شماره ۵۴۹ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۶ ارديبهشت
صفحه را ببند
میانمار؛ پرونده یک درگیری مذهبی
در عزای نسل بشر

حمیدرضا   عظیمی

تصاویر پشت سر هم پیش می‌رود، فریم به فریم. هر لحظه بر روحت چنگ می‌اندازد. دلشوره؛ نه! دل‌آشوبه و تهوع سراغت می‌آید. این همه خشونت یک جا، آن هم در قرن بیست‌ویکم، چیزی فراتر از باور است. جهانی که در آن از حقوق حیوانات سخن به میان آمده، این میزان خشونت علیه انسان را چگونه توجیه می‌کند؟ این سوال، بعد از تماشای فیلم ساعت‌ها و شاید هفته‌ها در ذهنت می‌ماند.
فیلم کمی بیشتر از 7 دقیقه است. از تصاویر مستندی است که هنگام حادثه گرفته شده؛ حوادث جولای ‌سال 2012 در میانمار. حادثه‌ای که نسل‌کشی مسلمانان(عنوانی که در رسانه‌ها به کار می‌رود) این منطقه را با خود به همراه داشت. وقتی منتشر شد در اندک زمانی، بیشتر سایت‌های فارسی زبان آن را منتشر کردند. همان اول کلی هشدار داده شده است که این تصاویر را همه افراد تماشا نکنند. «18+»  به این معنا که افراد بالای 18‌سال مجاز به دیدن آن هستند، چه دردی را دوا می‌کند. 18 یا 81 سال، هر چقدر که عمر داشته باشی، محال است این همه خشونت را یک‌جا دیده باشی!
 جمعی از مردان خندان، دو سر بریده در دست دارند. در آن سو، پسر جوانی که به زور 18 سالش تمام شده، شمشیری (قمه) برشانه با سر بریده‌ قربانی دیگر، عکس یادگاری می‌گیرد! شعله‌های آتش از هر سو زبانه می‌کشد و خانه‌هایی که مایملک مسلمانان بوده را به کام خود می‌کشد.
زنی وحشت‌زده مقابل دوربین حاضر شده و صحبت می‌کند. می‌گوید: داخل خانه بودیم. زمانی‌که بودایی‌های مسلح به روستای ما آمدند، مردانمان را دستگیر کردند. همسر و پسر بزرگم را گرفتند و کشتند. گریه امانش نمی‌دهد. بغض خود را فرو می‌بلعد و چشمان حیرانش به دوربین خیره می‌شود.
تصاویر پشت‌سر هم پیش می‌رود. فریم به فریم. مردمی که آتش گرفته درحال دویدن هستند. شاید که امدادی شود و آتش خاموش! اما نمی‌شود. جنازه کودکان پیش چشم است. کودکانی با گردن‌های بریده، مردانی با زخم‌های عمیق بر سر و گردن و جمجمه متلاشی شده! و از همه بدتر دو مرد که از کمر دو نیم شده‌اند و نیم‌تنه بالایی آنها در تصویر دیده می‌شود.
گویی سروشی ندا در می‌دهد: «بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ»؟ هیچ پاسخی نمی‌رسد و سروش دوباره فریاد می‌زند. دوباره و دوباره! ندایی که گویی، گوشی برای شنیدنش نیست!
در متن فیلم چند مصاحبه هم وجود دارد. «شیخ زین‌العابدین یوسف» دبیرکل جمعیت علمای «روهانیگا»، لب به سخن باز می‌کند. از دیده‌هایش می‌گوید و شنیده‌هایش: بعد از یورش آنها (بودایی‌ها) بعضی از جوان‌ها مقاومت کردند و بعضی هم فرار. الان دیگر کسی باقی نمانده و خانه‌ها خالی است. (بودایی‌ها) به خانه‌های ما وارد شدند. کسانی‌که هیچ حیایی نداشتند. زنان و کودکان باقیمانده را می‌گرفتند و بیرون می‌بردند. به زنان تجاوز می‌کردند و لباس‌هایشان را می‌کندند. زشت‌ترین کارها را با آنها انجام می‌دادند و بسیاری از آنها را می‌کشتند.
جمعی از زنان در کمپی نزدیک مرز بنگلادش حضور دارند، کمپ‌هایی که حالا گفته می‌شود بخشی از (حدود) 4‌میلیون آواره را در خود جای داده‌اند. آنها گریخته‌اند و خود را به این سو که گمان می‌رود جایی امن باشد، رسانده‌اند. یکی از زنان می‌گوید:   خانه‌ها و اثاثیه‌های ما را آتش زدند و بچه‌های ما را جلوی چشم‌هایمان کشتند. الان نمی‌دانیم به سر همسرانمان چه آمده است. ارتش، مردان را به مکانی نامعلوم برد و دیگر بازنگرداند. تازگی‌ها شنیده‌ایم که آنها شهید شده‌اند.
