فرنوش ارسخانی| امیر جدیدی بازیگر جوانی است که در کارنامه هنریاش سابقه نقشآفرینی در فیلمهای «آفریقا»، «سیزده»، «پایان خدمت» و «رخ دیوانه» را دارد. او در مدت فعالیت خود علاوه بر حضور در سینما، در نمایش «روایت ناتمام یک فصل معلق» و در تله فیلم« انگشتر» هم بازی کرده است. اکران «رخ دیوانه»، بهانهای شد تا با بازیگر نقش پیروز که یکی از 5 جوان اصلی فیلم است، گفتوگویی انجام دهیم.
شما اولين کارتان را در سينما، با بازی در فيلم«آفریقا» هومن سيدی شروع کردید. کمی در این رابطه توضیح میدهید؟
من هم مثل اغلب بازیگران، از سوی کارگردان، برای اولین فیلمم(آفریقا) انتخاب شدم. من بهخاطر بازی در این فیلم توانستم نامزد نقش دوم مرد در بخش فیلمهای ویدیویی جشنواره 29 فيلم فجر بشوم و چند سال بعد هم برای بازی در فیلم«سيزده» و همچنین «پایان خدمت»، ديپلم افتخار بخش نگاه نو جشنواره 32 فیلم فجر را دریافت کردم.
شايد قبل از بازي در فيلم «رخ ديوانه»، كمتر مخاطبي شما را بهعنوان بازيگر سينما ميشناخت. چه شد كه در اين فيلم بازي كرديد و توانستيد يكي از نقشهاي اصلي آن را ایفا کنید؟
من قبل از حضور در «رخ ديوانه»، فيلمهاي آقاي داوودي را ديده بودم و وقتی هم پیشنهاد بازی در این فیلم مطرح شد، فیلمنامه را که خواندم از داستان و نقش پیروز خیلی خوشم آمد. آقای داوودی 6سال بود که فیلم نساخته بودند و حضور در این فیلم، برایم اتفاق مهمی محسوب میشد.
جذابیتی که در فیلم وجود دارد، از همان ابتدا در فیلمنامه هم دیده میشد؟
بله اما این فیلم در کنار قصه جذابش، کارگردانی و بازیهای خوبی دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.«رخ دیوانه» ازجمله فیلمهای مهم جشنواره سال گذشته بود که فیلمنامه در آن حرف اول را میزد.
«رخ دیوانه» قصه چند جوان را روایت میکند که هر یک فارغ از دغدغهها و نوع دیدگاهشان، در موقعیتی خاص از فیلم، در تقابل با همدیگر قرار میگیرند. بهگونهای که هر کدام به یک میزان در مقابل اتفاقی که با آن مواجه میشوند، دستوپنجه نرم میکنند. تا جایی که پیروز هم که به ظاهر جوان ساده و سربه زیری تلقی میشود، وارد ماجراها و قرارهای اینترنتی میشود.
این اتفاق، ارتباطی با ویژگیهای شخصیتی ندارد. ممکن است پسری هم خیلی خوب و سادهدل باشد و هم در گروههای وایبری که این روزها مد شده است، شرکت کند. پیروز هم یک قراری با 4 نفر از دوستانش(از طریق اینترنت) میگذارد اما نمیداند که این ماجرا به کجا کشیده میشود.
فیلم از جایی شروع میشود که پیروز در حال چتکردن است. انگیزه اصلی او از قرارهایی که با دوستان اینترنتیاش میگذارد، چیست؟
عقبه و بکگراند این شخصیت، در فیلمنامه تعریف نشده بود اما شاید پيروز قبلا هم از این نوع قرارها با دوستان اینترنتی میگذاشته و تنها به قصد اینکه با 3 و 4 نفر ملاقاتی داشته باشد و با آنها گپ بزند، سر این قرارها حاضر شده است. این قرارها برای پیروز، مثل رفاقت میماند. رفاقتی که هم میتواند سالم باشد و به جاهای خوب ختم شود و هم به اتفاقات ناخوشایندی که در فیلم دیدیم، بینجامد.
خودتان گرایش جوانان جامعه به دنیای مجازی و چتروم را چگونه ارزیابی میکنید؟
قرارهای اینترنتی ممکن است در گروههای خوب و سالمی شکل بگیرد که به بحران هم تبدیل نشود. مگر ايرادی دارد که 10 نفر جوان درست و حسابی و دانشجو دور هم جمع شوند؟!
