زهرا نجفی | سال 1313 بود که در ایران هیأت وزیران وقت به فکر استفاده از رادیو افتاد. احتمالا باز هم پهلوی اول در یکی از سفرهایش با این رسانه آشنا شده و خواسته بود که در ایران هم آنتن رادیو نصب شود. البته طبق مقرراتی که وزیران وقت آن سال وضع کردند، وزارت پست، تلگراف و تلفن نقش اساسی در تأسیس رادیو ایفا میکرد. این وزارتخانه مسئول صدور مجوزهای نصب آنتن و استفاده از رادیو شده بود. آمادهکردن مقدمات ایجاد یک مرکز رادیو به همین سادگیها هم نبود، برای همین 6سال طول کشید تا بالاخره اولین فرستنده رادیویی در جاده قدیم شمیران افتتاح شد. درواقع مردم ایران در چهارم اردیبهشت ماهسال 1319 بود که برای اولین بار توانستند به مدت 8 ساعت به برنامههای رادیو گوش دهند. برنامههایی که تنها شامل اخبار، موسیقی ایرانی و گفتار مذهبی میشد. حالا نزدیک به 75سال از تأسیس رادیو در ایران میگذرد. رادیویی که هم اکنون 12 شبکه دارد و به صورت متوالی برنامههای زنده یا غیرزندهای را به روی آنتن میفرستد.
رادیو نیاز به نیروهای انسانی متفکر دارد
به نظر میرسد که رادیو با توجه به پیشرفت اینترنت، ماهوارهها و وسایل ارتباط جمعی دیگر نتواند مثل قدیم آن نقش قدیمی تاثیرگذار را ایفا کند. نسلهای جدید هم با این رسانه ارتباط چندانی ندارند. اتفاقی که باید دلیلش را در میان صحبتهای اهالی رادیو جستوجو کرد. مهران دوستی- گوینده و مجری رادیو و تلویزیون در گفتوگو با «شهروند» به این نکته اشاره میکند که رادیو در سالهای اخیر پیشرفتهایی داشته؛ اما این رسانه باز هم نیازمند تغییر در فرم و محتواست. او اشاره میکند که؛ «شکل محتوایی رادیوی ما با هیچ رادیویی در سراسر جهان قابل مقایسه نیست. چون نزدیک به 70درصد از رادیوهای جهان موسیقی پخش میکنند؛ اما برنامههای رادیوی ما بیشتر کلاممحور است. به همین دلیل رادیوی ما حداقل در آسیا یکی از پیشروترین رادیوهاست.» با این حال او تأکید دارد که رادیوی ما باز هم نیازمند تغییر در شکل و محتواست و اعتقاد دارد اگر ما به همین صورت ادامه دهیم، شنوندههای فعلیمان را هم از دست میدهیم؛ «با وجود تمام شبکههای ماهوارهای، اینترنت، تلویزیون و... انتخاب برای مخاطبان خیلی سخت شده است. برای همین ما باید تغییراتی در رادیو ایجاد کنیم.» دوستی، طرح موضوعات جدید در رادیو را یکی از راهحلهای جذب مخاطبان به رادیو میداند. او میگوید ما نباید دایم برنامههای کلیشهای و تکراری پخش کنیم؛ «مثلا ما هیچوقت در برنامههای رادیوییمان این موضوعات را مطرح نمیکنیم که چرا بیاخلاق هستیم یا دروغ میگوییم. گویی بیشتر به دنبال پنهانکاری و محافظهکاری هستیم. برای همین است که مخاطب به دنبال رسانهای میرود که درباره اینها با او صادقانه صحبت کند.» به گفته