زنی دیگر با بغض می‌گوید: بودایی‌ها به خانه‌های ما حمله کردند و گفتند به شرطی بیرون می‌روید که پول و جواهراتتان را بدهید. ما چاره‌ای جز قبول نداشتیم. با این وجود با ما زشت‌ترین کارها را انجام دادند.
پیرزنی هم می‌گوید: ارتش و پلیس به خانه‌های ما حمله و مردان را دستگیر می‌کنند. آنها را کتک می‌زنند و به زن‌ها تجاوز می‌کنند. می‌خواهد گریه کند اما ظاهرا دیگر اشکی برایش باقی نمانده است.
آغاز یک نسل‌کشی
داستان نسل‌کشی همیشه یک بهانه می‌خواهد. مثل بهانه‌ای که هیتلر در جنگ جهانی دوم برای خود دست و پا کرد یا موارد مشابه دیگر. در میانمار نیز بهانه چیزی شبیه تمام بهانه‌هایی بود که پیش از این در نسل‌کشی‌ها به کار رفته است اما این‌بار گفته می‌شود بهانه آغاز درگیری‌ها، بهانه‌ای مجعول بوده است. پایگاه خبری «مشرق» در مطلبی با عنوان «قصاب میانمار چگونه مسلمانان را سلاخی می‌کند؟» درباره آغاز این ماجرا نوشت:   ماجرا از جایی شروع شد که گفتند یک مرد مسلمان به یک زن بودایی تجاوز کرده است. پلیس نیز خبر این واقعه را به رسانه‌ها برد و برخی گروه‌های بودایی به خشم آمدند. مرد مسلمانی که به او اتهام تجاوز زده بودند، صاحب یک چایخانه کوچک بود. گروهی از اراذل و اوباش بودایی برای گرفتن انتقام از او به این چایخانه هجوم بردند، اما مسلمانان به کمک صاحب مغازه آمدند و این‌جا بود که درگیری‌ها آغاز شد. یک شاهد عینی، ماجرا را دقیق‌تر توضیح می‌دهد: «دسته‌ای از افراد، ناغافل پیدایشان شد. چند مسلمان به کمک مقتول آمدند. جمعیت هر لحظه بیشتر می‌شد که پلیس آمد و توانست آشوب را بخواباند.»
 همسر مقتول نیز وقایع صبح حادثه را این‌گونه نقل می‌کند:   «همسرم صبح زود بیدار شد که قرآن بخواند. بعد، حدودا ساعت چهار صبح بود که گفت می‌خواهد به مسجد محل برود. من با او مخالفت کردم و گفتم نباید در این ساعت بیرون بروی، ولی او گفت که مشکلی پیش نخواهد آمد. وقتی آفتاب زد، همه می‌گفتند یک نفر را کشته‌اند. من رفتم پایین ببینم چه خبر است. همه همسر مرا در محل می‌شناختند، اما این‌قدر «لت‌و‌پارش» کرده بودند که کسی نتوانسته بود هویتش را تشخیص دهد. با این حال، من به محض دیدنش، او را شناختم». «مشرق» به نقل از رسانه‌های میانمار و دیگر رسانه‌های بین‌المللی در ادامه آورده است: اکنون معلوم شده است که آن «تجاوز» اصلا اتفاق نیفتاده بود. روزنامه‌ها و رسانه‌های رسمی، وقوع چنین جرمی را رد کرده‌اند و آن را تنها یک «اتهام» دانسته‌اند. واقعیت ماجرا این بوده که به این زن پول داده بودند که بگوید: «به من تجاوز شده است.» البته در اعترافات بعدی این زن هم نیامده که چه کسی به او پول داده است.
درگیری‌های مذهبی در میانمار زمانی آغاز شد که پیش‌تر از آن راهبی به نام «آشین ویراتو»، سلسله سخنرانی‌هایی را علیه مسلمانان شروع کرده بود. او در سخنرانی‌هایش این عقیده را رواج می‌داد که «مسلمانان می‌خواهند ترکیب جمعیتی میانمار را به نفع خود تغییر دهند.» او در یکی از سخنرانی‌هایش گفته است:   «وقتی مسلمانی کسب‌وکاری راه می‌اندازد، این کار را برای جامعه مسلمانان می‌کند. به همین دلیل است که دارند در همه‌جا ملک و زمین می‌خرند. از قدرت پولی‌شان استفاده می‌کنند. دشمن ما دارد قوی‌تر و خطرناک‌تر می‌شود.

