شماره ۵۴۵ | ۱۳۹۴ سه شنبه ۱ ارديبهشت
صفحه را ببند
نقد اجتماعی را از نقد شخصی جدا کنیم

مصطفی درایتی  فعال سیاسی

شرایط خاص جامعه ایرانی باعث شده تا نقد اجتماعی همیشه جزو لایه‌های پنهان جامعه باشد. شرایط ویژه فرهنگی و اجتماعی بر سبک زندگی مردم اثر گذاشته و همین باعث شده تا آنها چیزی که هستند را نشان ندهند. همین تظاهر، به زندگی‌ها حالت تصنعی می‌دهد، افراد را از همدیگر دور می‌کند و باعث می‌شود تا عده‌ای همیشه نگران نقد شدن رفتارشان باشند. نگرانی از نقد، کم‌کم در بین مردم هراس ایجاد می‌کند و به تبع نقد اجتماعی روز به روز کمرنگ‌تر می‌شود. این تظاهر و رفتار دوگانه ایرانی که این روزها به حالت عادت درآمده، ریشه‌های تاریخی زیادی دارد. رفتار حکومت‌ها باعث شده تا افراد چیزی غیر از خود واقعی خود باشند. از طرفی پنهان‌کاری همیشه با نقدپذیری در تعارض بوده است. به‌طور مثال اگر به کسی که رفتار اجتماعی نادرستی دارد انتقاد شود، آن فرد به جای اصلاح اصولی اخلاق خود، داد و قال راه می‌اندازد و درنهایت سعی می‌کند با یکسری ظاهرسازی‌ها نشان دهد که رفتار اجتماعی مناسبی دارد. اصولا افراد در مقابل نقد‌های اجتماعی و نه شخصی، جبهه دارند و می‌خواهند نشان دهند که از هر خطایی مبرا هستند. البته آداب نقدکردن و به‌خصوص نقد اجتماعی بسیار مهم است. نقد اجتماعی باید طوری باشد که کج روی را اصلاح کند و عمومیت داشته باشد. متاسفانه جامعه ما پیش از آن‌که به رفتار اجتماعی افراد نگاه کند، به رفتار شخصی افراد می‌نگرد و همین باعث می‌شود تا به حریم خصوصی افراد وارد شویم. اگر ما تفاوت بین نقد اجتماعی و نقد شخصی را متوجه شویم و برای آن مرزی قایل شویم شاید بتوانیم اوضاع را کمی بهتر کنیم. ما باید بپذیریم که برخی افراد در رفتارهای شخصی خود آزاد هستند و دلیلی هم ندارد که برای ما توضیح دهند چرا اینگونه رفتار می‌کنند اما برخی رفتارهای اجتماعی نیاز به بازنگری دارد و تا زمانی که این بازنگری‌ها صورت نگیرد جامعه ایرانی، یک جامعه با آستانه نقدپذیری پایین است که افراد در آن به جای گفت‌وگو از یکدیگر فرار می‌کنند.
اما شاید بد نباشد در همین یادداشت کوتاه و حالا که فرصتی پیش آمده تا با نقد، اولین گام‌های اصلاح یک رفتار اجتماعی را بر داریم به انتقاد از همین بی‌هویتی و چندلایه زندگی‌کردن ایرانی‌ها بپردازیم که روز به روز بیشتر می‌شود. مسأله‌ای که نیاز به یک ریشه‌یابی عمیق دارد و باید پیگیری شود. این‌که چرا مردم ما تا این حد به صورت تعمدی تلاش می‌کنند که چیزی خلاف خود واقعی‌شان باشند. آیا برای رسیدن به پاسخ این پرسش باید سراغ بی‌اعتمادی آنها را بگیریم یا رفتارهای چندگانه‌شان را بررسی کنیم؟ ظاهر سازی مسأله مهمی است که اگر به‌صورت ریشه‌ای به آن پرداخته نشود می‌تواند ارکان یک جامعه را ست کند. تظاهر که متاسفانه این روزها اتفاقا به طرز عجیبی با مسائل سنتی پیوند پیدا کرده، نمی‌گذارد جامعه به پیشرفت درستی دست پیدا کند. اعتمادکردن قشر دیگری از مردم به ظاهر هم باعث شده تا آسیب‌های‌اجتماعی بیشتری در جامعه داشته باشیم چرا که عده‌ای ظاهرسازی می‌کنند و عده‌ دیگری گول همین ظواهر را می‌خورند. همین دوگانه عمل کردن، جامعه را دچار هرج‌و‌مرج می‌کند و تبعات بدی برای جامعه ایجاد می‌کند. در هرحال ما باید به این نکته توجه کنیم که اگرچه نقد اجتماعی به ضرر خیلی‌ها تمام خواهد شد اما باید فعالان اجتماعی به آن بپردازند و سعی نکنند خیلی ساده و سطحی از کنار آن عبور کنند.


تعداد بازدید :  182