این گوینده، اگر رادیو با همین روند به کارش ادامه دهد در طی 10سال آینده شنوندگان خودش را از دست میدهد. دوستی درباره نسل جوان هم حرف دارد، به نظر او اگر نسل جدید، صدا و موضوعات خودشان را از رادیو بشنوند به این رسانه گوش میدهند؛ «متاسفانه رادیو به یک بلندگو برای نصیحت جوانان تبدیل شده؛ این کار را انجام بده،آن کار را انجام نده. این شکل محتوایی دیگر جوابگو نیست و ما نباید با فرمهای قبلی به فکر برنامهسازی برای رادیو باشیم.» پادکستها یا فایلهای صوتی که بر روی اینترنت منتشر میشوند، نسل جدیدی از برنامههای رادیو هستند که پای به میدان رقابت با رادیو گذاشتهاند. خصوصا که این فایلها خاصیت دانلود شدن و گوش دادن در هر جایی را دارند و شبکههای اجتماعی بهترین مکان برای به اشتراکگذاری آنها هستند. تولیدکنندگان پادکستها از هیچ قانون خاصی تبعیت نمیکنند و حتی عدهای جوان با دور هم جمعشدن هم میتوانند یکی از آنان را تولید کنند. دوستی معتقد است اگر محتوای برنامههای رادیویی بهتر از این پادکستها نباشد، خیلی زود آنها جای برنامههای رادیویی را میگیرند؛ «در حال حاضر جوانان از بعضی پادکستهای رادیویی استقبال میکنند چون آنها از نظر محتوا بسیار جلوتر از ما هستند. ما باید از نسلی که پادکست گوش میدهد، جلو بزنیم تا بتوانیم او را جذب کنیم و این اتفاق با مطرحکردن موضوعات روز و دغدغههای جوانان میسر میشود.» او در ادامه تأکید میکند که؛ «متاسفانه ما برای خودمان یکسری خط قرمزهای ذهنی ایجاد کردهایم و همین
خط قرمزها عاملی میشوند تا نتوانیم به شکل صحیح به موضوعات بپردازیم. برای همین برنامههایمان بیشتر کلیشهای، شعاری و احساساتی میشود.» دوستی بیان میکند رادیو برای ایجاد این تغییر و تحولات نباید تنها به سراغ مدیران برود؛ «من از مدیرم یعنی خانم نسرین آبروانی-معاون صدا بسیار راضی و خرسند هستم. او بسیار حرفهای است و از کمترین کارهای رادیویی شروع کرد تا به این جایگاه رسید. اما بیشتر از مدیران، افرادی که بدنه رادیو را تشکیل میدهند مهم هستند. آنها باید متحول شوند.» به نظر میرسد شکل حضور نیروهای جدید رادیو یکی از دلایلی است که سبب میشود تا برنامههای رادیو
از نظر محتوا با کیفیت نباشند، اینها را از سخنان دوستی میشود فهمید؛ «نمیشود همینطور نیرو بیاوریم و او را پشت میکروفن رادیو بنشانیم تا برنامهسازی در رادیو را یاد بگیرد. آنها باید پیش از ورود به رادیو آموزش ببینند و بعد به سمت اجرا بیایند. امروزه دیگر کسی حتی تفاوت بین مجری و گوینده را نمیداند.» بزرگترین سرمایه یک رسانه، نیروی انسانی متفکر است؛ کسانی که اندیشه دارند، نه آنهایی که طرحهای سفارشیشان را بهعنوان کارمند رادیو ارایه میکنند، اینها را «مهران دوستی» میگوید.
