محسن ایلچی روزنامه نگار
«قندی» رفت؛ اما چه غریبانه! آیا رفتن در دنیای پرهیاهیو روزنامهنگاری اینگونه است؟ نه؛ من گمان نمیکنم. اینکه او که بود و چه کرد، روایت ما نیست، اما اینکه چرا استاد در اوج خلوت گزیدگی و بیماری، هجرت کرد، همه را به این فکر وامیدارد که آیا دنیا بیمعرفت است یا دنیای مطبوعات ایرانی وفا ندارد. من فکر میکنم، هر دو؛ اما دومی بیشتر. «قندی» رفت؛ اما رفتنی که در شأن و منزلت استاد نبود. او رفت، اما در میان بیتوجهی و غفلت جامعه مطبوعات. شاید اگر روزنامهنگاران ایرانی دارای نهادهای صنفی و حرفهای واقعی بودند، رحلت «قندی» تا این اندازه همراه با غفلت، آه و افسوس یا نکوهش نبود. امروز او رفت، فردا نوبت من و توست، «قندی» رفت، اما چرا غریبانه.