گاهياوقات انجام برخي از كارها، مقدمات يا انجام كارهاي ديگري را ميطلبد. مثلا يك اقدام هنري الزامش اين است كه كار داوطلبانهاي انجام دهيد تا آسيبي متوجه كسي، چيزي يا موجودي نشود.
براي روشن شدن موضوع ارجاعتان ميدهيم به خبري كه اين روزها مورد توجه مردم و فعالان محيطزيست قرار گرفته است:
زمانی که آلمان کشوری دو پاره بود، مجسمه غولپیکری از لنین در بخش شرقی برلین، پایتخت جمهوری دموکراتیک آلمان، به چشم میخورد. این مجسمه پس از وحدت دو آلمان برچیده شد و حال قرار است دوباره بازگردد؛ دستکم سر آن.
در زمان حکومت کمونیستی در شرق آلمان، یک مجسمه بزرگ ۱۹ متری از ولادیمیر ایلیچ لنین، رهبر انقلاب اکتبر و بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در یکی از میدانهای برلین شرقی به نام «میدان لنین» واقعدر منطقه «فریدریشزهاین» خودنمایی میکرد.
پس از وحدت دو آلمان، این مجسمه را برچیدند و قطعه قطعه کردند. این قطعات از سال ۱۹۹۱ تاکنون در گودالهای ماسهای سواحل دریاچه «موگل» واقع در جنوب برلین مدفون شدهاند. ولی ممکن است لنین دوباره برخیزد، دستکم سر او.
موزهای در منطقه «اشپانداو» برلین که خود در دژی قدیمی متعلق به قرن شانزدهم برپا شده است، تصمیم دارد نمایشگاهی دایمی برای قطعاتی فراهم آورد که اگر چه زمانی دچار بیمهری شدند، ولی بخشی از تاریخ پر فراز و نشیب پایتخت آلمان به شمار میروند.
این موزه قصد دارد سر مجسمه لنین را که طول آن ۷۰/۱ متر و وزن آن 5/3 تن است از مدفن ماسهای خود بیرون آورد. البته این اقدام با مخالفت مقامات شهر برلین و نیز شمار زیادی از برلینیها روبهرو شده است که خیال میکردند برای همیشه از دست این کمونیست قدیمی راحت شدهاند.
ولی مانع اصلی فقط این مخالفتها نیست. مانع بزرگتر میتواند نوع خاصی از بزمجههایی باشد که در منطقه ساحلی این دریاچه زندگی میکنند و طول آنها به ۲۵ سانتیمتر میرسد. این بزمجهها با خطر انقراض روبهرو هستند و جزو انواع حیوانات ردهبندی شدهاند که کشورهای اروپایی ناگزیرند به شدت مراقب بقای آنها باشند.
خارجکردن سر 5/3 تنی مجسمه لنین از گودالهای ماسهای این منطقه مستلزم استفاده از جرثقیلی سنگین است و این امر میتواند زندگی بزمجهها و بهویژه زمان جفتگیری آنها را مختل کند. گفتنی است که این بزمجهها در زمان جفتگیری به رنگ سبز درمیآیند. قانونی حکم میکند که اگر کسی میخواهد در این منطقه حفاری کند، باید زمینه نقل مکان بزمجهها را فراهم سازد.
خانم کارمن مان، مدیر نمایشگاه موزه «اشپانداو» میگوید: «اکنون زمانی است که بزمجهها از خواب زمستانی خود بیدار میشوند و زیستشناسان باید آنها را پیش از آنکه به محیط خود عادت کنند جمعآوری و به نقطه دیگری در همین نزدیکی که برایشان در نظر گرفته شده منتقل کنند.»
بهگفته خانم مان، این عملیات وقتگیر است و ممکن است تا تابستان امسال به درازا بکشد. نقل مکان بزمجهها عملیاتی دشوار است، زیرا اگر این خزندگان نایاب احساس خطر کنند، دم خود را از دست میدهند. اگر کسی بخواهد آنها را بگیرد، باید علفهایی را که در زیر آن پناه گرفتهاند، کوتاه کند. افزون بر آن آنها گاز هم میگیرند.
با توجه به این دشواریهاست که هنوز برای حفاری و بیرونآوردن سر مجسمه لنین زمانی تعیین نشده است. با این همه تلویزیون آلمان وعده پخش آن را داده و گفته است که تصاویر رستاخیز لنین نشاندهنده این واقعیت خواهد بود که برلین برای همیشه بر کابوس دوپارگی خود چیره شده است.
برخی ناظران میگویند، وقتی خود لنین را در برلین میگردانند میتواند با دیدن این همه تغییراتی که از سال ۱۹۹۱ تاکنون در این شهر رخ داده دچار شوک روحی شود. به راستی لنین چه میگفت اگر سر برآوردن این همه هتلها، فروشگاهها، رستورانها، بارها و بوتیکهای شیک و لوکس را در این شهر میدید که سیمای آن را نسبت به ۲۵سال پیش به کلی دگرگون کردهاند؟