| افسر موموندی کاظمی | دبیر سرویس جامعه وبسایت الفبا |
در عصر رسانههای نو، خانه نیز چون یک حوزه ارتباطاتی در نظر گرفته میشود. قشر متوسط جامعه امروز بیشتر در خانهای زندگی میکند که افزون بر یک مرکز گسترده خانواده، مراقبت و گفتوگو، بازار، یادگیری، تفریح و سرگرمی، یک مرکز چندرسانهای نیز هست. اکنون برخی اندیشمندان برآنند که در تمام سرزمینها فناوریهای ارتباطات و اطلاعات تثبیت و جایگزین الگوهای رفتاری در محیط زندگی و خانه میشوند و فضاهای فیزیکی و مجازی بهسوی احاطه خانه در حرکتاند.
عصر جدید با همگرایی هوشمندانه، فناوریهای گوناگون ارتباطی مبتنی بر نظم دیجیتالی (صفر و یک) را به ارمغان آورد و تلویزیون و تلفن و دیگر ابزارهای ارتباطی را بر قواعد خود بازتولید کرد تا شکل خاصی از ساختار اجتماعی، یعنی جامعه شبکهای، از آن سر بر کند. بدینگونه هر انسان نقطهای در شبکهای برآمده از نقاط انسانی در فضای شبکهها شد و هزاران شبکه کوچک و بزرگ تمام ارتباطات انسانی را، از پرورش و آموزش و سیاست و مذهب و پژوهش تا تجارت، پوشش دادند. این دگرگونیهای جهان انسانی از همان آغاز لحظهای از گسترش و نوآوری بازنایستاده است.
آغاز عصر رسانههای نو بهمنزله پایان عصر تلویزیون نیست؛ بدانگونه که تلویزیون، جهان گوتنبرگ و سامانه ارتباطی مبتنی بر ذهن چاپی و نظم الفبای آوایی را پایان داد. جهان ما جهان همگرایی و گسترش رسانههاست؛ رسانههایی که توانایی تسلط بر سرنوشت و رویدادهای دگرگونکننده را در هر جامعه بهدست میدهد. به بیانی دیگر، فناوری نو ابزار ارتباطی نوینی نیافرید، بلکه ابزار و فنون پیش از خود را با همگرایی تقویت کرد و به توسعه شبکههایی پرداخت که از نظر فرهنگی توانمندتر و مسلطترند. این خود به شکلگیری عادات ارتباطی مجازی منجر شد که فرهنگ انسان آینده را شکل میدهد. رشد انفجارآمیز ارتباطات از طریق پیامک و ایمیل اگرچه کاملا جایگزین ارتباط بینفردی نشد، ارتباطات رویاروی دیداری و شنیداری را به کمترین میزان رساند. جلوگیری از رویارویی انسانی احتمالا با کاهش مهارتهای ارتباطات انسانی و افزایش مهارتهای فنی همراه است. بیم آن میرود انسان بینیاز از مهارتهای ارتباطی (چون حالات ارتباطی غیربیانی) با قدرت جعل هویت خود در فضاهای مجازی و رویابافیهای احساسی و جنسی، توانایی درک و یافتن هر معنایی را از دست بدهد. فناوری بهواسطه بازتعریف مفاهیم انسانی، «منِ» نوینی از «من» میآفریند و حریم خصوصی را نیز به ساحت همگانی میآورد. فناوری از مرزهای تاریخ و زمان عبور کرد و گذشته و حال و آینده ذهنی را که برقرارکننده ارتباط انسانی است، به هم آمیخت.
کودكان در دنياي كنوني تاثیرپذیرترين گروه انسانياند كه در شتاب و اضطراب این دگرگونیها نباید فراموش شوند. پرورش کودکان در عصر رسانههای نو اگرچه آسانتر، دارای پیچیدگیها و ظرافتهایی است که آگاه بودن از آنها بهمثابه توانمندسازي كودك امروز و تولد انساني خوشبخت براي فرداست. در جهانی که کامپیوترها امتداد ذهن انسان میشوند، هماهنگی فزاینده میان ذهن و ماشین بهگونهای بنیادین نحوه تولد، زندگی، یادگیری، کار، تولید، مصرف، رویابینی و جنگیدن یا مردن ما را هم دگرگون میکند.
اکنون زمان سرگرمی کودکان با تلویزیون، کامپیوتر و بازیهای ویدیویی بیش از دیگر فعالیتهای رسانهای است. کاربرد این رسانهها بهگونهای رو به گسترش است که طی 10سال گذشته هم تعداد کودکان کاربر رسانه و هم زمانی که این کودکان با رسانهها سرگرم میشوند افزایش چشمگیری داشته است.
