شهروند: ارکستر سمفونیک تهران، بارِ دیگر اواخر هفتهای که میآید، به اجرای برنامه خواهد پرداخت؛ مثل هفته گذشته. حالا میشود امیدوار بود که ارکستر سمفونیک تهران، برنامههای منظمی داشته باشد و در میانِ ارکسترهای معتبرِ دنیا؛ حرفهایی برای گفتن دارد. این درحالی است که «علی رهبری» در اولین روزِ هفته جاری نشستی مطبوعاتی برگزار کرد و از اتفاقاتی جدید در این حوزه سخن گفت. برای مثال گفت که از این پس دیگر ارکستر سمفونیک تهران وجود ندارد و ارکستر سمفونیک، ملی خواهد شد و از آن گذشته، ارکستر موسیقی ملی هم دیگر مثل سابق وجود نخواهد داشت.
او در این نشست به این مسأله اشاره کرد که: «هيچ كشوري در دنيا اركستر ملي ندارد؛ حتي تركيه. من موافق اين مسأله هستم كه اركسترهاي متعددي در ايران فعاليت داشته باشند؛ همانطور كه كشورهاي بسيار كوچكتر از ايران هم داراي اركسترهاي متعدد هستند و حتي بسياري از شهرها نيز اركسترهاي متعددي دارند؛ براي مثال در آنتاليا؛ چندين و چند اركستر مشغول فعاليت هستند كه اصلا قابل مقايسه با ايران نيست؛ به همين خاطر ما نميخواهيم اركسترهايي كه در ايران وجود دارد را كوچك يا زمينه فعاليتِ آنان را متوقف كنيم؛ با همه اینها قدم فرهاد فخرالدینی روی چشم من است؛ اما تصمیمی که رهبران میهمان برای ارکستر میگیرند، باید مورد تأیید ما باشد. من حتی پوسترهای کنسرت را هم چک میکنم و در صورتی که مورد تأیید باشد، اجازه انتشار خواهم داد و البته لیستی را نیز آماده خواهیم کرد و بعد از هر کنسرت از نوازندگان درباره رهبران میهمان نظرسنجی خواهیم کرد.»
این را میتوان به معنای انحلال ارکستر موسیقی ملی دانست. ارکستری که در سال 1377 و در دولت اصلاحات، توسط «فرهاد فخرالدینی» کار خود را آغاز کرد؛ در آن زمان مدیریت دفتر امور موسیقی بر عهده علی مرادخانی بود و در نخستین اجرای این ارکستر از آواز محمدرضا شجریان از ساختههای علی تجویدی بهره برد. با همه اینها رهبري ميگويد: «عدهای میگفتند ساختار ارکستر سمفونیک مانند ارکستر ملی است و عدهای هم میگفتند که بین این دو تفاوت وجود دارد. در نهایت فهرستی برای من آوردند و گفتند اینها نوازندگان ارکستر ملی هستند. من پس از بررسی متوجه شدم بیشتر این بچهها همان نوازندگان ارکستر سمفونیک هستند و این ایده به سر من آمد که اصلا چه لزومی دارد این دو ارکستر را از هم جدا کنیم؟»
همه اینها درحالی اتفاق میافتد که در تمامِ دو سالی که از حضورِ دولتِ روحانی میگذرد؛ فرهاد فخرالدینی بارِ دیگر به دعوت مدیران ارشاد فعالیتهای خود را برای احیای این ارکستر آغاز کرده بود و برنامههای متعددی نیز در این خصوص وجود داشت. مدیران ارشاد نیز در این مدت، اظهارنظرهای فراوانی در باره راهاندازی مجدد ارکستر میکردند. حتی سال گذشته، برای انتخاب نوازندگان ارکستر موسیقی ملی ایران فراخوان دادند تا نوازندگان براساسِ آزمون انتخاب شوند؛ حالا اما همه چیز تغییر کرده است. ارکستر سمفونیکِ تهران و ارکستر موسیقی ملی شدهاند «ارکستر سمفونیک ملی» و این به معنای این است ارکستری که فخرالدینی تأسیس کرده بود و آثارِ متعددی را نیز به وسیله آن خلق كرده حالا دیگر وجود ندارد. فخرالدینی خودش در اینباره گفته است: «ما در اين مدت جلسات زيادي با آقاي رهبري و همچنين مرادخاني داشتيم اما من به آنها نيز اين مسأله را بيان كردم كه حاضر به همكاري در اين شرايط نيستم. در این وضع خودم هم نمیدانم سرنوشت ارکستر موسیقی ملی چه خواهد شد؟ شاید باید پاسخ به این سوال را آقاي مرادخاني كه در اين تصميمگيريها همراه با آقاي رهبري نقش داشتند، توضيح دهند. من در اين مدت و براي راهاندازي دوباره اركستر موسيقي ملي، طرحها و برنامههاي ديگري داشتم كه ميتوانست به پويا شدن اين اركستر بينجامد، اما بههرحال دوستان نظر ديگري داشتند كه آن را در نهايت اعمال كردند.» او همچنین در پاسخ به این پرسش که تكليف فعاليتهايي كه در اين دوسال توسط فخرالديني براي احياي دوباره اركستر انجام شده چه خواهد شد؟ هم به این مسأله اشاره دارد: «تنها چيزي كه بهطور قطع ميتوانم بگويم اين است كه آنها شرايطي را به وجود آوردهاند كه تاكنون براي من قابل قبول نبوده و تأكيد ميكنم هيچ همكارياي در اين خصوص نخواهم داشت.»
میتوان کمبود بودجه را یکی از مهمترین عواملی دانست که در انحلال فعالیتهای ارکستر موسیقی ملی به شکل سابق تأثیر داشته است. هر چند پیش از این زمانی که آقای فخرالدینی از رهبری ارکستر کنار کشیدند اهالی موسیقی یکبار دیگر نیز تصمیم گرفتند تا این ارکستر را راهاندازی کنند که این اتفاق هرگز نتوانست رخ دهد، ارکستر موسیقی ملی، بدون فرهاد فخرالدینی، چیز مهمی کم دارد.