یک زمانی در زندگی هرکدام از ما فرا میرسد که مجبوریم، انتخابی سخت را داشته باشیم. اینکه اگر امکان نگهداری از پدر و مادرمان را نداریم چه باید بکنیم؟ امکانات مالی، امکانات پزشکی و حتی مسکن و سرپناه. آیا بهواسطه بیبضاعتی خود، مجبور خواهیم شد آنها را رها کنیم و پشتسر خود را هم نگاه نکنیم. قانون سکوت میکند؟ وجدان سکوت میکند؟ جامعه و دولت چطور؟ آیا رهاشدگان را مددرسی خواهد بود؟ آیا تصمیم من و شما چه خواهد بود؟ سوال سختی است و سختتر شرایط زندگی این روزهاست که ما را مجبور به انتخابهایی میکند که گاه اجتنابناپذیر مینماید. هرچند شاید اگر سبک زندگی خود و زیادهخواهیهایمان را کنار بگذاریم و قناعت پیشه سازیم، روشمان عوض شود. اما آیا این یک شعار است؟ آیا این شعار عملیاتی خواهد شد؟
کارشناسان آسیبهای اجتماعی و مدیران بهزیستی میگویند، هماکنون ۲۵درصد از افراد ساکن خانههای سالمندان را پدران و مادران سر راهي تشکيل ميدهند. حالا فرزندان سر راه گذاشتن را برای پدران و مادران پیر و سالخوردهشان در پیش گرفتهاند تا از شر وظایفشان رها شوند.به گمان این فرزندان، سالمندی پایان راه است و بیماری و ناتوانی شدید سالمند چارهای جز رهاکردنش برای اطرافیان باقی نگذاشته است درحالیکه در بیشتر موارد سالمندان میتوانند در خانه و همراه فرزندان خود به خوبی زندگی کنند.
کارشناسان آسیبهای اجتماعی و مدیران بهزیستی میگویند، هماکنون ۲۵درصد از افراد ساکن خانههای سالمندان را پدران و مادران سر راهي تشکيل ميدهند؛ والدینی که به علت بيمسئوليتي فرزندان در خيابانها رها شده و توسط نيروي انتظامي شناسايي و به مراکز بهزيستي و در نهايت خانه سالمندان سپرده شدهاند.
براساس آمار خانهسالمندان كهريزك حدود یکچهارم افراد آسايشگاه «توان خواهانی» هستند كه توسط بهزيستي يا نامه قضایی بهعنوان بيسرپرست در آسايشگاه بستري ميشوند و در مواردی معدود با كمك مددكاران، خانواده خود را پيدا و به آغوش آنها بازميگردند.
مسئولان میگویند، در گذشته مراجعهكننده پدر بسيار كم بود و بيشتر جمعيت را مادرها تشكيل ميدادند ولي متاسفانه امروزه پدران در اولویت صف ورود به آسايشگاه قرار دارند.
با توجه به اینکه در آینده ۴۷درصد جمعیت کشور سالخورده خواهند بود باید به این نکته توجه داشت که زیرساختهای فرهنگی و رفاهی جامعه ما پذیرای این قشر از جامعه باشد.
براساس پژوهش انجام شده توسط گروه آسیبشناسی بنیاد علوم رفتاری که در مراکز نگهداری سالمندان گیلان، زنجان، مشهد، قم و سرای احسان کهریزک و هاشمینژاد تهران انجام شده است نشان میدهد که درحال حاضر تعداد فرزندانی که والدین خود را سر راه میگذارند نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده است. به گفته دکتر مجید ابهری، تابهحال بعضی از ما تصور میکردیم که واژه سر راهی را فقط برای بعضی از کودکان و نوزادان استفاده میکنند اما متاسفانه در دهه گذشته با والدین سر راهی مواجه شدیم. پدر و مادرانی که به علت کهولت، بیماری و نداشتن حمایت مالی و اقتصادی توسط فرزندان خود در بیمارستانها، خیابانها و بعضی از مراکز اجتماعی رها میشوند. با توجه به افزایش آمار بیماریها در سنین پیری مخصوصا آلزایمر و بیماریهای روانی و عصبی از آنجا که مراکز نگهداری اینگونه افراد بسیار محدود بوده و نیاز به هزینههای سنگین دارد بعضی از فرزندان قادر به تحمیل این هزینهها و هزینههای دارویی پدر یا مادر خود نبوده و آنها را در خیابانها رها میکنند.
درحال حاضر 25درصد از سالمندان موجود در خانههای سالمندان بخش دولتی، افرادی هستند که توسط فرزندان خود به اینگونه مراکز سپرده شدهاند یا توسط نیروی انتظامی از خیابانها جمعآوری شده و به این مراکز تحویل داده شدهاند.
گران بودن دارو و درمان در دوران سالمندی مخصوصا داروهای مخصوص بیماریهای روانی و اعصاب، ضرورت استفاده از غذاهای رژیمی برای سالمندان همچنین گرانی پرستار، لازم است نهادهای اجتماعی مثل وزارت رفاه، سازمان بهزیستی و کمیته امداد با تشکیل یک کارگروه ویژه نسبت به رسیدگی به وضع این افراد که عمر خود را صرف خدمات مختلف کردهاند، کنند و اجازه ندهند از آنها هتک حرمت شود.
همچنین رسانهها نیز با اطلاعرسانی و آگاهسازی به فرزندان آموزش دهند که رفتار خود را با والدین بهبود بخشند و ارایه خدمات بهداشتی و درمانی ارزان یا رایگان به سالمندان نیز میتواند از اینگونه مشکلات جلوگیری کند.
در همین راستا وزیر تعاون، کار و رفاهاجتماعی گفته است که باید برخی الگوهای رفتاری فراموش شده را در جامعه احیا و مجددا رواج دهیم؛ درحال حاضر هیچ نهاد مشخص شدهای در دولت متولی این امر نیست و شاید بهزیستی باید متولی آن باشد، زیرا مردم امروز بسیار بیپناه شدهاند و در شهرهای بزرگ نیز اتکا به یکدیگر کاهش یافته است و بهزیستی باید این فرهنگهای فراموش شده را بازیابی و احیا کند.
علی ربیعی گفته در بهزیستی باید پدر و مادر کودکانی باشیم که هیچکس نگران حال آنها نیست. باید به فکر پدیده سالمندان رهاشدهای باشیم که اکنون در جامعه شکل گرفته است. در گذشته شاهد آن بودیم که کودکان را رها میکردند، اما درحال حاضر شاهد افزایش تعداد سالمندان رها شده در جامعه هستیم.
وزیر تعاون، کار و رفاهاجتماعی ادامه داد: درمان، تنها 3درصد مسأله سالمندان را شامل میشود، درحالیکه مشکل و دغدغه اصلی آنان عاطفه است و باید این عاطفههای از دسترفته را به آنها بازگردانیم.