روزی می‌رسد که مسلمانان بر همه منابع ما چنگ می‌اندازند... اجازه ندهید پول‌تان به دست دشمن برسد. اگر پول شما به دست‌شان برسد، ازدواج می‌کنند و شما را مجبور می‌کنند به آیین آنها درآیید. بچه‌هایشان هم تهدیدی برای کشورمان هستند. مذهب‌مان را از بین می‌برند.»
ویراتو کیست؟
«آشین ویراتو» یک راهب بودایی افراط‌گراست که اکنون می‌توان گفت مشهورترین چهره بودایی در جهان به‌شمار می‌آید. رسانه‌های بین‌المللی به‌ویژه مجله «تایمز» عکس او را روی جلد خود برد و از او به‌عنوان «چهره تروریست بودایی» یاد کرد. رسانه‌های اروپایی او را با نام «بن‌لادن میانمار» می‌شناسند. عنوانی که ویراتو می‌گوید: «خودم به شوخی عنوان بن‌لادن را برای خودم به کار بردم». در مستندی که به زندگی «ویراتو» اختصاص‌یافته (موضوع درگیری‌های میانمار را سوژه خود قرار داده است) و از شبکه انگلیسی و فارسی بی.بی.سی پخش شد،  وقتی خبرنگار درباره این جهت‌گیری رسانه‌های بین‌المللی از او پرسید، گفت: «مسلمانان این کار را انجام داده‌اند. تمام رسانه‌های جهان در دست مسلمانان است!»
ایسنا در معرفی‌ای که از این راهب بنیادگرای بودایی منتشر کرده، آورده است: «ویراتو، راهب بودایی که مدعی است گسترش اسلام باعث به خطر افتادن فرهنگ بودایی و فرهنگ کشور برمه است، متهم به تحریک خشونت علیه مسلمانان میانمار با سخنرانی‌های آتشین خود شده است.
ویراتو به‌عنوان یکی از چهره‌های جنبشی (جنبش 969) که مردم را تشویق به تحریم اصناف متعلق به مسلمانان می‌کند حامی نوعی از بودیسم افراطی است. این راهب 46 ساله تأکید دارد که حامی خشونت علیه مسلمانان که 5‌درصد از جمعیت 60 میلیونی میانمار را تشکیل می‌دهند، نیست. او می‌گوید: «من معتقدم اسلام یک تهدید نه برای بودیسم بلکه برای مردم، کشور و مذهب میانمار است. این مهم نیست که مسلمانان بخش کوچکی از جمعیت میانمار را تشکیل می‌دهند.»
«ویراتو» رهبر یک جنبش حامی بودیسم مشهور به «969» است. علامت این جنبش در برخی از اصنافی که به دنبال تأکید بر دین بودایی هستند ظاهر شده و دیگر بودایی‌ها را تشویق می‌کند تا این اصناف را به جای اصناف مسلمانان انتخاب کنند.
ویراتو مدعی است که ایده اسم جنبش 969 را از تعالیم بودایی گرفته است «این حیاتی است که بودایی‌ها تجارت، روابط و مبادلات ارضی خود را از مسلمانان دور نگه دارند زیرا جمعیت مسلمانان از جمعیت ما بیشتر شده و دین اسلام درنهایت در برمه تسلط خواهد یافت. اما معتقد نیستم که خشونت مشکلات را حل خواهد کرد. من خواهان آن نیستم که ببینم بودایی‌ها از مسلمانان انتقام می‌‌گیرند.» وی می‌گوید که بسیاری از نقل‌قول‌های آتشینی که به وی نسبت داده شده صحت ندارند.
جنبش «969» که ویراتو به راه انداخت، با حمایت ارتش و دولت میانمار همراه شد. این جنبش درواقع همان برنامه بودایی‌ها برای مبارزه با گسترش اسلام در میانمار است. اعداد 9، 6 و 9 نشانگر فضایل بودا است. عدد «9» نماد 9 صفت مشخصه بودا، «6» نماد 6 مشخصه «نظام گیتی یا درمه» بودا و «9» آخر نماد 9 ویژگی راهب‌های نزدیک به بوداست.
آمارهای ضد و نقیض
نسل‌کشی اصطلاحی است که رسانه‌ها برای درگیری‌های میانمار استفاده می‌کنند. آنچه باعث می‌شود رسانه‌ها از «نسل‌کشی» برای کشتارهای میانمار استفاده کنند، آمار و تعداد زیاد کشته‌شدگان و آوارگان این درگیری‌های مذهبی است. اما آمارها درباره تعداد کشته‌شدگان، متناقض است.
