چندی است که برخی اخبار حاکی از نزدیکی جریان محمود احمدینژاد، رئیس دولت نهم و دهم به سعید جلیلی، کاندیدای ریاستجمهوری دور یازدهم است. برخی اصولگرایان بر این باورند که این نزدیکی هر چند امکان پذیر است اما نتایج و ثمرات خوبی نخواهد داشت. حسین کنعانیمقدم، دبیرکل حزب سبز و فعال سیاسی اصولگرا معتقد است که بازگشت احمدینژاد به هر طریقی به عرصه قدرت از سوی مردم امکانپذیر نخواهد شد. مشروح این گفتوگو نیز در پی میآید:
آقای کنعانیمقدم با توجه به اخبار اخیر درباره نزدیک شدن جریان و شخص احمدینژاد به سعید جلیلی، فکر میکنید که این مسأله چقدر صحت دارد یا امکانپذیر است؟
متاسفانه یک جریان افراطی بین اصولگرایان شکل گرفته که نمیتوانیم منکر آن شویم. این جریان افراطی سعی میکند به احمدینژاد نزدیک شود که بتوانند بازگشت خود را به عرصه سیاست تسهیل کنند. الان هم موضوع همین است. عدهای افراطی میخواهند به عرصه قدرت بازگردند و از این رو به هر کاری دست میزنند. از طرفی هم نزدیکشدن جلیلی و احمدینژاد مسأله تازهای نیست که از آن شگفتزده شویم چون نباید یادمان برود که احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم از آقای جلیلی حمایت کرد و اصلا یکی از دلایلی که اجماع اصولگرایان حاصل نشد، همین دلیل بود. کاندیدا شدن جلیلی با حمایت احمدینژاد و حاصل نکردن وحدت.
این جریان چه گروهی هستند؟
همانطور که گفتم یک گروه افراطی هستند. درواقع این جریان از یاران قدیم احمدینژاد هستند تا اعضای دولت او که سعی دارند، با حضور خودشان فضا را برای بازگشت احمدینژاد به سیاست فراهم کنند.
به نظر شما چنین امری میسر میشود؟
خیر. چون احمدینژاد دیگر جایگاهی میان مردم ندارد و بیشتر بهعنوان مهرهای است که دیگران از او بهره میگیرند. شاید این تصور وجود داشته باشد که او میخواهد نیروهایش را به مجلس بفرستد تا دوباره به عرصه قدرت برگردد ولی من مطمئنم که اگر همچنین تفکر و تصمیمی باشد، مردم هرگز چنین کاری نخواهند کرد.
تحلیلی وجود دارد مبنی بر اینکه اصولگرایان با اطرافیان و افراد منسوب به او مشکلی ندارند بلکه مشکل اصلی با شخص احمدینژاد است. شما این تحلیل را میپذیرید.
خیر. اعتقاد دارم بالاخره کسانی که جذب احمدینژاد شدند یا همفکر و یا همراه او هستند و جدای از او نیستند. بالاخره اتفاقاتی که در سالهای اخیر در زمان ریاست احمدینژاد بر کشور افتاد همه حاصل یک اتفاق بود و اینها همه دست در دست هم برخی اتفاقات را بهوجود آوردند. پس چطور میشود که ما بگوییم مثلا معاون احمدینژاد که همفکر و نزدیک به او بوده از او جداست. به نظر من گاهی این تحلیلها و مرزبندیها بیجهت ایجاد میشود که برخی خود را از برخی امور مبرا کنند.
تحلیل دیگری که وجود دارد این است که اگر آقای جلیلی به جریان احمدینژاد بپیوندد، از لحاظ تشکیلاتی با یکسری از اصولگرایان دچار زاویه میشود. این درست است؟
بله. قطعا همینطور است که عدهای در درون جریان اصولگرایی که از جریان معتدل و اصیل هستند، دچار زاویه با او و این جریان خواهند شد.
در نتیجه چنین اقدامی فکر نمیکنید که رسیدن به وحدت برای اصولگرایان در انتخابات آتی مجلس کمی سخت باشد؟
نکتهای که وجود دارد همین است که اگر اصولگرایان بخواهند به یک وحدت استراتژیک برسند یعنی وحدتی با هدف انتخابات با این جریان زاویه میگیرند ولی اگر بنا شد که به یک وحدت جمعی برسند و همه یک لیست بدهند و آنها هم پذیرفتند و توافقی حاصل شد، مسأله فرق میکند. بنابراین این وحدتی که شما میگویید 2 حالت دارد.
بنا بر گفته شما اگر قرار باشد که اصولگرایان به یک وحدت استراتژیک برسند و جریان آقای احمدینژاد و جلیلی هم بپذیرند که این وحدت استراتژیک صورت بگیرد، آیا اصولگرایان با آنها وحدت میکنند و مسئولیت این افراد که شما گفتید افراطی هستند را برعهده میگیرند؟
مشی اصولگرایان، افراطی نیست و براساس اصول و موازینی که وجود دارد، مشی عقلانیت و اعتدال را دنبال میکنند. از همین جهت فکر نمیکنم که اصولگرایان همگرایی با افراطیگرایی داشته باشند. اصولگرایان سعی میکنند که بیشتر با اعتدالیون همگرایی داشته باشند. از طرف دیگر، آزموده را آزمودن خطاست. آقای احمدینژاد هشتسال در قدرت بود و اگر میخواست پیوندی با اصولگرایان برقرار کند، در آن سالها که امکانات در اختیارش بود، کاری میکرد نه الان که نه امکاناتی دارد و نه جایگاهی.
بنابراین با توجه به اینکه میگویید وحدتی حتی استراتژیک با آنها نمیکنید، ممکن است چند لیست از سوی اصولگرایان ارایه شود؟
بله. معتقدم درنهایت اصولگرایان چند لیست خواهند داشت.