سعید اصغرزاده
امیدوارم صبور باشید. سه تا خبر نقل قول میکنم و نمیدانم که اصلا لازم است نتیجه بگیرم یا نه. میخواهم بگویم راههای بسیاری برای کمک به کشور وجود دارد. یکی از راهها فرهنگ است. ما به عوض داوطلب شدن در برخی حوزهها که سررشته نداریم، میتوانیم داوطلب اشاعه فرهنگ و هنر کشورمان باشیم. ما میتوانیم از ابزارهای فرهنگی جهت اعتلای موضوعاتی که دلبسته آن هستیم، کمک بگیریم.
1- وقتی آخرین قسمت سریال Breaking Bad دو سال پیش پخش شد، ترس همه ساکنان آلباکورکی را گرفت. این سریال باعث شده بود که جاذبه گردشگری این ایالت چندین برابر شود. حالا که این سریال تمام شده چه؟ نیومکزیکو بعد از «بریکینگ بد» (Breaking Bad) اما گویا اینطور نیست و توریسم در این منطقه حتی بیشتر هم شده است و دلیل آن چیزی نیست جز سریال «Better Call Saul» (بهتره با سال تماس بگیرید) که درواقع ادامه سریال «بریکینگ بد» است. این سریال، ماجراهای «سال گودمن» وکیل «والتر وایت» را به تصویر میکشد. با بازی «باب اودنکرک» که فرشته نجات خلافکاران و قاچاقچیان است. این سریال تنها بعد از پخش چند قسمت اول از این فصل در صدر بهترین سریالها قرار گرفته است. منتقدان همگی این سریال را تحسین کرده و در ردهبندیها بالاترین ریتینگ را از آن خود کرده است. نیومکزیکو بعد از «بریکینگ بد» Better Call Saul ماجرای این سریال به چندین سال قبل از وقایع «بریکینگ بد» برمیگردد. در نتیجه انتظار میرود پای بازیگران «بریکینگ بد» مجددا به این سریال باز شود. در نوزدهم ژوئن ۲۰۱۴ شبکه AMC شروع برنامهریزی برای ساخت فصل دوم را اعلام کرد. فصل دوم قرار است ۱۳ قسمت داشته باشد و زمان پخش آن برای ابتدای سال ۲۰۱۶ در نظر گرفته شده. این درحالی است که فصل اول این مجموعه ۱۰ قسمتی است و پخش آن از ابتدای سال ۲۰۱۵ آغاز شده است.
2- در مقالهای که توسط حریت منتشر شده آمده است که درآمد ترکیه در دو سال گذشته از فروش 15هزار ساعت سریالهای تلویزیونی به دستکم 75 کشور جهان معادل 200میلیون دلار بوده است. (درآمد سالانه ترکیه 191میلیارد دلار است). این مقاله اذعان میکند که سریالهای تلویزیونی ترکیه به ابزار غیرقابلانکاری برای تبلیغ صنعت جهانگردی - افزایش توریست و همچنین قدرت نرم (فرهنگی) ترکیه تبدیل شدهاند. جالب اینکه این سریالها که معمولا هم موضوعاتی عشقی و جوانپسند با صحنههایی از زندگی یکدرصد طبقه بالای ترکیه را دارند در کشورهایی مثل یونان و صربستان و
مونته نگرو و کشورهای عربی (یعنی عملا همه کشورهایی که دستکم 500سال زیر سلطه عثمانیها بودند و دل خوشی از آنها نداشتند و در بعضی مثل یونان علیه ترکها قیام شد) طرفدار زیادی دارند.
3-روزنامه دیلی صباح چاپ ترکیه گزارشی منتشر کرده از یک کلاس آموزش زبان ترکی استانبولی در تهران. طبق این گزارش تعداد متقاضیان ثبتنام در این کلاس از ظرفیت پذیرش آن بیشتر است. ۸۰درصد متقاضیان زنان خانهدار هستند. موسسه «یونس آمره» در تهران که مخصوص آموزش زبان ترکی است، این روزها با هجوم علاقهمندان یادگیری زبان ترکی روبهروست. به گزارش روزنامه ترکی دیلی صباح، این موسسه که از سال ۲۰۰۹ تأسیس شده و در بیش از ۳۶ کشور جهان از ژاپن و روسیه تا اردن و هلند شعبه دارد، تا کنون چنین اشتیاقی را برای یادگیری زبان ترکی استانبولی تجربه نکرده است؛ سالانه ۵۵۰ نفر از ساکنان تهران برای ثبتنام در این موسسه مراجعه میکنند. شامیل اوچال، مدیر این موسسه به دیلی صباح گفته که نمیتواند تمام متقاضیان را ثبتنام کند و تنها نیمی از آنها پذیرفته میشوند. به گفته وی موسسات دیگری هم در تهران هستند که ترکی استانبولی تدریس میکنند اما این آموزشگاه به دلیل اینکه از معلمان ترک استفاده میکند، محبوبیت بیشتری دارد. اوچال گفته قصد دارد در دو شهر اصفهان و تبریز نیز شعبهای از موسسه یونس آمره افتتاح کند.
کسانی که در این موسسه ثبتنام میکنند، هدفشان از یادگیری ترکی استانبولی سه چیز است: گروهی که با شرکتها و موسسات ترک همکاری تجاری دارند، کسانی که قصد ادامهتحصیل در ترکیه را دارند و گروه سوم که بیشترین تعداد متقاضیان را تشکیل میدهند و اکثرا هم زن هستند با هدف فهم بهتر سریالهای ترکی خواهان یادگیری زبان ترکی استانبولی هستند. دیلی صباح با دو تن از این زنان گفتوگو کرده است. یکی از آنها زنی ۵۵ساله است که به گفته خودش بعد از دیدن سریال ترکی «عشقممنوع» به یادگیری زبان ترکی علاقهمند شده است. دومین زن مصاحبهشونده، ترک زبان است و گفته پس از تماشای شوهای ترکی تصمیم گرفته ترکی استانبولی یاد بگیرد. وی دو سال است که به این کلاسها میآید و قصد دارد پس از پایان دوره آموزشی بهصورت خصوصی ترکی استانبولی تدریس کند.
من نمیدانم چرا دیگران اینقدر موفق میشوند و ما نمیتوانیم موفق شویم. موضوع این نیست که مردم سرزمینمان تاثیرپذیر نیستند که اگر نبودند الان در صف کلاس آموزش زبان ترکی نبودند. قصه هم این نیست که تولیدات سیمایی و سینمایی ما مورد توجه حتی ذائقه خانهداران و خانهنشینان هم نیست. قصه شاید به باوری برمیگردد که نداریم. همه زود آمدهایم تا زود برویم. همه داوطلب این هستیم که داوطلب کاری نباشیم. زمان را باید گذراند. بودجه هم که هست. یعنی نفت هم که هست. ما هم که میزمان را داریم....