شهرام اقبالزاده منتقد و پژوهشگر
زمانیکه از آرامش اجتماعی صحبت میکنیم، باید بدانیم که پای در حوزهای بینرشتهای گذاشتهایم و وقتی از راهکارهای فرهنگی افزایش و تحکیم آرامش اجتماعی صحبت میکنیم هم به همین منوال. برای یافتن راهکارهای فرهنگی افزایش آرامش اجتماعی، باید مطالعات گستردهای را در حوزه مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی انجام داد. باید دید در جامعه از منظر جامعهشناسانه و مطالعات فرهنگی چه راهکاری را میتوان جستوجو کرد. اما پیش از آنکه وارد چنین وادیای شویم، باید به بررسی نقش اهل فرهنگ در این راستا بپردازیم. باید به این نکته بپردازیم که نقش اهل فرهنگ در تحکیم آرامش اجتماعی چه میتواند باشد؟ آیا اهالی فرهنگ میتوانند تاثیرات عملیاتی گستردهای را در جامعه برجا گذارند؟ از سوی دیگر راههایی که اهالی فرهنگ میتوانند در آن گام نهند و از آن طریق به افزایش آرامش اجتماعی کمک رسانند چه میتواند باشد؟ تمامی این پرسشها درحالی مطرح است که جامعه ما جامعه پرتنشی است و از هرسو فشارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... عامل افزایش خشونت شده است. فشارهای گوناگونی که همگان با آن دستوپنجه نرم میکنند به اندازهای است که عامل بازتاب خشونت، تنش و پرخاش در روابطاجتماعی، محیط کار و خانواده شده است. برای کاهش این خشونت و تنشها، هریک از بخشهای اجتماع، توصیهای خاص دارد. برای مثال، یکی از مسائلی که روانشناسان در این حوزه توصیه میکنند، فکرنکردن به تنشها و مشکلات است. تنش میآید اما مهم نوع برخورد با آن است و اینکه بتوان آن را مدیریت کرد. ما همواره در زمان بهوجود آمدن تنشها، همواره سادهترین راه یعنی بروز پرخاش و عصبانیت را انتخاب میکنیم، اما راههای دیگری هم وجود دارد و آن هم مدیریتکردن خود در مواقع بروز مشکل است. ما باید بدانیم برخی مشکلات و تنشهای ما، ریشه در امور کلانی دارد که در دست ما نیست و از اینرو نباید بهخاطر آنها، خود را دچار مشکل سازیم و باید با زبان نرم و علمی و با حفظ خونسردی، بدون توهین و تهمت این کار را انجام داد که راهکار آن هم افزایش روحیه گفتوشنود است که در سپهر عمومیمان بسیار به آن نیاز داریم. از طرفی جامعه مدنی نیز باید متفکرتر شود و برای این امر هم به تشکلهای نظام یافتهای نیازمندیم و راهحل آن هم در دست صداوسیما، مطبوعات و اهالی فرهنگ و تاثیرگذاران در جامعه است.
ریشهیابی درست مسائل، گشودن راه گفتوشنود منطقی، مبارزه با برخوردهای حذفی و آموزش دقیق به کودکان ازجمله راههای مقابله با افزایش پرخاشگری و ایجاد آرامش است. در این صورت دیگر کودکان آرامی هم خواهیم داشت. این کار اما تنها در درازمدت عملی خواهد شد. باید تشکلهای مدنی شل بگیرد و راه گفتوگو را بیاموزیم. هرکس در جایگاه خود باید این تفکر را ترویج کند و اهالی فرهنگ هم به نوبه خود باید به شکلدهی این فضا کمک کنند. نویسندگان، شاعران، نقاشها و تمامی افرادی که فعال حوزه فرهنگی بهشمار میآیند، حتی با گذاشتن یک پست در فضای مجازی میتوانند به این امر کمک کنند و هرکس وابسته به شغلی که دارد میتواند زبانی را اتخاذ کرده و با نوع نگاه و بیان مناسب درصدد جذب مخاطب برآید. فعالان این عرصه باید نگاه از بالا و اقتدارگرایانه خود را ترک کرده و رفتاری مناسب اتخاذ کنند. ما اکنون سالهاست که مشغول تمرین دموکراسی هستیم. باید گوش بدهیم و بیاموزیم و تنها خواستار آن نباشیم که در جایگاه معلم و آموزگار حاضر شویم. ما در مرحله گذار از فرهنگسنتی و پدرسالار بهسمت دموکراسی هستیم که این گذار به کندی درحال انجام شدن است. حضور اجتماعی و کنش در سپهر عمومی به دلایل گوناگون صورت نمیگیرد و گویی هیچکس حاضر نیست برای امور مختلف وقت بگذارد و تنها منتظریم افراد دیگر وارد عمل شوند. این شامل اهالی فرهنگ هم میشود.