شهروند| صفحه مردم روزنامه شهروند، صفحهای برای انتقال نظرات شما مخاطبان گرامی به همکاران تحریریه است. نظراتی که از طریق وبسایت روزنامه درباره گزارشهای منتشر شده برای ما ارسال میشود در این صفحه منتشر میشود. نسخه چاپی روزنامه روی shahrvand-newspaper.ir در دسترس مخاطبان است و از این طریق میتوانید ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه کنید. صفحه «مردم» صفحه شماست و آدرس ایمیل [email protected] پل ارتباطی ما. شما میتوانید از طریق راههای ارتباطی روزنامه، ما را از نظرات و انتقادات خود باخبر سازید و نظرات شما درقالب گزارش زیر هر سهشنبه در این صفحه، منعکس خواهد شد. سهشنبهها منتظر صفحه خودتان باشید.
حوادث ,طرح نو
جزییات قصور پزشکان در جراحی زایمانی که منجر به مرگ دو تن شد، ازجمله گزارشهای واکنشبرانگیز در هفته گذشته در میان مخاطبان صفحه حوادث روزنامه شهروند بود. مرگ تکاندهنده مادر روستایی و فرزندش در سردشت تیتر این گزارش بود.
کاربری با شناسه ناشناس نوشته: واقعا بیمارستانها و پزشکان ما کم قصور ندارند، اما حالا از سریال مهران مدیری گلایه میکنند.
کاربری هم نظرش را با یک پرسش بیان میکند: در جایی نوشته شده که زن روستايی حاملهای را تحت این عنوان که هلیکوپتر هلالاحمر اجارهای است حاضر نشدهاند برای زایمان با هلیکوپتر به محل درمان ببرند. آیا این خبر صحت دارد؟
پاسخ صفحه حوادث به سوال این کاربر: برای اطمینان از صحت این خبر باید از سازمان هلالاحمر پیگیری صورت گیرد، ممنون از ارسال نظر و پرسش.
گروه طرح نو گزارش تصویری را برای یادبود سمیه مهری که در اردیبهشتسال ٩٠ از سوی همسرش مورد اسیدپاشی قرار گرفته بود و به تازگی از دنیا رفت با تیتر سمیه رفت در هفته گذشته منتشر کرده است.
کاربری با شناسه ناشناس با اندوه نوشته: وقتی چندتا سنگ برای آقای مطهری پرت میکنند، زلزله رسانهای راه میافتد، چپ و راست بیانیه و دستور صادر میشود اما برای تنبیه شوهر جنایتکار این زن و بچه بیچارهاش چه کردند؟
هنر
وقتی در هیاهوی جنجال جامعه پزشکی ضعفهای «درحاشیه» دیده نمیشود گزارشی بود که در صفحه هنر با تیترآقای مدیری! حال سریالتان چطور است؟ به چاپ رسید. انتشار این گزارش نظرات زیادی را از سوی کابران سایت روزنامه شهروند به دنبال داشت.
کاربری با شناسه ناشناس پس از خواندن این گزارش نوشته: واقعا مدیری در این سریال حرفی برای گفتن نداره فقط لوده بازی و مسخرگی به نهایت حد خود رسیده است.
کاربر دیگری خطاب به نویسنده این مطلب نوشته: آقای علوی من فکر میکنم شما هم دیگه خیلی بدبینانه این سریال رو نقد کردهاید.
علیرضا هم نوشته: آقای مدیری در این پروژه موفق نشده است که انتقادی تاثیرگذار و ماندگار بر جامعه پزشکی ما که شایستگی انتقادات جانانهای را دارد وارد نماید.چرا که ابتدا باید محیط درمانی واقعی را نشان داده و با طنزی ظریف و گزنده،آن را مورد انتقاد قرار داد، تا کنون در ایران جمعی با این مشخصات در هیچ مرکز درمانی وجود نداشته است، جمعی متشکل از چند دیوانه و کلاهبردار. باید با داستانی قوی و قابل قبول این همه پول دوستی، بیتوجهی به مریض، مغازه دیدن مریضها و آن خودپسندی جمع زیادی از پزشکان را در کنار نمایش آن دسته از پزشکان انساندوست و با محبتی که همگی سراغ داریم مورد انتقادی سازنده و هشدار دهنده قرار داد. نه آنکه با لودگی مفرط موضوع را لوث نمود.
اجتماعی
بررسی کارشناسان، از تأثیر شبکههای اجتماعی بر سبک زندگی ایرانیان گزارشی بود که در صفحه اجتماعی با تیتر اختلال «وایبری» درزندگی مردم در هفته گذشته منتشر شد. به دنبال انتشار این گزارش کاربری با شناسه ناشناس روی سایت روزنامه شهروند نوشته: سلام. اعتیاد به نت هم موضوع جدی است، لطفا دراینباره تولید مطلب کنید.
از جمله گزارشهای پر بازدید روزنامه شهروند در هفته گذشته، تجمع معلمان در مقابل ادارات آموزش و پرورش استانها به دلیل مشکلات معیشتی بود که با تیتر تجمع سکوت معلمان در سراسر کشور در صفحه اجتماعی منتشر شد. این گزارش نظرات زیادی را در میان کاربران سایت روزنامه به دنبال داشت. کاربری با شناسه فردین، نظرش را دراینباره این گونه مینویسد: به نظر بنده واقعا به قشر فرهنگی ظلم میکنند. امیدوارم دولت ومجلس هرچه زودتر برای مشکل معیشتی این قشر آیندهساز جامعه فکری کنند.