در بیانیه‌ای که «سازمان دیانت ترکیه» یک ماه بعد از شروع درگیری‌های مذهبی در میانمار (در جولای 2012) منتشر کرد، تعداد کشته‌شدگان مسلمان در میانمار بیش از 2‌هزار نفر ذکر شده است. در این بیانیه آمده است: « از زمان تشدید درگیری‌های میانمار در ماه گذشته میلادی، تاکنون بیش از 2‌هزار مسلمان در این کشور کشته و 90‌هزار نفر دیگر نیز آواره شده‌اند.»
«اکمل‌الدین احسان اوغلو»، «دبیرکل(وقت) سازمان همکاری اسلامی» نیز ‌سال 2013 در زمان ادامه درگیری‌های میانمار، ضمن محکومیت کشتار مسلمانان اعلام کرد: طی 3 دهه گذشته، حقوق مسلمانان این کشور به شدت نقض شده و آنها از سوی نیروهای امنیتی کشته و مورد تجاوز و آوارگی قرار گرفته‌اند. منابع آگاه در مرکز حقوق بشر میانمار گزارش دادند؛ بیش از 20‌هزار مسلمان این کشور از ماه ژوئن ‌سال‌گذشته میلادی تاکنون در حمله گروه‌های افراطی بودایی کشته شده‌اند.
«محمد یونس» رهبر مسلمانان منطقه «ارکان» در میانمار نیز از فرار 500‌هزار مسلمان میانماری به بنگلادش خبر داد. او گفت:   ظلم‌هایی که قبایل بودایی علیه مسلمانان مرتکب می‌شوند، درحقیقت با حمایت‌ دولت میانمار صورت می‌گیرد.
شبکه «فرانس 24» نیز درباره همکاری نیروهای امنیتی با افراطیون بودایی، گزارش داد: مسلمانان میانمار همچنان مورد تعرض بودایی‌ها، ارتش و پلیس میانمار قرار دارند و با فرار از این کشور به بنگلادش نیز با آنان بدرفتاری می‌شود.
با این حال برخی، آمار کشته‌شدگان مسلمان در میانمار را مجعول می‌دانند. در مطلبی با عنوان «به داد مسلمانان مظلوم میانمار برسید، اما جو زده نشوید» که در فضای مجازی منتشر شده است، نسبت به آخرین آمار اعلام شده از کشته‌شدگان مسلمان در میانمار تشکیک شده است. در این مطلب نویسنده آمار نهایی اعلام شده از تعداد کشته‌شدگان میانماری
(50‌هزار نفر) را مجعول دانسته و تأکید کرده است: «کشته‌ها 160 نفر هستند، نه 50هزار!» در مطلبی هم که بازتاب منتشر کرده، آمده است:   «خبرنگار «بازتاب» غیر از چند سایت و خبرگزاری فارسی و چند سایت نه چندان معتبر عربی، منبعی برای گزارش قتل عام 20‌هزار نفر (به نقل از سازمان عفو بین‌الملل) نیافت و چنین گزارشی در سایت این سازمان نیز یافت نشد. عجیب آن‌که برخی رسانه‌ها این نسل‌کشی را بدتر از بوسنی به حساب آوردند!»
این نکته قابل ذکر است که برخی در پاسخ به این سوالات، آمارهای 160 نفره برای کشته‌شدگان میانمار و دیگر آمارها را مختص کشته‌شدگان در روز خاص یا منطقه‌ای خاص اعلام کرده‌اند.
میانمار هر چه که باشد، هنوز هم درگیر برخی درگیری‌های قومی  و مذهبی است. خبرنگار ایرنا
28 بهمن 93 (27 فوریه 2015) از پکن گزارش داد: درگیری‌های چند روز اخیر ارتش میانمار با شورشیان این کشور در نزدیکی مرز چین، جمع کثیری از ساکنان این منطقه را مجبور به فرار و کوچ اجباری به خاک چین کرد. فرار مرزنشینان میانماری به خاک چین پس از آن صورت می‌گیرد که ارتش میانمار از اواخر هفته گذشته عملیات گسترده‌ای را از زمین و هوا علیه مواضع شورشیان قومی در شمال این کشور آغاز کرده است. براساس این گزارش، حملات ارتش میانمار به شهر «لاوکای» پایگاه اصلی شورشیان به تلافی حملات مرگبار هفته گذشته آنان به پایگاه ارتش در منطقه «کوکانگ» انجام گرفت که در آن ده‌ها سرباز میانماری کشته شدند.
به‌نظر می‌رسد میانمار این‌بار درگیر خشونت‌های جدیدی شده که حالا رنگ قومی و قبیله‌ای به خود گرفته است.


تعداد بازدید :  296