیر بدانند. همچنین  در مدرسه کودکان را با فعالیت‌های داوطلبانه آشنا می‌کنند تا در بزرگسالی انگیزه بیشتری برای انجام این امور داشته باشند اما در کشور ما این حمایت‌ها هرگز نبوده و به همین دلیل هم خیلی از افراد به ‌صورت گذری کمکی می‌کنند و آن را ادامه نمی‌دهند، چون معتقدند انجام ‌دادن
 گاه به گاه چنین اموری تنها برای این‌که ثواب اخروی داشته باشد، کفایت می‌کند.

موسسات مردم‌نهاد ما، مسکن‌های مقطعی

محبوبه خلوق مدیر انجمن برنا

کار داوطلبانه در ایران ریشه‌ای طولانی دارد. براساس تحقیقاتی که در این زمینه وجود دارد، باید ریشه آن را  مربوط به دوران هخامنشیان دانست. در آن زمان وقتی گروهی کاری داشتند، گروه دیگر به کمک آنها می‌آمدند و با یکدیگر مشغول به کار می‌شدند و این
 خرد جمعی پیشینه‌ای طولانی دارد. بعدها خیریه‌ها به ‌وجود آمدند و این خیریه‌ها وقت خود را صرف کمک به دیگران می‌کردند و این کار با تمام وجود و با اخلاص انجام می‌گرفت اما تنها در دهه‌های گذشته است که کار خیریه سازماندهی می‌شود و به‌صورت تخصصی روی آن کار انجام می‌گیرد. از این حیث کشورهای دیگر در حدود 100‌سال جلوتر از ما هستند و تخصصی کار می‌کنند. آنها از صفر تا 100 کار را مورد بررسی قرار می‌دهند. سازماندهی، استراتژی و برنامه عمل دارند. مشکل اکنون این است که ما وارد این مباحث نشده‌ایم و به‌ تازگی مشغول تفکیک هستیم. در شروع کار داوطلبانه هم ما در ایران مشکلات گسترده‌ای داریم که در کشورهای دیگر این‌طور نیست. در کشورهای دیگر، کار را شروع می‌کنی و تا زمانی که خلافی نکرده باشی، اتفاقی نمی‌افتد اما در ایران برعکس است.
سازمان‌های مردم‌نهاد در کشورهای مختلف شبکه‌ای کار می‌کنند. مثلا در حوزه معلولان همه یک شبکه را ایجاد کرده و صدای واحدی می‌شوند و تمامی حوزه‌ها اعم از توانمندسازی، فرهنگ‌سازی، حساس‌سازی جامعه، درمان
 و ... را مورد بررسی قرار می‌دهند.
من سال‌هاست عضو شبکه ارتباطی سازمان‌های غیردولتی زنان ایران هستم. این شبکه بیش از‌ هزار سازمان عضو درون خود دارد. این شبکه ازجمله شبکه‌هایی است که در ارتباط با حوزه زنان کار تخصصی انجام می‌دهد، در بحث قانونی و ... وارد می‌شود اما برای مثال در کشور شبکه معلولان نداریم. من بارها اساسنامه این شبکه را هم نوشته‌ام اما بقیه همکاری نمی‌کنند. یکی از اختلافات فاحش در این است. در خارج از کشور حتی شبکه‌ای وجود دارد که فقط برای معلولیت دست است و از این حیث کارهای اساسی انجام می‌دهند. در ایران ممکن است کارهایی انجام دهیم اما ماندگار نیستند و تنها مسکن مقطعی هستند. ممکن است از لحاظ کمیت زیاد بوده باشیم اما کیفیت‌مان خوب نبوده و همین فرق ما با کشورهایی است که خیلی دقیق در این حوزه گام  برداشته‌اند.

کاش می‌شد ساختارها را تغییر دهیم

حر منصوری رئیس انجمن دیده‌بان میانکاله

شاید مهم‌ترین تفاوت انجمن‌های ایرانی با کشور‌های پیشرفته این باشد که در کشور ما تنها برخی از ان جی او‌ها هستند که ساختار دموکراتیک را کاملا اجرا می‌کنند اما از آنجایی که حوادث در ایران در زمان خیلی کمی اتفاق می‌افتد و واکنش‌ها باید در کمترین زمان باشد، این انجمن‌ها  یا خیلی دیر به جواب می‌رسند یا تأثیر خیلی نامحسوس و آرام و شاید درازمدتی دارند. درواقع  ساختاری که در آن رأی‌گیری شود و نظرات همه شنیده شود، در این زمان به نتیجه نمی‌رسد. بنابراین باید غیردموکراتیک عمل شود. یعنی چند نفر در رأس تصمیم‌گیری باشند و به نتیجه برسند یا با فاصله زمانی خیلی زیاد و غیرموثر واکنش نشان دهند. دسته اول در ایران بیشترند که البته به هیچ‌کدام نمی‌توان ایراد گرفت اما واقعیت این است که اگر ان‌جی‌او‌ها  بخواهند موثر باشند و رسالت‌شان را انجام دهند باید در کسر کمی از زمان واکنش نشان دهند. در حال حاضر انجمن‌ها باید به کارهای آموزشی بدون چالش‌های روزمره مشغول شوند و درگیر خبرهایی مثل ماجرای سگ‌های شیراز نشوند. اگر بخواهند ساختار دموکراتیک داشته باشند، باید کار آموزشی را با قسمتی از جامعه مثل بچه‌ها شروع کنند و وارد این جریان‌های خبری نشوند تا پایدار باشند و رسالت‌شان را انجام دهند. از سوی دیگر برای مثال در مورد نیازهای اورژانسی جامعه فعالان طبیعت باید وارد شوند که استقلال کامل دارند و در زمان خیلی کمی می‌توانند تصمیم بگیرند و پیگیری کنند.

 

 

 


تعداد بازدید :  81