کاربری هم با شناسه معلم از انتشار این خبر قدردانی میکند: از اینکه به رسالت خبرنگاری خود عمل کردید از طرف جامعه معلمین از شما قدردانی مینماییم.
سیدفاضل حسینی هم در نظری که برای روزنامه ارسال کرده نکته قابل توجهی را اشاره میکند: صد رحمت به شما عزیزان که یه گوشهای از روزنامه را به تجمع ۲۷فروردین معلمها اختصاص دادید. ای کاش به برخی دیگر از دغدغههای معلمان، ازجمله متون نامناسب کتبدرسی، پایین آمدن سطح علمی مدارس و شیوههای ناصحیح استخدام و آموزش معلمان هم اشاره میکردید تا مردم ایران بدانند فقط دغدغه مادیات نیست.
توحید در دیدگاهی که بر سایت روزنامه نوشته به مشکلات معلمان اشارهای دارد و مینویسد: از دولت تدبیر و امید انتظار میرود به این مشکلات رسیدگی کند. «معلمان خواهان دستمزد و مزایا همسو و هم راستا با سایر دستگاهها هستند». « ما خواهان اجرایی شدن نظام هماهنگ پرداخت هستیم.» «معلم فرهنگساز جامعه را دریابید» و «معلم بیدار است، از تبعیض بیزار است».
کاربری با شناسه ناشناس از مشکلات مالی خود که یک معلم است برای روزنامه چنین نوشته است: من دارم از فقر، شرمندگی اهل وعیال مینالم، از تبعیض بیدلیل مینالم، کجایید شما؟ یه معلم .
به دنبال انتشار این گزارش کاربری با شناسه زروانی برای سایت روزنامه شهروند نوشته: واقعا متحیر و متاسفم از کسانی که همیشه دم از عدالت اجتماعی میزنند و به آن عمل نمیکنند. در این میان وضع معلمان بازنشسته اسفبارتر است.
کاربری هم با شناسه دبیر نظرش را اینگونه بیان میکند: در جامعهای که به اندازه یک اتفاق ساده در یک کشور دورافتاده، فضا برای یکمیلیون فرهنگی در رسانههای ما وجود ندارد، شجاعت شما قابل تقدیر است.
صفحه آخر
یادداشتی با تیتر سین هشتم؛ سرپناه؟ از امیرهاتفینیا در یکی از صفحات صفحه آخر هفته گذشته منتشر شد. کاربری به دنبال خواندن این یادداشت نوشته: امیدوارم این دفعه نمایشی درکار نباشه. تابه حال که همش شیوه شرکت سلبریتیها در امورخیریه بیشتر واسه شهرت خودشون بوده تا اصل ماجرا.
عوارض بر زندگی تیتر یادداشت طنزی از سوشیانس شجاعیفرد است که در هفته گذشته در صفحه آخر روزنامه شهروند به چاپ رسید. کاربری که این یادداشت را خوانده درباره مضمون آن چنین نظری را برای ما ارسال کرده است: این عوارض که گفتی از مسئولان هم اخذ میشود؟ یا اینکه فقط مردم عادی را شامل میشود؟عدهای از مدتی قبل یا چند برابر به حقوق و مزایاشان اضافه میکنند که نفهمند به مردم چه میگذرد و یا اینکه یک آرم مخصوص اختراع میکنند و خود و وابستگانشان استفاده میکنند بعد به پولدارها اعلام میکنند سالیانه مبالغی یکجا بپردازند وآن را بگیرند سپس یک سازمان عریض و طویل درست میشود وآرم میدهد،
به همین سادگی درآمدی هنگفت هر ساله از مردم گرفته میشود.
هلال
یادداشتی از معصومه قربانی برزگر، مشاور رئیس سازمان داوطلبان جمعیت هلالاحمر در صفحه هلال با تیتر زن؛ خانواده سالم جامعه سالم منتشر شده است. کاربری با شناسه ناشناس به دنبال خواندن این گزارش برای سایت روزنامه شهروند چنین نظری را ارسال کرده است: از شما خانم محترم بهعنوان مشاور وزیر محترم، بنده بهعنوان یک خانم کارگر با 27سال سابقه کار با دریافتی یکمیلیون و دویست تومان درخواست دارم که حقوق مساوی با آقایان هم سطح را به بندگانی مثل من پرداخت کنند، جامعه کمتر سقوط میکند و ارزشهای انسانی اگر تفکیک نشود مادران و خانمها با آرامش بیشتر هم جامعه و هم خانواده خود را مدیریت میکنند.
یادداشت دیگری در همین صفحه از مریم نخساز معاون جذب نیروی انسانی و کمکهایمردمی سازمانداوطلبان با تیتر نقش زنان در حفاظت از محيطزيست و توسعهپایدار منتشر شده است. در قسمت ارسال نظرات مخاطبان سایت روزنامه شهروند کاربری با شناسه ناشناس نوشته: تنها چیزی که برای مدیران ارزش ندارد نابودی محیطزیست میباشد شاید با کمکگرفتن از زنان که 50درصد این جامعه را تشکیل میدهند بتوان این چند درصدی که سالم باقی مانده را نجات داد شاید بتوان یک جوابی برای نسلهای آینده داشته باشید.