محمد سریر آهنگساز
موسيقي مكتوب در ایران ازجمله موسیقی ردیف دستگاهی و ديگر گونههايي كه در چارچوب موسيقي ايران جانمايههايشان را از موسيقي سنتی و ترديد نواحي گرفتهاند، در طول سالهاي گذشته در سايه دانش موسيقي علمي، ساخته، ابداع و منتشر شدهاند و هنرمندان مختلف براساس برداشتهاي خود از موسيقي ملی، طي يكصدسال گذشته آثاري را بهوجود آوردهاند و سبكها و مكاتب مختلفی را از خود به يادگار گذاشتهاند كه بعدها يا از سوي ديگر هنرمندان دنبال يا به فراموشي سپرده شده است.
در چند دهه اخير كه ديدگاههاي كلي جامعه و مسئولان فرهنگی نسبت به موسيقي در جهات مثبت و منفي (يعني گاه موسيقي به فراخور شرايط اجتماعي رونق مييافته و گاه بهدليل محدودیتهای خاص در انزوا قرار ميگرفته است) شكل گرفته كه برآيند آن، تمايل شگفتانگيز هنرمندان به سمتوسوي آموزش موسيقي ملي بوده است. بر اين اساس، هنرمنداني پديد آمدهاند كه به آموزش مستمر موسيقي در برهههاي مختلف زماني پرداختهاند. اين آموزشها در دو جريان عمومي قابل بررسي است. يك بخش هنرمنداني بودهاند كه تمايل به شناخت چند صدایی موسيقي داشتهاند و طرف ديگر، هنرمنداني بودهاند كه در جريان آموزش به ريشههاي موسيقي ملي بيشتر پايبند بودهاند. هريك از اين دو گروه، الگويي را براي خود در نظر گرفته و به همان سبك و سياق به تدريس و آموزش پرداختهاند. شيوه اجراي او در مواردي از جهت وجهبياني رديف و ديناميك، قدري با آنچه در گذشته معمول بوده، متفاوت است و همين امر موجب شده تا هنرمندان متقدم در انطباق وجهبياني او با آنچه كه آنها بهعنوان ميراث موسيقي رديف دستگاهي از آن نام ميبرند، دچار ترديد شوند. بديهي است كه كيوان ساكت، بيان نسلي ديگر تلقی شده و به دنبال روايت خويش در حيطه موسيقي ميگردد و بهتبع آن ميكوشد تا ديناميك حسي خود را در وادي موسيقي رديف دستگاهي بيان كند. اين هنرمند درواقع تجلي نگاه خاص نسل كنوني معرفی شده كه براي عبور از سكون و بيان پندگونه متعارف، از شيوههاي منحصر به خود مدد ميجويد. این برداشت در شریطی است که نسل جديد، موسيقي را با نوعي اعتراض و چالش ميخواهد كه با وجه اصيل تعارض مييابد. با اين تفاسير بهزعم من، تكنيك اجراي تار و سهتار اين هنرمند برجسته است و تاكنون کمتر نظير آن را شنيدهام. اگرچه ممكن است ديناميك و آن سرعت در اجرا و همينطور شوريدگي مقامات رديف كه او ارایه ميكند به روايت شخصي خودش باشد و با درك و فهم سنتي از اين منظر تفاوت زيادي داشته باشد. کیوان ساكت قطعاتي را تصنیف كرده و در مواردي با اقبال عمومي نيز مواجه شده است. او با موسيقي غربي و تكنيك سازهاي زهي آشنايي مناسبی دارد و بر اين اساس به شكلي بديع، قطعاتي را به مدد تكنيكي برتر خلق ميكند كه گاه در نظر برخي از اساتيد موسيقي رديف دستگاهي نیز قابلتوجه و گاه تقدیر است. امید است اين شيوه نوازندگي او همچنان امروز که مورد علاقه بخش وسیعی از هنرجویان بهویژه هنردوستان جوان است، مورد پسند نسلهاي آينده نيز واقع شود.