| مصطفی عابدی |
موضوع كاهش رشد جمعيت و خطراتي كه از اين جهت وضعيت جمعيتي كشور را تهديد ميكند، بيش از يك سال است كه بهطور جدي مورد بحث قرار گرفته، به طوري كه ابلاغيه سياستهاي جمعيتي نيز براي حل اين مشكل صادر شده است. درباره وضع آینده رشد جمعيت نظرات به نسبت متفاوتي وجود دارد، به نظر میرسد بیشتر کارشناسان معتقدند كه با توجه به ميزان کنونی مواليد و مرگومير، رشد جمعيت ايران تا سالهاي زيادي درحد مطلوب باقي خواهد ماند، فقط كافي است كه اصول كلي ابلاغيه سياستهاي جمعيتي در حد معقول رعايت شود، در این صورت رشد جمعیت ایران با مشکل حادی مواجه نخواهد شد، هر چند در بلندمدت هرم جمعیتی ایران با رشد شدید افراد سالمند مواجه میشود و این مشکل نیز گزیزناپذیر است و ناشی از رشد بیسابقه جمعیت در دهه 60 است. این گروه معتقدند که برای جلوگیری بیشتر از کاهش رشد جمعیت حتي توجه جدی دادن جامعه نيز ميتواند بر روند رو به كاهش رشد جمعیت اثرگذار باشد. یک دلیل خوشبینی این گروه آمار کودکان متولد شده است كه در سالهاي اخير روند رو به رشدی را شاهد بودهايم.
ملاحظه ميشود كه طي 6سال گذشته روند مواليد رو به افزايش بوده، بهطوريكه در سال 1393، حدود دويستهزار نفر بيش از سال 1388 متولد شدهاند. ولي درصد متولدين شهر در سالهای گذشته روند كاهشي پيدا كرده، بهرغم آنكه در این فاصله سهم شهرنشيني از جمعیت کشور حداقل 3 تا 4درصد بيشتر شده است، در برابر سهم مواليد شهری كاهش يافته. اين واقعیت نشان ميدهد كه در سالهای اخیر مواليد در طبقات پايينتر جامعه روند رو به رشدتري داشته است و اين امر تأثيرات منفي در آينده نيروي انساني كشور خواهد داشت و ميتوان نتيجه گرفت كه سياستهاي یک سال گذشته برای افزايش جمعيت بيش از آنكه طبقه متوسط و بالاتر را متوجه اين سياست كند، طبقات پايين را نشانه رفته است. چنين سياستي حتماً يك اشكالي دارد و بايد در آن تجديدنظر كرد. برای نمونه يكي از دلايل وقوع اين وضعيت، حذف عرضه مجانی وسايل پيشگيري و خدمات بهداشتي مرتبط با موضوع است. اجراي اين سياست موجب ميشود كه طبقات بالاتر هزينه تهيه آن را بپردازند، ولي طبقات پايين اقتصادي به دليل ضعف توان مالي، محروم از اين وسايل شوند و اقدامي هم براي خريد آن نكنند، در نتيجه كودكان ناخواسته آنان متولد خواهد شد و عوارض اين وضع بر كسي پوشيده نيست.
متأسفانه سياستگذاران جمعيتي كمتر به اين نكته توجه ميكنند كه مشكلات اقتصادي مانع اصلي در رشد جمعيت در حد مطلوب است؛ مشکلاتی که طبقه متوسط را در بر گرفته است. اثبات این ادعا را ميتوان در نتايج پژوهشي كه از سوي پژوهشكده آمار ايران انجام شده به خوبي ديد. براساس اين مطالعه، تعداد فرزندان مطلوب از نظر جوانان در آستانه ازدواج و تشکیل خانواده حدود 3/2درصد است كه بالاتر از رقم 1/2درصد كه همان نرخ جايگزينی باشد، است. 75درصد جوانان مذكور در حد زياد و خيلي زياد به فرزندآوري علاقهمند هستند و 72 درصدشان خانوادههاي داراي فرزند را نسبت به خانوادههاي بدون فرزند خوشبختتر ميدانند. ولي هنگامي كه نگرانيهاي آنان را ملاحظه ميكنيم، متوجه ميشويم كه چرا از ازدواج يا فرزندآوري بیمناک هستند. حدود نيمي از آنان نگراني نسبت به آينده را دليل عدم تمايل به داشتن فرزند ميدانند. اندكي بيش از نصف آنان، هزينههاي بالاي پرورش فرزند را مانع بچهدار شدن ميدانند. به نظر آنان ممكن است بياعتمادي نسبت به سست بودن روابط زوجين نيز اين فرآيند را تشديد كند.
بهطوركلي ميتوان گفت كه در سطح نگرشها و رفتارهاي مطلوب براي فرزندآوري؛ مشكل خاصي نزد جوانان تازه ازدواج کرده وجود ندارد. آنچه كه مانع از فرزندآوري در حد مطلوب ميشود، موانع عيني ازجمله موانع اقتصادي و توان تأمین و تربيت كودك است كه زوجين جوان را از خير داشتن فرزند ميگذراند. بنابراين اگر ميخواهيم كه سياستگذاري جمعيتي موفق باشد، بايد نگاه خود را معطوف به برداشتن اين موانع كرد، در غير اين صورت بسياري از اين سياستها مصداق مثل معروف «از قضا سرانگبين صفرا فزود» خواهد شد و نتيجهاي مغاير با هدف اوليه به بار خواهد آورد.