شهروند| پسر جواني كه خودش را پسر سفیر ایران در کشور عراق معرفی کرده بود، پس از آشنايي با دختران سادهلوح با ترفندي خاص دست به كلاهبرداري ميليوني از اين دختران پولدار ميزد. خرید حلقه نامزدی از مغازه طلافروشی دوست صميمي کافی بود تا اين پسر جوان در دام مأموران پليس گرفتار شود.
10 روز بود كه ناپديد شده بود و كمكم نگراني و دلشوره داشت جاي خودش را به شك و ترديد ميداد. دختر جوان داشت باورش ميشد كه سرش كلاه رفته و تمام پولهايش را از دست داده است. تا جاييكه در نهايت تصميم خودش را گرفت و به شعبه چهاردهم دادسراي ناحيه دو تهران رفت و از نامزدش شكايت كرد. اين دختر در شكايت خود به بازپرس شاهنگیان گفت: «سه ماه پيش در يكي از شبكههاي اجتماعي با پسري آشنا شدم. او خود را پسرسفير ايران در عراق معرفي كرد. پس از اينكه با هم قرار ملاقات گذاشتيم كمكم ارتباط صميميتري پيدا كرديم و قول و قرار ازدواج گذاشتيم. تا جاييكه سهيل تنهايي به خواستگاريام آمد و ادعا كرد كه خانوادهاش در خارج از كشور زندگي ميكنند. ما حتي با هم به مغازه طلافروشي رفتيم و حلقههاي ازدواجمان را هم انتخاب كرديم.»
اين دختر ادامه داد: «در آن مدتي كه با سهيل در ارتباط بودم او ادعا ميكرد كه تحصيلات دانشگاهي دارد و وقتي با هم بوديم با تلفنش با زبان عربي و انگليسي صحبت مي كرد. او هر بار با يك خودروي شيك سر قرار ميآمد. در آن مدت آشنايي او حتي يك خانه ويلايي لوكس به من نشان داد و ادعا كرد كه در آنجا زندگي ميكند. در اوج اعتمادم دو بار به بهانههاي مختلف به او پول قرض دادم. يكبار 20 ميليون تومان و يكبار هم 30 ميليون تومان از من گرفت و درست بعد از آخرين باري كه از من پول گرفت ناگهان ناپديد شد. هرچه با او تماس ميگرفتم تلفنش خاموش بود. همه جا را به دنبالش گشتم. اوايل نگرانش شده بودم و تصور مي كردم كه سهيل حتما بلايي سرش آمده است. ولي بعد از گذشت 10 روز باورم شد كه او با بردن پولهاي من فرار كرده است.» با اعلام اين شكايت خيلي زود رديابيها براي شناسايي پسر كلاهبردار آغاز شد و مأموران پليس به تحقيق در اين رابطه پرداختند. در حاليكه تجسسها براي دستگيري اين پسر ادامه داشت دختر جوان بار ديگر به دادسرا مراجعه کرد و يك سرنخ را پيش روي كارآگاهان پليس قرار داد. وي گفت: «روزي كه با سهيل براي انتخاب حلقه به مغازه طلافروشي رفتيم صاحب طلافروشي دوست سهيل بود و من فكر ميكنم از طريق او بتوان سهيل را پيدا كرد.» با اين اظهارات كارآگاهان پليس به جواهرفروشی رفتند و از طريق دوست پسر فراري توانستند او را خيلي زود دستگير كنند. پسر جوان در بازجوييها به مأموران گفت: «خود را پسر سفیر ایران در کشور عراق معرفی کردم. او هم به من علاقهمند شد و تصور میکرد پسر پولداری هستم. اما یک نمایش کافی بود تا ستاره، 50میلیون تومان برای من واریز کند.»
متهم در ادامه اعترافاتش راز كلاهبرداري از دو دختر ديگر با همين شيوه را فاش كرد و گفت: «تصميم گرفتم با همين شيوه از دختران ديگر هم كلاهبرداري كنم. براي همين با دو دختر ديگر آشنا شدم و از آنها هم هركدام 3 و 4 ميليون تومان پول گرفتم. اما فكر ميكنم چون پول زيادي نبود شكايت نكردهاند.» بررسیهاي تیم تحقیق نشان میدهد این مرد کلاهبردار، تحصیلات دانشگاهی ندارد. او تنها چند جمله عربی و انگلیسی آموخته بود تا بتواند نقشآفرینی کند و اعتماد طعمههای خود را جلب کند.
ادعاهای اين پسرکافی بود تا وي با قرار قانوني روانه زندان شود و تحقيقات درخصوص شناسايي مالباختگان ديگر در دادسرا ادامه دارد.