افراد بالای 40سال مخاطبان رادیو هستند
صدرالدین شجره- بازیگر، کارگردان و نویسنده رادیو درخصوص بخش نمایشی رادیو میگوید: «پیشرفتهای رادیو در بخش نمایش از دو جهت قابل بررسی است. ما به لحاظ کمی نسبت به گذشته پیشرفت خوبی داشتهایم؛ اما از نظر کیفی یعنی امکانات، وسایل و اسباب موردنیاز باید بگویم نسبت به 25سال پیش اتفاق خاصی نیفتاده است. از نظر تکنولوژی همان هستیم که بودیم.» البته او اعتقاد دارد نقش رادیو کمرنگ نشده و مردم همچنان مخاطب این رسانه هستند. چراکه زندگی شهری امروزه سبب شده تا مردم زمان بیشتری را در خیابانها، جادهها و ترافیک بگذرانند و چون رادیو رسانهای است که برای استفاده از آن نیاز به تمرکز چشمی نیست، پس این رسانه هنوز هم میتواند دارای محبوبیت و کاربرد باشد؛ «البته ما هیچ آمار مشخصی نداریم که به ما نشان دهد رادیو چه میزان مخاطب دارد. تنها انجمن عصای سفید هستند که بیشترین شنوندگان رادیو را تشکیل میدهند.» البته صدرالدین شجره اشاره میکند که در مورد برنامههای نمایشی رادیو نمیتوان همانند دیگر برنامهها قضاوت کرد، چون این برنامهها نیاز به تمرکز دارند، شنوندگان باید زمان مشخصی را به شنیدن آن اختصاص دهند و اگر این نمایشها سریالی باشند باید آن را دنبال کنند. با این حال او هم مخاطبان رادیو را از نظر سنی 40سال به بالا ارزیابی میکند؛ «افراد زیر 40سال با رادیو مانوس نیستند. اغلب جوانان بیشتر با گوشیهای همراه یا لپتاپهایشان سرگرم هستند و احتیاجاتشان را از طریق این رسانه
رفع و رجوع میکنند. حتی تلویزیون هم در کنار رادیو زیر سایه اینترنت قرار گرفته است.» این بازیگر قدیمی برنامههای نمایشی رادیو به پادکستهای رادیویی هم اشاره و تأکید میکند که: «هم اکنون شبکههای رادیویی مثل «پیام» و «نمایش» فایلهای صوتی برنامههایشان را بر روی اینترنت منتشر میکنند. با این حال ما باید بتوانیم با شناسایی مطالبات و نیازهای جوانان برنامههایی بسازیم و آنها را به رادیو علاقهمند کنیم.»
برنامه «جمعه ایرانی» تعطیل شد
منوچهر آذری-بازیگر و گوینده رادیو نزدیک به 40سال است در رادیو کار میکند، این را خودش میگوید و ادامه میدهد که: «من عمرم را در رادیو گذاشتهام تا در برنامههای مختلف همچون «شما و رادیو»، «صبح جمعه با شما» و «جمعه ایرانی» مردم را بخندانم.» اما او گلهمند است. گلهمند از تعطیلی برنامه «جمعه ایرانی» که نزدیک به 12سال از اجرای آن گذشته است؛ «رادیو باید برنامههایی داشته باشد که مردم دوستش داشته باشند. با این همه وسایل جدید ارتباطجمعی، مدیران رادیو باید از تهیهکنندگان و هنرمندان رادیویی حمایت کنند تا بتوانند شنوندگان همیشگی رادیو را حفظ کنند، نه اینکه آنها را از خودشان برانند.» برنامه«جمعه ایرانی» شنوندگان زیادی دارد و یکی از شناختهترین برنامههای رادیو در دهه اخیر است. آذری درباره دلایل تعطیل شدن این برنامه توضیح میدهد: «به ما میگویند نباید از آهنگهای آن طرف آبی استفاده کنید، لطیفه نگویید و انتقاد نکنید. اما همین مواردی که میگویند باعث شده بود تا برنامه ما مورد توجه مردم قرار بگیرد. ما حتی از کشور سوئد هم شنونده داشتیم. برای همین برنامه 2ساعته نزدیک به 50 نفر از نویسنده، گوینده، بازیگر و... دور هم جمع میشدند و حالا جلوی برنامه ما را گرفتهاند.» نزدیک به 2 هفته است که دیگر این برنامه به روی موج رادیو نمیرود و برنامه «جیم مثل جمعه» جای آن را گرفته، برنامهای که به گفته آذری، فاصله زیادی با «جمعه ایرانی» دارد. آنها هنوز دلشان میخواهد کار کنند و شنوندگان برنامه موفقشان را حفظ کنند. اینها را او میگوید و اشاره میکند که: «هیچ توفیقی بهتر از خنداندن مردم نیست.» درنهایت منوچهر آذری تأکید میکند که هنرمندان زیادی برای پا گرفتن رادیو تلاش کردهاند و توصیه میکند که مدیران رادیو کاری نکنند که اهالی رادیو پراکنده شوند و برنامههای رادیو اُفت کند. او میپرسد: «چرا برنامه ما نباید باشد؟» سوالی که مدیران رادیو باید به آن پاسخ دهند. «آنها چرا نیستند؟ یا نباید باشند؟»