اما در فیلم میبینیم که قرارهای اینترنتی درنهایت برای مبتلایانش به دردسر هم میانجامد. حتی برخی از شخصیتها مثل دختر و پسری که میخواهند با هم ازدواج کنند- با بازی صابر ابر و نازنین بیاتی- با اینکه آدمهای مسألهداری نیستند، ولی خودخواسته در جوی قرار میگیرند که برایشان بحران ایجاد میکند.
به نظرم قرارهای اینترنتی بحران نیست. چون آدمهایی که در این گروهها قرار میگیرند، برای همدیگر بحران درست میکنند. مثلا ممکن است 10 نفر دانشجوی پزشکی که در یک دانشگاه درس میخوانند و با هم در دنیای مجازی بحثهای پزشکی میکنند، یک روز با هم قرار بگذارند كه به کافیشاپ بروند تا با هم بحثهای پزشکی کنند یا ممکن است من نوعی با یکی از دوستان قدیمیام که مدتهاست او را ندیدهام، از طریق دنیای مجازی با او قرار ملاقات بگذارم تا همدیگر را ببینیم و با هم صحبت کنیم كه در نهايت هیچ اتفاقی هم برایمان رخ نمیدهد. شاید اتفاقاتی که در برخی از لحظات فیلم شکل میگیرد، باعث میشود که مخاطب فکر کند قرارهای اینترنتی یک نوع بحران است.
اما این قضیه کمتر در جامعه ما مصداق پیدا میکند و تنها تعداد محدودی از کاربران با این انگیزههايي كه شما به آنها اشاره كرديد، وارد دنیای مجازی ميشوند.
شاید در برخی از این قرارها که میان 5 و 6 نفر اتفاق میافتد، یک نفر هم معتاد به مواد مخدر باشد كه برای دیگران بحران ایجاد کند. مثل شوخیای که ماندانا (طناز طباطبايي) با دوستانش كرد و اين شوخي در نهايت تبديل به بحران و حتي مرگ يكي از بچهها شد.
قبول دارید که خود پیروز هم در این ماجرا مقصر است؟
پیروز هم مثل همه آن بچهها، درگیر یک بازی احمقانه میشود.
شخصیت پیروز را تا قبل از بازی در این فیلم چقدر میشناختید؟
پیروز، جوان ساده و معمولی است که دچار یکسری تردیدها در زندگیاش میشود. مثلا اگر بخواهد یک نفر را سر کار بگذارد، مردد است. اگر بخواهد با کسی شوخی کند، نمیداند اين کار را انجام دهد یا نه! تا یک مسيري میرود اما در ادامه، آن را رها میکند.
پیروز چقدر به خودتان شباهت دارد؟
من تا به حال چنین شخصیتی را بازی نکردهام. با این حال پیروز هیچ شباهتی به من ندارد. من هیچوقت در قرارهای اینترنتی شرکت نکردهام و در دنیای مجازی هم خیلی فعال نیستم. پیروز آدمی است که همیشه دچار تردید است، ولی من چنین ویژگیهایی را ندارم.
آقای داوودی در حین کار، چقدر به بازيگران جوان اين كار كمك كردند؟ آيا به آنها اجازه میدادند تا خودشان هم به نقششان چیزی اضافه کنند؟
کارگردان این فیلم با بازیگرها ارتباط بسیار خوبی داشت و فکر میکنم یکی از علتهای موفقیت فیلم، تعامل کارگردان با بازیگرانش بود. ما قبل از فیلم و در مرحله پیشتولید، حدود یک ماه نشستیم و درباره فیلم، سکانسها، نقشها، عقبه بازیگرها، رابطه نقشها با هم و ... صحبت کردیم تا به نتیجه برسیم.
بعد از بازي در «رخ دیوانه»، مسير فعالیتهایتان در سینما به چه شكل بوده است؟
من بعد از این فیلم، در «خندههاي آتوسا» عليرضا فريد، بازي كردم كه حضور در آن برايم تجربه لذتبخشي بود. يك فيلم ديگر هم به كارگرداني ماني حقيقي بازی کردم که نقشم در آن، حدودی با نقشهاي ديگرم تفاوت دارد.
چه چيزي در بازيگري براي شما اهميت دارد؟
برایم فرقی نمیکند که چه نقشی را بازی میکنم. فقط باید داستان و نقش را دوست داشته باشم. شايد مهمترين مسألهاي كه برايم اهميت دارد و حضورم را در فيلمي تضمين ميكند، دغدغه مشترک ميان خودم و کارگردان و در نهايت نقشي است كه ميخواهم آن را بازي كنم.