پدران و مادران، معلمان و مربیان بهداشتی بایستی با درک تاثیرات رسانهها بر پرورش دوران کودکی، شیوههای کاستن آثار منفی و افزایش آثار مثبت رسانهها را بیاموزند. آثار جسمی و روانی رسانهها بر کودکان اهمیت بسیار دارند. رسانه متناسب با ویژگیهایی چون سن، جنس، زمان و محتوا، پیامدهای خاص خود را برای کودکان دارد. پژوهشگران در اواخر قرن بیستم پرسش درباره چگونگی تأثیر رسانهها بر رفتارهای کودکان را آغاز کردند. توجه به این پرسش بهدلیل اهمیت تأثیر رسانهها بر پرورش کودکان است. امروز در هنگامه ظهور پرهیاهوی صدها تلویزیون کابلی و شبکههای ماهوارهای، میلیونها دیویدی، بازیهای ویدیویی، تلفن همراه و انواع کامپیوتر شخصی پرسشهای بیپاسخ بسیاری مطرح است و بهنظر میرسد ظهور رسانهها را نیز پایانی نیست. رسانه، با یواسپی، دیویدی، تلویزیون، کنسولهای بازی، گوشی تلفن، تبلت و کامپیوتر در بسیاری از جنبههای زندگی روزمره و محیطهای خانوادگی وارد شده است. مشاهدات و نظرسنجیها نشان میدهد اغلب خانوادهها و فرزندانشان دارای تلویزیون، بازیهای ویدیویی، کنسولهای بازی، کامپیوتر و تبلت هستند و به اینترنت دسترسی دارند. ضریب نفوذ تلفن همراه در کشور ما بهازای هر 100 نفر 77 نفر اعلام شده است. شاخص توسعهيافتگي فاوا در كشورها نسبت مستقيم با رشد كاربران جوان متصل به اينترنت دارد. این شاخص 52درصد جمعيت جوان كشورمان محاسبه و اعلام شده است. بیش از 84درصد ایرانیها نیز سواد فاوا دارند. در بخش نشانگرهای استفاده مهارتی از فاوا، ایران دارای نرخ رشد 3/86درصدی در مقاطع تحصیلی مدارس و ضریب باسوادی 3/84درصد در کل کشور است. بنابر آمار، در ایران افراد 15 تا 17سال بیشترین مخاطبان بازیهای شبکهایاند و در تهران روزانه حداقل بین
20 تا 30هزار پسر 11 تا 20 ساله بیشترین ساعات اوقات فراغتشان را در گیمنتها میگذرانند. رسانه، نهتنها بیشتر خانوادهها را درگیر کرده، مدرسه و محیطهای عمومی نیز مملو از رسانه است. اکنون میتوان گفت خواب، تنها فعالیتی است که کودکان زمان بیشتری را نسبت به رسانه صرف آن میکنند. پیشفرضهای سنتی برآنند که رسانه «خطر و تهدیدی بیاندازه برای کودکان» و القاکننده «انزوای شخصی» است و کودکانِ تنها در فضای خصوصی را با کاهش تجربیات روانی شخصی روبهرو میکند. استفاده از رسانه، همچون تماشای تلویزیون، بیشتر با تنهایی و کمتحرکی همراه است. آثار کاربرد رسانه با این روش در کودکان با پیامدهای منفی بهداشتی و پرورشی مانند چاقی، پرخاشگری و عملکرد ضعیف در مدرسه ارتباط دارد. این چند اثر وجه غالب نگرانی از سلامت کودکانِ کاربر رسانه است.
با وجود این پژوهشگرانِ پیامدهای کاربرد رسانه بر سلامت کودکان برآنند که شواهد از آثار سودمند رسانه بر سلامت کودکان نیز خبر میدهد. فرضیه آثار سودمند و قابل اندازهگیری کاربرد رسانه در پرورش دوران کودکی دور از ذهن نیست، هرچند بسیاری از این آثار هنوز قابل استناد نباشد.
زمان کاربرد رسانه توسط کودک مهمترین عامل پیامدهای پرورشی چون افسردگی، انزوا، پرخاشگری، ضعف عملکرد تحصیلی و بزهکاری بهنظر میرسد. بروز ناهنجاریهای متابولیک مانند فشار خون بالا، چاقی، بیماری عروق کرونر و سندرم متابولیک نیز پیامدهای زندگی بیتحرک و بدون ورزش است. پدران و مادران، مربیان بهداشتی و پرستاران مسئولیت کاربرد هوشمندانه رسانه در خانهها و مدارس را برعهده دارند. پدر و مادرها مسئول انتقال رفتار اجتماعی مناسب به فرزندانشان هستند و باید اطمینان حاصل کنند که محیط خانه، فرصت پرورش عاطفی و علمی را بهطور کامل برای فرزندانشان فراهم میکند. بدیهی است پدر و مادرها مهمترین تنظیمکننده استفاده کودکان از رسانه و زمان کاربرد آن هستند. مربیان مسئول ارایه بهترین ابزار برای آموزشوپرورشکودکاناند، بهگونهای که امکان دستیابی هر کودک را به توانایی کامل علمیاش فراهم آورند. در دورهای که رسانه درحال جایگزینی روشهای تدریس سنتی است، مربیان باید برای هماهنگی با این دگرگونیها بهخوبی آماده باشند. مربیان تربیتی و بهداشتی مسئولیت ترویج پیامدهای مثبت رسانه بر سلامت کودکان و آموزش این مفاهیم به خانواده را
برعهده دارند.