هادی خانیکی
حسین قندی روزنامه نگار نام آشنا پس از دوره نسبتا بلند ابتلا به بیماری فراموشی دوباره به یاد آمد. مهمترین ویژگی او مهارت در روزنامهنگاری حرفهای بود و پیوندی که از آن با میدان تعلیم و تربیت برقرار کرد. هنر قندی، توانایی او در عرضه چشم نواز رخدادها بود که در این میان با انتخاب تیترهای جذاب جایگاهی ویژه داشت. در باب هنر و توانایی روزنامه نگاری او در سه نوبت سخن به فراوانی به میان آمده است. نخست، آنگاه که آثار بیماری او تا حدی آشکار شد و به رسم نه چندان پسندیده اما مرسوم جامعه ما باب تقدیرهای رسمی و غیر رسمی به رویش گشوده شد. دوم وقتی بود که او در هفته های پیش به کما رفت و این بار خبرش بیشتر در میان روزنامه نگاران و فعالان شبکه های اجتماعی پیچید و سرانجام وقتی که از میان رفت و خود هم خبر شد و هم تیتر. در واقع قندی با همه آنچه داشت و آنچه به دیگران داد دنیایی رسانهای ساخت که عاملان و حاملانش نه تنها خود او بلکه شاگردان و دانشجویان و دست پروردگان حرفه ای او بودند. به زبان دیگر میتوان چگونگی حضور او را در شبکه ای از روابط اجتماعی دید که به دنیای رسانهای راه یافتهاند. در این دنیا سلوک، منش و دانش به یک اندازه اثرگذار است و اینها همه آنچیزهایی است که می توان از زندگی و تجربه قندی و مختصات جدید جامعه ایرانی و رسانهای شدن شبکههای اجتماعی آموخت.
لب خندان، روی گشاده و صمیمیت قندی در مواجهه با شاگردانش توانست یاد او را در جامعه روزنامهنگاری ایران زنده نگه دارد و به رغم آنکه خود بیمار شد و به فراموشی گرفتار، او را در فراز و فرود ایام دوباره زنده تر از پیش به میان آورد.